چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۲
خواهر شهید مدافع حرم "سیّد مجتبی ابوالقاسمی" خاطره ایی از برادر شهیدش نقل می کند از روزهایی که در کنار خانواده بود و به آنها درس زندگی می داد. نوید شاهد خوزستان شما را به مطالعه بخشی از خاطرات دعوت می کند.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سیّد مجتبی ابوالقاسمی فرزند سیّدحسین در سال ۱۳۶۰در دزفول به دنیا آمد  و در شانزدهم آذر 1394 در عملیات آزاد سازی جنوب شهر حَلب کشور سوریه به شهادت رسید مدفن گلزار وی در شهید آباد بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول می باشد.

آنچه می خوانید خاطراتی به نقل از خواهر شهید مدافع حرم "سیّد مجتبی ابوالقاسمی" است که تقدیم حضورتان میگردد.

حرف های زنانه

گرم صحبت های زنانه خود بودیم که سیّد مجتبی وارد آشپزخانه شد به خیال اینکه سر وقت یخچال می رود خیلی به او توجهی نشان ندادیم و مثل خودروی که تازه گرم شده با شد تخت گاز میرا ندیم

اما سیدمجتبی کفگیر را برداشت و دور سر چرخاند انگار که مگس کش توی دستش باشد مرتب تکرار می کرد: « کیش کیش»  توی این سرما خبری از مگس نبود پرسیدم:« چه کار می کنی داداش؟؟»

خیلی جدی گفت:«مگر نمی بینی این جا پر شده است از مگس غیبت دارم آنها را دور می کنم نکند شیطان به شما آسیبی برساند»

 ما که حالا زده بودیم روی ترمز محو نگاه او شدیم سید مجتبی کفگیر را روی زمین گذاشت و خیلی مؤدب به مادرم گفت:« ببین مادرم وقتی از کسی ناراحتی یا ازش دلخوری داری اول یک صلوات برایش بفرست که ثواب به دست آوری  و بعد یک صلوات برای خودت بفرست که از شیطان دور شوی و آرامش بگیری»

برادرم سید مجتبی ابوالقاسمی مدافع حرم حضرت زینب در۱۶ آذرماه سال ۱۳۹۴ برای مبارزه با شیطان بزرگ به سوریه رفت و در همانجا به شهادت رسید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده