سالگرد شهادت شهید مهدی ناصری
يکشنبه, ۰۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۴
تنها و تنها جهاد است كه مايه عزت و شرف ماست و بالاخره شهادت است كه پايان بخش زندگى ماست.
نوید شاهد استان مرکزی،شهید مهدی ناصری در دوم فروردین1341، در روستای جلایر از توابع شهرستان ساوه به دنیا آمد. پدرش حسنعلی، کارگری می کرد و مادرش حکیمه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته عمران بود. سال1365 ‏ازدواج کرد. به عنوان قائم مقام سپاه پاسداران ساوه در جبهه حضور یافت. یکم دی 1366 با سمت فرمانده گردان ولی عصر در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش هادی نیز شهید شده است.

وصيت نامه شهيد مهدى ناصرى

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ

با سلام و درود به پيشگاه امام زمان وليعصر (عج) و نائب بر حقش امام خمينى و با سلام و درود به ارواح طيبه شهدا از صدر اسلام تا كربلاى خونين ايران و با سلام بر خانواده هاى محترم و معظم شهدا و اسرا و مفقودين و با آرزوى پيروزى رزمندگان و فتح كربلا وصيت نامه خويش را آغاز مى كنم.

در اين لحظات حساس كه لشگريان اسلام مى روند تا با دادن جان خويش راه بسته شده كربلاى حسين (ع) را باز كنند، شب هنگام، در ميعادگاه عاشفان حسين (ع) كه همگى در حال وداع هستند و آماده حماسه اى جديد، لحظه هاى آخرين ديدار است بين ما و رزمندگان عاشقان بيقرار حرم اباعبدالله از بسيجيان نوجوان و تا پير مردان همه كوله بار بر دوش آماده رزم ، منتظر فجر صادق، در دست اسلحه فتاده بر زمين همرزم شهیدشان و در قبلشان نور ايمان چهره هايشان نورانى از زنده دارى شبها بر پيشانيشان جمله (يا ثارالله) و بر پشت پيراهن رزمشان نوشته يا زيارت يا شهادت مسافر كربلا، و اينان مى روند راه بسته شده كربلا را باز نمايند و اسيران مان را كه چشم هاى اميدشان به دربهاى نمناك زندانهاى عراق دوخته شده آزاد نمايند.

آرى همه و همه مشتاق گويى كه به سراغ معشوق خود مى روند. با اميدى از امدادهاى الهى، چشمايشان منتظر ديدار پيروزى است و مى گويند: ما به فرمان اماممان اگر اين جنگ 20 سال هم طول بكشد ايستاده ايم. ما ملتى هستيم بزرگ كه ناممان را در تاريخ ثبت كردند. ملتى آزاده نه ملتى متكى به شرق و غرب.

گاهى اوقات فكر مى كنيم كه بايد هزاران بار شكر خدا را به جا آورم كه در چنين موقعيتى زنده هستم تا مى توانم در راه حق جهاد كنم و جان ناقابل خود را كه امانتى بيشتر نيست در راه قرآن و اسلام فدا نمايم. اى جوانان اى عزيزان، اى امت قهرمان فرصت ها را غنيمت بشماريد. بسوى جبهه ها بشتابيد و راه شهداى خونبارمان را ادامه دهيد كه تنها و تنها جهاد است كه مايه عزت و شرف ماست و بالاخره شهادت است كه پايان بخش زندگى ماست. انشاءالله اگر مورد قبول درگاه خداوند قرار گردد

ماندنى فقط خداست پس چه بهتر از اينكه در راهى جان خود را فدا كنيم كه رضاى خدا در آن است و اما پيامى به شما ملت شهيد پرور دارم. مبادا دست از امام برداريد هميشه و در همه حال دعاگوى او باشيد. او بود كه اسلام را نجات داد. او رهبرى مقام و پايدار است.

شما اى پدر و مادر عزيزم بدانيد كه من آگاهانه به اين راه پا گذاشتم و مى خواهم اگر خدا قبول كند همچون على اكبر حسين در راه اسلام خونم ريخته شود. شما هيچ ناراحت اين مسئله نباشيد و اگر خداوند توفيق شهادت را نصيبم كرد مادرم تو همچون زينب صبور باش كه خداوند صابران را دوست دارد و تو پدرم خدا را شكر كن كه امانت خدا را به خودش باز گرداندى و ضمنا از اينكه مرا به سختى بزرگ نموديد و بنده نيز براى شما فرزند خوبى نبودم ببخشيد.

 


منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده