شهيد عبدالعلی كارآزما در سال 1344 در روستاي خيرآباد زنجان در يك خانواده مذهبی چشم به جهان گشود.تحصيلات ابتدائی خود را در همان روستا به پايان برده و در بيشتر راهپيمائی ها و تظاهرات عليه رژيم طاغوت شركت می كرد. پس از پيروزی انقلاب ادامه تحصيل دادند و با تحميل جنگ عراق عليه ايران به علت نيازی كه در جبهه ها احساس می شد.
شهيد عبدالعلی كارآزما/ شهید ارتش

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهيد عبدالعلی كارآزما در سال 1344 در روستاي خيرآباد زنجان در يك خانواده مذهبی چشم به جهان گشود.

تحصيلات ابتدائی خود را در همان روستا به پايان برده و در بيشتر راهپيمائی ها و تظاهرات عليه رژيم طاغوت شركت می كرد. پس از پيروزی انقلاب ادامه تحصيل دادند و با تحميل جنگ عراق عليه ايران به علت نيازی كه در جبهه ها احساس می شد،

پس از دريافت مدرك سيكل در سال 1360 به استخدام ارتش درآمد و از همان اول استخدام به جبهه هاي نبرد اعزام و در اغلب عمليات شركت داشتند.

پس از قطعنامه نيز جهت حراست از مرزها در جبهه ها ماندند و در سال 1371 تمام لشگر جهت تجديد يكسري آموزش به پادگان خود آمدند.

از آن پس نيز در مام مأموريت ها و مانورها شركت داشتند تا اينكه در تاريخ بیست و یکم اردیبهشت 1375 در مانور بزرگ ولايت به آرزوی ديرينه خود كه همانا شهادت در راه خدا بود رسيدند. راهشان پررهرو و يادشان گرامي باد.

نكات برجسته در زندگی شهيد : نماز شب ايشان هرگز فراموش نمی شد.

فعاليت های مهم عبادي و معنوی : ايشان هميشه نماز را اول وقت به جا مي آوردند و بعد از نماز مدتي مشغول دعا مي شدند. به خصوص امام را دعا مي كردند.

فعاليت های مهم سياسی و اجتماعی : در فعاليت هاي مذهبي هيئت محل سكونت خود بسيار فعال بودند، به خصوص نوحه سرايي و قرائت قرآن مي كردند.

فعاليت های مهم علمی ، فرهنگی و هنری : ايشان در هر فرصتي كه به دست مي آوردند به مطالعة كتب علمي و فرهنگي و مذهبي و درسي مشغول مي شدند و تا زمان شهادت مشغول تحصيل بودند.

ويژگی هاي بارز اخلاقیي : با زيردستان و سربازان بسيار مهربان بود.

فرازهايی از وصيت نامه : ايشان هميشه فرزندان خود را به نماز به خصوص تحصيل علم سفارش مي كردند.

خاطره ای از فرزند شهید : چند روز قبل از شهادت پدرم ما دسته جمعی جهت زيارت به مسجد جمكران رفتيم، پدرم وقتي از دور چشمش به مسجد جمكران افتاد از شوق گريه كرد، من كه بچه بودم گفتم پدر دعوا كردي كه گريه می كنی، ايشان از اين حرف من خنديدند و علت اين گريه شوق خود را توضیح داد و اين از خاطرات خوب من بود.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده