درخواست شهید ابوالفضل نظری از مادرش؛
نوید شاهد - شهید "ابوالفضل نظری" در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «ای مادرم! اگر شهید شدم، لباس سیاه بر تن نپوش و گریه نکن، زیرا روز دامادی من روزی است که شتابان به سوی خدا می‌روم ...»
اگر شهید شدم، لباس سیاه بر تن نپوش و گریه نکن
 
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید ابوالفضل نظری، هشتم بهمن ۱۳۴۵ در روستای صدرآباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش ذبیح‌الله، کشاورز بود و مادرش حمیده نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، سی‌ام خرداد ۱۳۶۵ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

متن وصیت‌نامه شهید ابوالفضل نظری:

علت انتخاب راهم، این است که خواستم دنباله رو راه شهیدان کربلای حسین (ع) و شهدای کربلای این زمان باشم و با عشقی که به خدای خود دارم، به سوی او بشتابم. اگرچه خون من برای خدا و اسلام هیچ ارزشی ندارد؛ ولی شاید بتوانم با این خون، خدای خودم را راضی کنم.

برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید، زیرا دعا و استغفار بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و از یاد او غافل نشوید و جبهه‌ها را خالی نگذارید و حضورتان را در جبهه‌ها ثابت نگه دارید.

نماز جمعه را فراموش نکنید

و سعی کنید در انجام مُستحبّات کوشا باشید و نماز‌های شب و مستحبی و دعا‌های کمیل، توسل و نُدبه را از یادتان نبرید و خصوصاً نماز جمعه را فراموش نکنید، زیرا دشمنان و منافقین از نماز جمعه خیلی هراس دارند.

دست از امام عزیز بر ندارید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خودتان را تسلیم وی سازید. اگر فیض شهادت نصیبم شد، آنان که پیرو خط امام نیستند و به رهبری او اعتقاد ندارند، بر من نگریند و در تشییع جنازه من شرکت نکنند.

اگر شهید شدم، لباس سیاه بر تن نپوش و گریه نکن

و‌ای مادرم! اگر شهید شدم، لباس سیاه بر تن نپوش و گریه نکن؛ چون روز دامادی من روزی است که شتابان به سوی خدا می‌روم؛ و‌ ای پدر و مادرم! همانگونه که برای هر مالی که خداوند به انسان داده است، باید خُمسش را داد.
 
من فکر می‌کنم بهترین مال و ثروت شما ما فرزندان باشیم؛ پس اگر شهید شدم، مرا خُمسِ فرزندان‌تان حساب کنید و سجده شُکر بجا آورید، زیرا امانت‌الله را به سلامتی به صاحبش که همانا خدا باشد، تحویل دادید و برایم طلب آمرزش کنید!

و‌ ای برادرانم! چه کسانی غیر از شما مرا بر پا خواهند داشت که چون بیرقی سرنگون شده باشم؟! با شما هستم که نشسته‌اید! برخیزید و تداوم بخش راهم باشید؟!
 
و امروز تنها و تنها، شهادت می‌تواند گلوی تشنه ۲۰ ساله ام را سیراب کند و با شهادت‌ها است که راه حسین(ع) تداوم می‌یابد.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
 
پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»
 
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده