دوشنبه, ۰۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۴
شهید "مجتبی نجفی" در وصیت نامه اش می نویسد: « من براى سومين بار براى خود وظيفه شرعى دانستم بروم به جبهه هاى حق عليه باطل و با دشمنان اسلام ستيز كنم اكنون كه حسين به نداى (هل من ناصر ينصرونى) در ميدان جنگ تنها مانده بود و بايد از جان و مال خود گذشت و به راه او شتافت تا بتوان اسلام را يارى كرد».

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی،  گردش ایام به سال ۱۳۴۳ رسیده بود که روستای لریجان کودکی به نام مجتبی را به خود دید، کودکی که تحصیلات ابتدایی خود را تا به دوم راهنمایی رساند و همزمان در معدن سنگ کار می کرد.  پس از پیروزی  انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی در حصار تن حبس نشد، دل از تمام طبایع برید و از معبر جهاد سازندگی شهرستان محلات وارد معرکه کار زار حق علیه باطل شد.

نمی گذارم امامم در میدان جنگ تنها بماند

مجتبی در عملیات بیت المقدس از ناحیه پا و در عملیات رمضان در اثر امواج انفجار مجروح شد و پس از درمان، آرامش خود را در عملیات محرم یافت و در سال ۱۳۶۱ در منطقه عین خوش جام وصال و وصل را سر کشید و به معبود رسید . او در گلزار شهدای محلات برای ابد آرام گرفت.

او به عنوان راننده لودر در گردان مهندسی رزمی تیپ 17 علی ابن ابی طالب(ع) خدمت می کرد که در یازدهم آبان ماه سال 1361 در منطقه نهر عنبر موسیان به شهادت رسید.  

وصيت نامه:

          ولاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون 

هرگز گمان نكنيد كسانيكه در راه خدا شهيد گرديده اند مرده اند بلكه آنان همواره زنده اند و در نزد خداى خود روزى مى خوردند.

پیامی به خانواده

سلام بر پدر و مادرم اكنون كه اين شهادت نسيب من شده كه بزرگترين افتخاريست براى من و شما كه همچو پسرى بزرگ كرديد و به راه اسلام او را قربانى داده ايد

پدر و مادر  مهربانم خدا نكند كه درباره من غم بخوريد و هميشه شاد و خرم باشيد و افتخار كنيد كه چنين فرزندى در راه اسلام و قرآن داده ايد چون من از على اكبر و على اصغرها عزيزتر نيستم و نگذاريد كه خون اين عزيزان هدر برود من براى سومين بار براى خود وظيفه شرعى دانستم بروم به جبهه هاى حق عليه باطل و با دشمنان اسلام ستيز كنم اكنون كه حسين به نداى (هل من ناصر ينصرونى) در ميدان جنگ تنها مانده بود و بايد از جان و مال خود گذشت و به راه او شتافت تا بتوان اسلام را يارى كرد.

برادرم سلام عليكم و تو سلام گرم مرا به براداران سپاه و بسيج برسان و سلاح  مرا بدست بگيرد و با دشمنان افراد منافق و چپ و راست و شرق و غرب را سركوب كنيد و هميشه در خط امام مان باشيد كه مستضعفان را مستكبران غلبه خواهيد داد و بر من منت نهاده و راه راست را بر من نشان داده و رحمت خدا بر شير پاك مادر عزيزم قدردانى مى كنم كه توانست چنين فرزندى بزرگ كند و به راه اسلام قربانى دهد و رحمت خدا  بر پدر عزيزم و زحمت كشم و از او بسيار قدردانى مى كنم و براى من خيلى زحمت كشيده است هيچ وقت براى من ناراحت نباشيد چون خداوند يك امانت به شما داده.

پدر و مادر ارجمندم مرا حلال كنيد و با استقامت و صبر و شكيبايى از انقلاب اسلامى دفاع كنيد و مبادا روحيه خود را ببازيد و براى من ناراحت و گريه كنى چون گريه و ناراحتى شما باعث ناراحتى من مى باشد. پدر و مادر و برادرم راه خداوند بهتر راههاست پويند و كوشند اين راه باشيد و مسجدها را خالى نكنيد مسجد سنگر است.

نماز خود را با جماعت بخوانيد و نمازهايتان را شمرده بخوانيد رسول خدا (ص) مى فرمايد هر كس كه نماز را سبك بخواند از من نيست و من شفاعت مى كنم آنهايى كه نماز را شمرده و نماز خود را با جماعت خوانده  اند

پدر و مادر و برادرم  عزيزم در دعاهاى كميل و توسل و ندبه و ديگر دعاهايى كه مى خوانيد امام و شهدا را دعا كنيد چون يكى از برادران امام زمان (عج) بخوابش آمده بود و به او گفت وقتى كه شما مى گويد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار من بسيار خوشحال مى شوم پس امامان را دعا كنيد و در آخر روزى مطمئن هستم كه اسلام پرتوش را بر جهانيان مى افكند.

پدر و مادر و برادرم در تشيع جنازه من شركت كنيد و روحيه به مردم بدهيد و ميان دشمنان و منافقين شاد باشيد و جنازه من را محلات دفن كنيد. و اين وصيتنامه را جلوى جنازه ام بخوانيد و سلام مرا به امامان و امام جمعه عزيزمان برسانيد . 

و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته .

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده