مصاحبه با جانباز 50 درصد جنگ تحمیلی «سیدرضا حسینی راد»؛
يکشنبه, ۲۲ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۶
نوید شاهد استان مرکزی این بار پای خاطرات جانباز 50 درصد از ناحیه کمر و قطع عضو (پا)، سید رضا حسینی راد که در طول هشت سال دفاع مقدس رشادت‌های بسیار کرده است، نشسته و این گفتگوی خواندنی را برای مخاطبین خود منتشر می‌نماید.
نوید شاهد استان مرکزی، سید رضا حسینی به عنوان سرباز وظیفه به مدت دو سال در جبهه‌های کردستان خدمت نمودند و سپس به جبهه جنوب آمد. در این سال ها که متاهل بود و خداوند به آنها فرزندی عطا کرد. بیشتر وقت خود را در جبهه می گذراند و سنگینی مسئولیت حراست از کیان ملت را بر خود واجب می‌دید.

همسران رزمندگان و جانبازان ؛ ایثارگران واقعی اند

نوید شاهد: از چه سالی وارد جبهه شدید و مسئولیت شما در جبهه چه بود؟
حسینی راد: ابتدای ورود من به جبهه به عنوان مسئول دسته و مدتی هم به عنوان بیسیم چی بود که مدت دو سال در جبهه های غرب و کردستان خدمت می کردم و در این مدت، تجارب بسیار در زمینه جنگ های پارتیزانی کسب کردم. سپس به مناطق عملیاتی جنوب رفتم و ادامه خدمتم در آنجا سپری شد.

همسران رزمندگان و جانبازان ؛ ایثارگران واقعی اند

نوید شاهد: لطفا از مجروحیت خودتان برای مخاطبین ما بگویید؟
حسینی راد: در یکی از عملیات‌ها که عراق قصد داشت مجدد تنگه ابوقریب را بگیرد و اگر این اتفاق می‌افتاد. شهر اندیمشک در تیررس توپخانه عراق قرار می گرفت. در این عملیات شهیدان نظامعلی فتحی و یعقوبعلی صیدی فرمانده گردان بودند. من به همراه یک دسته نیز 200 متر جلوتر رفته بودیم تا موقعیت دشمن را شناسایی کنیم.
تانک های دشمن نیز روی تپه های مجاور به خط شده بودند و گاه و بی‌گاه تیری شلیک می کردند. در آن هوای گرم تابستان و صحرای تفدیده، جهنمی شده بود. به ما دستور دادند به سمت خاکریز عقب نشینی کنیم اما مگر می‌شد. دو تیربارچی دشمن در دو سمت، روی ما دید داشتند و اگر حرکتی می کردیم ما را زیر آتش مستقیم خود قرار می دادند.
من به همراه آرپی جی زن دسته داوطلب شدیم تا دشمن را سرگرم کنیم تا بقیه دسته حدود صد متر را عقب نشینی کنند و بعد ما برویم. با شروع درگیری، آرپی جی زن بشدت زخمی شد ولی فرصتی برای عقب آوردن او نبود و آنجا ماند و من هم ترکشی به کمرم اصابت کرد ولی در ابتدا آن را حس نکردم به خاکریز که رسیدم کمرم بی‌حس شد و بر زمین افتادم.

همسران رزمندگان و جانبازان ؛ ایثارگران واقعی اند

نوید شاهد: آیا خاطره‌ای از شهادت دوستان خود برایمان دارید؟
حسینی راد: در جبهه کردستان من یک دوست بسیار صمیمی داشتم که در گشت های تامین جاده توسط کومله به شهادت رسید و من آن لحظات آخر وداع را در پیشش بودم و بر روی دستهای من جان داد و به شهادت رسید.

نوید شاهد: از معنویت در جبهه و نماز شب های رزمندگان مخصوصا در شب عملیات برایمان بگویید.
حسینی راد: ابتدا اینکه، تا خبر می رسید عملیاتی در راه است همه رزمندگان به هر نحوی که می‌شد خودشان را می‌رساندند. بسیار افرادی بودند با اینکه مجروحیت داشتند و یا مرخصی رفته بودند ولی شب عملیات به یکباره سروکله شان پیدا می شد و سازمان دهی می‌شدند.
اما معنویتی که در بین رزمندگان بود را میشود گفت که هرگز مانند آن را دیگر ندیدم. بچه ها شب ها تا صبح در سنگرهای انفرادی خود به طول و عرض یک متر نماز شب می خوانند و اشک می ریختند. معمولا هنگام نماز چفیه ای بر صورت خود می انداختن تا کسی آن ها را نشناسد. بعد از فراقت از نماز شب، می رفتند و لباس های دیگر رزمندگان را می شستند و یا پوتین های آنها را واکس می زدند. بدون هیچگونه ادعایی و در کمال یکرنگی و عبودیت این کارها را می کردند. فرماندهان نیز بیشر اوقات لباس بسیجی بر تن داشتند و بین خود و دیگر رزمندگان تفاوتی قائل نمی شدند.

نوید شاهد: در آن سال‌های جبهه و جنگ، وقتی دلتنگ همسر و فرزند می‌شدید، چطور تحمل می‌کردید؟
حسینی راد: من بسیار قدردادن و شکرگزار خداوند هستم برای اینکه همسری همراه و مومن را به من داد که در آن سال های جبهه نه تنها سد راه من نمی شد بلکه من را تشویق و تمجید می کرد تا در جبهه و خط جهاد بمانم. با اینکه مستاجر بودیم و یک فرزند داشتیم هرگز اجازه نمی داد تا فرزندم نبود من را در خانه حس کند و خودش هم تمام تلاشش را می کرد تا در پشت جبهه نیز خدمت رسان اسلام و دفاع مقدس باشد.در واقع باید اذعان کرد ایثارگران واقعی، همسران رزمندگان و جانبازان هستند.

نوید شاهد: دلتنگی خود را از دوستان چنین با صفا و شهیدتان چگونه ابراز می کنید؟
حسینی راد: هرگاه دلتنگ دوستانم می شود که شهید شده اند و یا کارم به گره ای می افتد که تنها به دست شهدا باز می شود به گلزار شهدا و بین آنها می روم تا فراموش نکنم دنیا با این همه زرق و برقش فانی است و آنچه ماندنی است شهادت است و باید به خود یادآوری کنم که مراقب رفتار و اعمال خود باشم که در آن دنیا که دیر یا زود با آن مواجه خواهم شد در پیشگاه شهدا شرمنده نباشم.

همسران رزمندگان و جانبازان ؛ ایثارگران واقعی اند


مصاحبه کننده: پیمان صفری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده