شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۳
اکنون که این وصیت نامه را می نویسم بیاد می آورم صدای گلوله ها و توپهای لشکر کفر که بر سر برادرانم می بارید.

نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمد علی داود آبادی بیستم بهمن 1351 ‏، در روستای داودآباد از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش حسن، کشاورزی می کرد و مادرش طاهره ‏نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار بود، سال 1367 ‏ازدواج کرد. یازدهم فروردین 1370 ‏، در کردستان هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیآمد.


بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شهید محمد علی داود آبادی

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ

درود بی پایان بر رهبرم خمینی کبیر و بر مولایم امام حسین (ع) و درود بی پایان خدا به شهدای راه حق و حقیقت که قصدی جز بر پایی اسلام و فرمان خداوند نداشتند آنان که همچون شمع سوختند و با سوختن خویش نور پر فروغی را بر جامعه اسلامی بخشیدند که تا ابد باقی خواهد ماند.

اکنون که این وصیت نامه را می نویسم بیاد می آورم صدای گلوله ها و توپهای لشکر کفر که بر سر برادرانم می بارید. برادرانم را بیاد می آورم که تکبیر گویان در زیر انفجار توپها شهید می شدند.خداوندا تو را به محمد و آلش قسم می دهم که شهادت در راه خودت را نصیبم کن و مرا در صف شهدا قرار ده.

ای عزیزان شهادت همچون میوه ای است که نمی توان آنرا کامل از درخت چید و شهید آگاهی عظیمی است که برای وصول به این آگاهی باید سرمایه گذاری عظیمی بکند باید خدا و قرآن خود را شناخته و با پوست و گوشت خود آنرا لمس کند.

هیچ قطره ای از مقیاس حقیقت درنزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بالاتر نیست و اما تو ای پدر و مادر عزیزم وبرادران عزیزم و خواهران عزیزم وای دوستان وای تمام کسانی که از طریق اسلام به من وابسته اید اگر توانستم خدای خود را ملاقات کنم واگر به تنها ره سعادت شهادت رسیدم هر قطره اشک شما تاولی بر پیکرم وگناهانی بر گناهانم می افزاید ودیگر اگر شما گریه کنید دشمن شاد می شود واگر گریه نکنید چشم دشمن کور می شود و اما پدرومادر عزیزم شما هم در بوته امتحان قرار گرفته اید حالا نوبت رسیده که چگونه امانت خدا را باز می گردانید .

و پدر عزیزم و مادر عزیزم اگر من لیاقت شهید شدن داشتم وشهید شدم مرا حلال کنید وتو ای مادر عزیزم که برای من شب و روز زحمت کشیدی مرا حلال کن تا بتوانم در جهان آخرت جاودانه زندگی کنم وبرایم سیاه نپوشید وگریه هم نکنید ومرا در گلزار شهدای داود آباد به خاک بسپارید وغسلم ندهید وکفن نپوشانید چون ننگ است کسی که معلمش حسین (ع)را غسل نداده اند وکفن نپوشانده اند خودش را غسل بدهند . ومن یک بار دیگر از پدرومادر عزیزم می خواهم که  از دوستان و آشنایان از طرف من طلب حلالیت کنند ومی خواهم که خودشان هم مرا حلال کنند .

وای یاران به مردم بگویید شما را به خدا نکند که این امام خمینی را تنها رها کنید که به سقوط کشانیده خواهید شد .

شما را به خدا می سپارم .

به منافقان بگویید اگر هزاران جان داشتیم در راه خدا ایثار میکردیم .خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار، از عمر ما بکاه و به عمر رهبر بیفزا .

محمد علی داود آبادی    1364/9/22

75  (کیلومتری اهواز آبادان)


منبع: اداره ،اسناد هنری انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده