گذری بر وصیت نامه شهید غلام عباس رحیمی

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛شهید غلامعباس رحیمی در یکم اسفند 1344‏، در روستای کلاغ نشین از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش یوسف، کارگر شرکت بود و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره ‏ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. پنجم خرداد 1365، در جزیره ‏مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره ‏به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم
«والذین امنو وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله با اموالهم وانفسهم اعظم درجه عند الله واولئک هم الفائزون »

آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با اموالشان و جانشان  جهاد کردند و آنها را نزد خدا مقام بلندی است  و آنان بالخصوص رستگاران دو عالمند.

به نام خدا، خدایی که محمد رسول اوست و او را که فقط چند تار عنکبوت با مرگ فاصله داشت از مرگ حتمی نجات داد .

به نام خدایی که انسان را از گل خلق کرد و از روح خود درون او دمید نسیم حیات درون او وزید و او را بشری کامل گردانید.

به نام خدایی که ابراهیم را در قلب کوهی از آتش محفوظ نگاه داشت و کارد را از بریدن گلوی اسماعیل منع کرد و یوسف را از قعر چاه به مقام عظیم پیامبری رسانید. 

به نام خدایی که هر آنچه او اراده کند همان خواهد شد حتی اگر مرگ فرعون زمان ( صدام ) و با پیروی موسی زمان (خمینی ) باشد انشاءالله .

به نام خدایی که در راه او پیکار می کنیم و جان را فدای راهش می کنیم و کشته شده در راه او شهادت نیز شرف  و آرزوی ماست.

با سلام به پیشگاه حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش روح الله خمینی و با سلام به امت قهرمان ، مقاوم و همیشه در سنگر و شهید پرور ایران و با سلام به رزمندگان پیروز اسلام در تمام نقاط جهان و آرزوی پیروزی نهایی برای آنان سخنم را آغاز می کنم آری ای امت مقاوم وجان گذشته ومال گذشته وفرزند گذشته در راه این انقلاب وای یاری کنندگان وپشتیبانان رهبر روی سخنم با شماست ، شمایی که علی وفاطمه وآری فرزندانی چون بهشتی ورجایی وبا هنر پروراندید وآنها را مشتاقانه هدیه به خدا می کنید ودر راه برقراری قوانین اسلام نبرد و مبارزه می کنید آری شماها بودید که دست رد بر سینه امپریالیسم و صهیونیسم و نوکران داخلی آنها چون رجبی ها و بنی صدر ها و....  زدید و آنها را به زباله دان تاریخ فرستادید و باز شما بودید که دست رد بر دهان صدامیان در مرزهای این کشور اسلامی زده اید و می زنید تا فریاد حسین زمانتان را چنان لبیک بگوئید و به جبهه ها شتافتید که کمر ابرقدرت های جنایتکارها را بلرزه در آورید وبا این عمل به آنها فهماندید که ملت ایران دیگر به صورت خلق و گروه نیست بلکه امتی است منسجم و متعهد و لبیک گوی فریادهای رهبرشان، امامشان آن اسطوره جهاد ومقاومت .

درود بر شما چنین امتی درود بر شما ادامه دهندگان راه حسین و راه شهیدان امیدورام که تا ظهور حضرت مهدی همینطور متحد و منسجم بمانید و پرچم توحید را در سراسر جهان برقرار و جمهوری اسلامی را در سراسر گیتی بنیان کنید و مستضعفین را از زیر چکمه های یاوه گویان و خفاشان خونخوار نجات دهید.

و اینک با تو هستم ای ملت مظلوم ، ای سرزمین اسلام به تو بیش از یک پیام نمی دهم زیرا تو خود پیام می دهی تو خود انسان می سازی ، تو خود شاهدی ، تو خویشتن را آماده کرده ای بر شهادت و ای امت بدان که به خدایم سوگند تو لیاقت داری که خمینی رهبرت باشد راه من راه شما و راه شما راه من است .پیامم این است که هیچ اشکالی ندارد که یک ملت خود را فدای  ملت های دیگر کند . راه آرمان مقدس برای رسیدن به  خدای بزرگ و حکومت عدل الهی و حکومت عدل اسلام در جهان .

ای ملت اسلام پاینده و سر بلند باش و خدا یارت باد .جوانان عزیز شما بودید که ایران را از زیر یوغ استعمار بیرون کشیدید و استعمارگران را بیرن راندید پس اکنون هم از شما می خواهم که به جبهه ها روی آورید و مرزهای این کشور اسلامی را از وجود متجاوز پاک کنید. و این را همه بدانید که جبهه کارخانه انسان سازی است از نظر ایمان و اخلاق و جانبازی در راه خدا .

مادر و پدر عزیزم در شهادت من گریه و عزاداری  نکنید زیرا شهید عزادار نمی خواهد باید افتخار کنی که فرزندت در این راه به شهادت رسیده است و من در حق شما ای پدر و مادر فرزندی نکردم و امیدورام که از سر خطاهای من بگذرید و از طرف من از همه خویشاوندان واقوام و دوستان حلالیت بطلبید وانشاءالله هم که خود شما هم من را حلال کنید اگر شما خوشبختی من را می خواستید بدانید که من در این راه خوشبخت شدم.

پدر و مادر گرامی اگر بدن ناقابلم به دست شما نرسید ناراحت نباشید و در مزار شهدا یادبودی برای من بسازید و مراسم را اجرا نمایید .از شما پدرومادرم می خواهم که خواهرانم وبرادرانم را طوری تربیت کنید که خدمتگذار این اسلام باشند و از کشور و ملت دفاع کنند و در راه خدا قدم بردارند .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

به امید پیروزی نهایی ورسیدن تا بیت المقدس.

والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته.

برادر بسیجی غلام عبّاس رحیمی

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی