دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۱
نوید شاهد - شهید "پرویز بهشاد" از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. برادر ایشان در خاطره‌ای می‌گوید: «پرویز شروع به ياد دادن و آموزش اسلحه كرد وقتي نوبت به نارنجك رسيد و طرز استفاده از آن را بيان ميكرد، گفت: بايد ضامن را اينگونه كشيد و سريع آن را پرتاب كرد تا در دستتان منفجر نشود و ....»متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید پرویز بهشاد دوازدهم خرداد 1342، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش صفر، تعميركار خودرو بود و مادرش طاهره نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته رياضي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دهم اسفند 1359 ، در كرخه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پ كير او را در شهيدآباد زادگاهش به خاك سپردند.

متن خاطره:

شهید پرویز بهشاد در زمان خدمتش در سپاه بود كه روزي اسلحه ژ-س و نارنجكي را به خانه آورد. زمانی که جنگ شروع شد در همه مساجد و بسيج به مردم چگونگی استفاده از اسلحه ها را تعلیم مي دادند.

پرویز شروع به ياد دادن و آموزش اسلحه كرد وقتي نوبت به نارنجك رسيد و طرز استفاده از آن را بيان ميكرد، گفت: «بايد ضامن را اينگونه كشيد و سريع آن را پرتاب كرد تا در دستتان منفجر نشود» و درست دستش را روي حلقه گذاشته بود.

با شیطنت نگاهی به همه کرد لبخندی زد و گفت:«مي خواهيد آنرا بكشم تا درست متوجه كار كردنش شويد.»

همه ما وحشت زده فریاد زدیم:«از اين شوخي ها نكن.»

 شهید پرویز بسیار شوخ طبع و با نشاط بود. بعد از شهادتش دوستانش در وصف ایشان می گفتند: «در بدترين شرايط جبهه به شوخي و مزاح مي پرداخت و اين باعث بالا رفتن روحيه هم رزمانش و جذبة اخلاقي ایشان بود.»

شهيد تا زمان شهادتش لباس نو نمي پوشيد و با اينكه از بچگي كار ميكرد تمام درآمدش را به ديگران و فقيران مي بخشيد و با وجود اينكه پسر كوچك خانواده بود اما مهرباني دلسوزي و حس همنوعي او باعث مي شد كه حتي در مقابل پول جيبي خواهرانش نيز احساس مسئوليت كند. تنها وسايلي كه بعد از شهادت بجا گذشت. يك جلد كلام الله مجيد يك كليد و چند تومان پول بود. حتي بعد از شهادت هيچ پيراهني از خود باقي نگذاشت.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده