دوشنبه, ۰۸ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۶
به میدان نبرد که وارد شدی هرگز پشت به دشمن نکنید. و ما به جبهه آمده ایم تا تقاص تمام خون شهدا را بگیریم...

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهید حسن جمالو در سی و یکم شهریور 1343، در شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش صفرعلی ، کارمند بهداری بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم مرداد 1361، در پاسگاه زید عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و چهارم اسفند 1373، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.


با درود به پیشگاه مقدس ولی عصر(عج) و نایب بر حقش خمنی کبیر این رشید شجاع اسلام و با دورد و رحمت فراوان به پیکرهای مقدس شهداء از هابیل گرفته تا امام حسین و از بدر گرفته تا عملیات فجر و دیگر شهدای انقلاب اسلامی و با دورد به تمامی کفر ستیزان و جان برکفان و حماسه آفرینان تاریخ و با دورد بر امت حزب الله و ملت شهید پرورو میهن اسلامی مان نامه ناقابل خود را تقدیمتان می کنم .

پدر و مادر مهربانم که با زحمات خود مرا به اینجا رساندند که بفهمم امانتی بیش نیستم و باید این امانت را به صاحب اصلیش بازگردانم. اول سخنم با شماست از شماها ممنونم و سپاسگذار در این راهی که من آنرا پیش گرفته ام اصلاً بازگشتی وجود ندارد چون معلم ما علی (ع)است و او می گوید: به میدان نبرد که وارد شدی هرگز پشت به دشمن نکنید. و ما به جبهه آمده ایم تا تقاص تمام خون شهدا را بگیریم.

خدا خواسته که این جور شود انسان یک روز به دنیا می آید و یک روز هم از دنیا می رود. مادر جانم ای مادر مهربانم سلام مرا بپذیر حلالم کن. مبادا در فقدان من گریه کنید چون من در جهت آرزویم در حرکتم. دعا کن شهادت نصیبم گردد و مورد قبول خداوند واقع شوم مادر دیگر وقت سفر کردن است بار دیگر کوله بارم را بر پشت خسته خود بگذارم و از این دیار سفر کنم.

تو ای مادر دیگر مرا نخواهی دید هنگام خداحافظی سر رسیده است و من با دلی شاد راهی رفتن هستم هنگام خداحافظی که در چشمان تو ای مادر نگاه می افکنم اشکهایت حلقه زده و آن چشمها مرا با خیالی ناراحت راهی آن سفر می کند و ای مادر اگر من به آن آرزوی دیرینه خود که شهادت است رسیدم برای من گریه نکنید و همیشه مرا با خنده یاد کنید و من اگر زنده برگشتم آزادی را به ارمغان می آورم و اگر برنگشم چه خوب است که خدمتی به انقلاب کرده باشم .

پدر عزیز و ارجمندم مرا حلال کن و با استقامت و صبر و بردباری در انجام مسئولیتهای اسلامی بکوش و با دعای خیر خود همچون همیشه یادم کن و همیشه مرا دعا کن و در شادی و غم خودتان مرا فراموش نکنید.

خواهران عزیزم در راه خدا و برای رضای خدا کوشش کنید هر کاری را برای رضای خدا کنید حتی اگر می خواهید کفش بپوشید. و مرد آفرین باشید و در تربیت فرزند و تحویل افرادی صالح به جامعه تلاش کنید و ای خواهرانم شما رسالتی زینبی داشته باشید و سعی کنید که پیام مرا به گوش جهانیان برسانید وحجاب خود را که ارزنده ترین زینت شماست حفظ کنید. و در آخر مرا حلال کنید.

ای برادرانم ای نور چشمهایم انشاءالله در آینده ادامه دهنده راه من باشید خط امام را بروید و ایمان خود را حفظ کنید و از این بابت که شما را تنها گذاشتم و رفتم مرا ببخشید و من ای برادرانم در خیل این عاشقان پاک باخته راه الله ،جان بر گرفتم

اشهد ان لا اله الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله


منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۹
0
0
خداوند پارسانژاد و توفیق محشور شدن با چنین معتادانی می‌گرداند انشاالله
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده