شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۴
نوید شاهد استان مرکزی به مناسبت شهادت فرمانده شهید "محمود حسینخانی" زندگی نامه و وصیت نامه این شهید گرانقدر را منتشر نموده است که مخاطبین گرامی را به مطالعه آن دعوت می نماییم.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید محمود حسینخانی  سال 1342 در شهر تهران در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. تحصیلات ابتدائی را در تهران به پایان رسانید و پس از آن به همراه خانواده‌اش به اراک آمد. وی از همان کودکی به اسلام و قرآن علاقه زیادی نشان می‌داد به همان سبب تا کلاس سوم راهنمائی به درس خواندن ادامه داد و سپس به مدرسه علمیه رفت و حدود دو سال تحصیل کرد.

«ماجرای فرمانده ای در خط مقدم»

با فرا رسیدن انقلاب اسلامی‌ کلیه دروس و کارهایش را رها کرد و در حوزه‌های مربوط به انقلاب فعالیت می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب برای ادامه درس به هنرستان صنعتی راه یافت و پس از چند ماه در سال 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ‌اراک در آمد.

پس از گذراندن دوران آموزشی برای جنگ با ضد انقلاب عازم کردستان شد و پس از اتمام ماموریت و بازگشت به اراک همراه گروهی عازم جبهه جنوب شد و در عملیات رمضان به سختی مجروح شد. پس از بهبودی عازم نبرد با صهیونیست‌های غاصب گردید و سه ماه در شهر بعلبک لبنان به مبارزه با صهیونیست پرداخت و پس از بازگشت به کشور دوباره عازم جبهه شد و در عملیات محرم و والفجر مقدماتی شرکت کرد.

بعد از بازگشت از عملیات والفجر مقدماتی همراه با گردان علی بن ابی طالب(ع) مجدداً عازم جبهه شد و در عملیات‌های والفجر 3 و 4 با مسئولیت فرمانده گروهان حضور داشت. آخرین باری که به جبهه رفت پس از بازگشت از عملیات والفجر 4 بود و در عملیات پیروزمندانه خیبر با مسئولیت معاونت گردان علی ابن ابی طالب(ع) با رشادت تمام جنگید تا به معبود خود الله رسید. پیکر مطهر شهید سال‌ها در منطقه نبرد مفقود بود و سرانجام در یکم مهر سال 1376 به وسیله گروه‌های تفحص شهدا شناسایی و در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.


فرازی از وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

در دریای شهادت شناور شوید تا به ساحل حق برسید.

ما شاگردان مکتب توحید از شهادت نمی‌هراسیم. امام خمینی

دریای خروشان انقلاب اسلامی‌ همچنان موج می‌زند و به سوی ساحل پیروزی گام می‌نهد.

آسمان آبی آن گاهی بارانی می‌شود و اشک می‌ریزد و خون می‌گرید گاه‌گاهی لکه‌ای از دریا از خون عزیزی سرخ می‌گردد گر چه موانعی همچون صدام‌ها سد راهمان است.

اما آن قدر می‌میریم تا تمامی‌ آب دریا خون شود. آن قدر شهید می‌دهیم تا از خونمان صدامیان و اربابانشان غرق شوند.‌

هان ‌ای شهیدان ‌ای پویندگان مکتب سرخ علی(ع) ‌ای وارثان خون سرخ حسین(ع) ‌ای لاله‌های سرخ گلستان حزب الله، ‌ای دانشجویان دانشگاه کربلا‌، ای حماسه آفرینان و‌ ای جانبازان آسوده خاطر باشید که راهتان ادامه دارد و بدانید که شما با پیروزی از حسین (ع) این سمبل و اسوه مبارزه و شهادت زیر بار ظلم صدامیان و عمالشان نرفتید و با طی کردن بیابان مبارزه به چشمه شهادت رسیدید.

گر چه عبور از بیابان زندگی بسیار مشکل است. اما کسی که صبور باشد راهی بدین سختی برایش سهل و آسان است.

دستنوشته شهید

«ماجرای فرمانده ای در خط مقدم»

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۰
0
0
ایشون پسر خاله ی من است بسیار مرد خوب و بزرگی بوده است
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده