شهید ناصر روشن
سه‌شنبه, ۰۸ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۲
نام پدر: نبی
تاریخ تولد: ١٣٤١/٠٧/٠١
محل تولد: اراک
نام عملیات: فتح المبین
تاریخ شهادت: ١٣٦١/٠١/٠٧
وصيت نامه شهيد ناصر روشنبسم الله الرحمن الرحيم
خدمت برادر بزرگم غلامرضا قديمى و عمه خوبم سلام مى رسانم واميدوارم كه حالتان خوب باشد به آقا مهدى و طيبه خانم سلام مى‌رسانم و اميدوارم كه حالتان خوب باشد اگر از حال اينجانب خواسته باشى بحمداله خوب هستم و نامه شما به دستم رسيد و خيلى خوشحال شدم و آرزو دارم كه شما را ببينم و دومين آرزوى من كه تو و همه اين آرزو را دارند عروسى من است كه عروسى من شهادت است.
صفير گلوله عقد ما را خواهد خواند و در غلغله شادى مسلسلها و يارش نقل سرخ در حجله سنگر عروس شهادت را به آغوش خواهد كشيد و در همهمه تشييع كنندگان پيكرم كه اتوموبيل گلباران مى‌شود مشتهاى خشمگين گره كرده با تكبير مرا بدرقه خواهند كرد عروس من شهادت است و فرزندم آزادى منظور من از اين حرفها ناراحت كردن شما نيست و از شما مى‌خواهم كه ناراحت نشويد و مرا ببخشيد درضمن همسنگران من هم سلام مى‌رسانند ديگر حرفى ندارم جواب فورى فورى فورى را براى مادرم نخوانيد.
زندگینامه سرباز شهید ناصر روشن
در روستان امان آباد اراک سال 1341 در خانواده ای با درآمدی ناچیز ولی معتقد به احکام الهی متولد شد و دوران کودکی را در همانجا می گذراند و از همان اوان کودکی علاقه خود را به قرآن و احکام الهی نشان می داد پدرم به علت نداشتن زراعت به اراک آمد برادرم به تحصیل ادامه می داد وی در کلاس راهنمایی تحصیل می کرد که انقلاب شروع شد به علت فعالیتهایش در درس مردود شد وی همراه با دو دوست خود که فعلا در جبهه هستند در تحصنات و راهپیماییها نقش فعالی داشت و نیل به اهداف اسلامی را سوق می داد بطوری که پدرم را تحت تاثیر خویش قرار داده بود به من می گفت خواهرم حجاب خود را حفظ کن که حجاب تو سنگر توست و سنگر تو وقار توست. فعالیتهایش را ادامه می داد تا جنگ عراق علیه ایران آغاز شد وی در این فکر بود که به جبهه برود تا در سال 1359 به خدمت زیر پرچم اعزام شد سه ماه آمادگی را در تهران گذراند و به جبهه اهواز رفت فعالیتهایش در جبهه چنان بود که فرمانده شان را به شگفت آورده بود .
سوال 2- وی در موقعیت بیکاری نزد دایی خود به لحاف دوزی مشغو می شد تا کمکی به خانواده کرده باشد . صفات اخلاقی و بود که نمونه ای شده بود برای مردم محله مان به من می گفت خواهرم خود را برای خواهر یک شهید شدن آماده کن که این افتخار وقتی می تواند به تو برسد که بینش اسلامی کامل ، حجاب کامل ، داشته باشی و خود بتوانی برای خواهران دیگر نمونه باشی به برادرم می گفت برادر جان ما در جبهه کمک می کنیم تو هم می توانی در پشت جبهه درسنگر مدرسه ما را یاری کنی در کلاسهای قرآن شرکت کن پول تو جیبی ات را به جنگ زدگان کمک کن از کمک به بینوایان دریغ نکن بالاخره در هفتم عید نوروز در حمله یا زهرا به درجه شهادت نائل آمد و روز 12 عیدنوروز تشییع جنازه وی بود.
در روستان امان آباد اراک سال 1341 در خانواده ای با درآمدی ناچیز ولی معتقد به احکام الهی متولد شد و دوران کودکی را در همانجا می گذراند و از همان اوان کودکی علاقه خود را به قرآن و احکام الهی نشان می داد پدرم به علت نداشتن زراعت به اراک آمد برادرم به تحصیل ادامه می داد وی در کلاس راهنمایی تحصیل می کرد که انقلاب شروع شد به علت فعالیتهایش در درس مردود شد وی همراه با دو دوست خود که فعلا در جبهه هستند در تحصنات و راهپیماییها نقش فعالی داشت و نیل به اهداف اسلامی را سوق می داد بطوری که پدرم را تحت تاثیر خویش قرار داده بود به من می گفت خواهرم حجاب خود را حفظ کن که حجاب تو سنگر توست و سنگر تو وقار توست. فعالیتهایش را ادامه می داد تا جنگ عراق علیه ایران آغاز شد وی در این فکر بود که به جبهه برود تا در سال 1359 به خدمت زیر پرچم اعزام شد سه ماه آمادگی را در تهران گذراند و به جبهه اهواز رفت فعالیتهایش در جبهه چنان بود که فرمانده شان را به شگفت آورده بود .
سوال 2- وی در موقعیت بیکاری نزد دایی خود به لحاف دوزی مشغو می شد تا کمکی به خانواده کرده باشد . صفات اخلاقی و بود که نمونه ای شده بود برای مردم محله مان به من می گفت خواهرم خود را برای خواهر یک شهید شدن آماده کن که این افتخار وقتی می تواند به تو برسد که بینش اسلامی کامل ، حجاب کامل ، داشته باشی و خود بتوانی برای خواهران دیگر نمونه باشی به برادرم می گفت برادر جان ما در جبهه کمک می کنیم تو هم می توانی در پشت جبهه درسنگر مدرسه ما را یاری کنی در کلاسهای قرآن شرکت کن پول تو جیبی ات را به جنگ زدگان کمک کن از کمک به بینوایان دریغ نکن بالاخره در هفتم عید نوروز در حمله یا زهرا به درجه شهادت نائل آمد و روز 12 عیدنوروز تشییع جنازه وی بود.
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما
