سه‌شنبه, ۰۷ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۴۴

سال 1345 بود، مادر با شوق فراوان كودكش را در آغوش گرفت.عليرضا دوران كودكي را در زادگاهش فسا پشت سر نهاد و در سن هفت سالگي به مدرسه رفت از همين دوران به فعاليت هاي هنري علاقمند گشت، و پس از پيروزي انقلاب با ترسيم چهرة شهدا و سرودن شعرهاي جذاب فعاليتش را در اين حوزه گسترش داد با آغاز جنگ تحميلي فيروزي به ميدان نبرد شتافت و ضمن نبرد مسلحانه در بخش تبليغات نيز خدمت نمود در عمليات والفجر8 از ناحيه دست مجروح شد و متأسفانه بعد از ماهها درمان، پزشكان دست چپ وي را قطع كردند، در اين مدت عليرضا به عضويت پايگاه بسيج درآمد و فعالانه در انجمن اسلامي دبيرستان به خدمت پرداخت.در سال 1366 در آزمون ورودي دانشگاه در رشته پزشكي پذيرفته شد و بعد از دو ماه حضور در دانشگاه به ميدانهاي نبرد شتافت و در زمينه هاي مختلف تبليغي به فعاليت روي آورد.وي در اين دوران ارزنده ترين آثار خود را كه نقاشي چهره هاي فرماندهان شهيدش بود، انجام داد، زيباسازي دروازه ورودي شهرستان فسا از جمله هنرمنديهاي وي به شمار مي رود، فيروزي در مسابقات جانبازان كل كشور در زمينه هاي شعر و گرافيك مقامهاي اول و دوم را به دست آورد و در تاريخ 23/3/1367 در عمليات بيت المقدس هفت در سن 22 سالگي به شهادت رسيد.از او چند شعر به نامهاي معراج، درياي خون، صبح آفتاب، بلال عشق، صحبت ديوانه، شعر بي قراري، هفتم تير، نخلهاي مقاوم، زلال آب، خون رنگ، اوج آسمان، تب وصل، يورش صبح، قرآن خموش، قامت استاد، بوي بهار، درس عشق، معناي شراب، حيات جاوداني، امام عشق، مركب نور، خمخانه صبح، حماسه ياران، آداي حسين، زنگ هوشياري، معراج گل، زنداني، كهكشان، خاموش، ساخت آمريكا، زلال روح، سالي كه گذشت، بچه هاي حلبچه، اي خوبترين به يادگار مانده است.

منبع: "سايت صبح"
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده