زندگینامه شهید حبیب الله مهمانچی/ شهدای هفتم تیر
نوید شاهد- حبيب‌الله (محسن) مهمانچي، از شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و یاران شهید بهشتی است ؛ مرحوم کاظم پوراردبیلی؛ نماینده اسبق کشورمان در اوپک خاطره خوبی از عدم همکاری آن شهید با رژیم سابق دارد که همراه با زندگینامه وی می خوانید:

به قشر محروم جامعه بسیار خدمت می کرد

نوید شاهد: حبيب‌الله (محسن) مهمانچي، يازدهم مرداد سال 1329 ه . ش در محله قديمي پامنار تهران، در خانواده‌اي مذهبي و متعهد ديده به جهان گشود. از كودكي به همت پدر و مادرش با معارف اسلامي آشنا شد ، به طوري كه از همان دوران به مباني اصول عقايد عمل مي‌كرد. تحصيلات ابتدايي را با موفقيت پشت سر نهاد و در طول تحصيل در مقطع ابتدايي،‌ برجستگي فكري و ذهني او نمايان شد و سرآمد دوستان و همسالان خود گرديد. از نوجواني به فكر مردم بود و از مشاهده تبعيض و نابساماني‌ها رنج مي‌برد.

 يك سال پس از تحصيلات متوسطه در مدارس معرفت و شاهپور ، در سال 1349 ه . ش وارد مدرسه عالي بازرگاني شد و دانشنامه كارشناسي خود را در رشته علوم بازرگاني اخذ كرد.

 شهيد مهمانچي به واقع مصداق بارز نام‌هاي خود ( حبيب‌الله و محسن ) بود. او در عبادت پروردگار بسيار مي‌كوشيد و سعي مي‌كرد هم در عرصه خدمت‌رساني به مردم و هم راز و نياز به درگاه خداوند، نظر خالق خويش را تأمين كند. اين جمله معروف را هميشه تكرار مي‌كرد و مي‌گفت : « من با خدا معامله مي‌كنم».

 از همان دوران جواني ، نيمه‌هاي شب به راز و نياز به درگاه پروردگارش مشغول مي‌شد و سعي مي‌كرد با ساده‌زيستي ، از علايق دنيوي، دوري كند.

 حبيب‌الله براي ادامه تحصيل عازم آمريكا شد و در دانشگاه ادموند در شهر اُكلاهاما ، تحصيلات خود را در مقطع كارشناسي ارشد رشته مديريت بازرگاني، با موفقيت سپري كرد. او طي اقامت در آمريكا براي تأمين هزينه‌هاي زندگي و تحصيل خود، به كار نيز اشتغال داشت و از اينكه مي‌ديد چگونه مردم آمريكا از دين جدا شده و به مظاهر دنيوي و لذايذ حيواني روي‌ آورده‌اند، سخت متنفر بود . بنابراين در سال 1355 با وجود اينكه احتمال مي‌داد به دليل سوابق مبارزاتي‌اش از سوي جلادان رژيم پهلوي بازداشت شود به كشور بازگشت.

 شهيد مهمانچي و مبارزه عليه طاغوت

حبيب‌الله مهمانچي از همان دوران جواني به سبب آشنايي كه با معارف اسلامي داشت،‌ روح مبارزه را در درون خود پرورش داد. پس از ورود به دانشگاه مبارزات مستقيم خود عليه رژيم پهلوي را با شركت در جلسات و اعتراضات دانشجويي و ديني آغاز نمود و پس از عزيمت به آمريكا به همراه شهيدان رواقي و شاهوي انجمن اسلامي دانشجويان اُكلاهاما را پايه‌گذاري كرد. بعد از آن با برپايي جلسات سخنراني و سمينارهاي مختلف، سعي كرد جوانان ايراني مسلمان را كه در آمريكا مشغول تحصيل بودند براي جلوگيري از افتادن به دام‌هاي شيطاني، با معارف اسلامي آشنا و آنان را براي مبارزه عليه رژيم طاغوت آماده كند.

 پس از بازگشت به وطن ، عازم خدمت سربازي شد و به سبب روحيه مبارزاتي كه داشت ، تحت نظر مأموران ساواك قرار گرفت.

 زماني كه خدمت سربازي او به پايان رسيد، با وجود اينكه مي‌توانست با تحصيلاتي كه داشت در يكي از ادارات دولتي مشغول خدمت شود، به كار آزاد روي آورد تا هيچ‌گونه فعاليتي را براي كمك به دولت رژيم پهلوي نداشته باشد.

 دكتر حسين كاظم‌پور اردبيلي، از جانبازان فاجعه تروريستي هفتم تير در خاطره‌اي از شهيد چنين نقل مي‌كند: « ... در اواخر سال 1355 به ايران آمديم. [ شهيد مهمانچي] اين استدلال را داشت كه رژيم كافر و طاغوتي است و ما نبايد تخصص‌مان را در اختيارش قرار دهيم و او را كمك كنيم، هر چند كه در زمان تحصيل سختي‌هاي زيادي را متحمل شده بود و هر چند كه فوق‌ليسانس مديريت بازرگاني داشت اما در دولت كار نكرد و در بازار مدتي مشغول شد و بعد از آن در شركت خصوصي كار كرد... »

 با اوج‌گيري مبارزات مردم ستمديده عليه طاغوت در سال 1357 ه . ش ، همه كارهاي خود را رها كرد و براي حضور در كنار برادران و خواهران انقلابي خود، به صف مبارزه و رويارويي مستقيم با رژيم پهلوي پيوست. او با حضور در راهپيمايي‌ها و پخش اعلاميه‌هاي حضرت امام خميني (ره) نقش مؤثري در پيشبرد اهداف مبارزات اسلامي داشت.

 شهيد مهمانچي هم چنين به دليل تسلطي كه به زبان انگليسي داشت،‌ درگروه مترجمين خبرنگاران خارجي كه توسط كميته استقبال از امام تأسيس شده بود عضو شد تا اخباري كه از سوي رژيم سانسور مي‌شد، بدون كم وكاستي براي اطلاع جهانيان، به خبرنگاران خارجي ارائه كند. او هم چنين با هدايت خبرنگاران خارجي به منطقه حلبي‌نشين‌ها و زاغه‌نشين‌ها، پرده از چهره واقعي رژيم پهلوي كه همواره شعار دروازه‌هاي تمدن بزرگ را سر مي‌داد، برداشت.

 شهيد مهمانچي پس از پيروزي انقلاب اسلامی

با پيروزي انقلاب اسلامي، حبيب‌الله همچنان به تنوير افكار عمومي و بين‌الملل در خصوص ابعاد جنايات رژيم پهلوي ادامه داد و پس از مدتي از آنجا كه نياز جامعه را به رشد فرهنگي احساس كرده بود، به همراه برخي دوستانش با تهيه كتاب‌، جزوه و برپايي جلسات سخنراني، سعي در هدايت جوانان به ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي نمود.

 در ابتداي انقلاب به پيشنهاد دولت موقت مأمور رسيدگي به وضع سفارت‌خانه‌هاي ايران در كشور‌هاي خاور دورشد و با دقت و تلاش و احساس مسئوليت زيادي كه داشت، مأموريت خود را به پايان رساند و به كشور بازگشت. در تيرماه سال 1358 در بخش تجاري - صنعتي بنياد مستضعفان مشغول خدمت شد و همه تلاش خود را براي احقاق حقوق مستضعفان به كار بست. او در اين مدت هم چنين، مسئوليت اداره چندين شركت را كه صاحبان آن با به جا گذاشتن بدهي‌هاي فراوان به خارج از كشور گريخته بودند بر عهده گرفت و توانست با مديريت و توانمندي همه اين شركت‌ها را ، راه‌اندازي نموده و براي خدمت به محرومان وارد فعاليت در عرصه اقتصادي و بازرگاني نمايد.

 زماني كه ضدانقلاب با دلايل واهي سعي مي‌كرد كارگران و كارمندان را عليه نظام تهييج كند او با متانت و روحيه انقلابي؛ هوشياري را به كارگران مي‌داد و با قاطعيت در برابر مزدوران استكبار ايستادگي مي‌كرد. وي چند ماه در بنياد مستضعفان بدون دريافت حقوق به كار مشغول بود و اعتقاد داشت اين انقلاب دستاورد خون شهداست و اكنون كه توفيق شهادت نصيبش نشده است بايد اين‌گونه دِين خود را به انقلاب ادا كند. پس از آن با اصرار مسئولان وقت بنياد فقط به اندازه يك زندگي ساده ، حقوق دريافت مي‌كرد و بقيه آن را به خزانه دولت واريز مي‌نمود.

 در آبان سال 1358 در پي تسخير لانه جاسوسي از سوي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام ، ضمن فعاليت در بنياد ، پس از كار روزانه ، به سفارت آمريكا مي‌رفت و اسناد به جا مانده از جاسوسان را براي خدمت به انقلاب ترجمه مي‌كرد.

 در طول اين مدت پيشنهادهاي مختلفي براي تصدي مسئوليت‌هاي گوناگون به او شد اما هيچ يك را نپذيرفت و بعد از تشكيل دولت شهيد رجايي، به عنوان معاون پارلماني و هماهنگي وزارت‌ كار و امور اجتماعي به خدمت به قشر زحمتكش و محروم جامعه مشغول شد. او همچنين با آغاز فعاليت حزب جمهوري اسلامي به عضويت آن درآمد.

 سرانجام درشامگاه هفتم تير سال 1360، در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي ، به دست منافقين كوردل به شهادت رسيد و به آرزوي ديرينه‌اش نائل آمد.

 در قسمتي از وصيت‌نامه شهيد مهمانچي آمده است: « ... از همه خويشان و بستگان و هر كسي كه به نحوي از فوت اينجانب مطلع مي‌شوند، خواهشمند است كه در جهت تحكيم حكومت جمهوري اسلامي ، خود را فراموش و اسلام را در نظر داشته باشند و امام امت، خميني عزيز و يارانش را تنها نگذارند و حمايت نمايند انشاءالله تعالي... . جهت تشييع جنازه حتي‌المقدور به شكل بسيار ساده‌اي انجام گيرد و تا حد ممكن از به زحمت انداختن مردم خودداري شود».


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده