شهید داود داوری
نام پدر: مصطفی تاریخ تولد: ١٣٤٣/٠٥/١٣
محل تولد: تهران
نام عملیات: بیت المقدس
تاریخ شهادت:
گمنام
اقشار: دانش آموزی
قسمتی از وصیت شهید:
هرچند که من تصور آن را هم نمی توانم بکنم که مانند حسین به شهادت برسم ولی افتخار می کنم که خداوند این افتخار را به من داد که بتوانم در جنگ به جهاد علیه کفار بپردازم
از برادرانم می خواهم که راه من را ادامه دهند و تا نابودی کفر جهانی به سرکردگی آمریکا دست از مبارزه برندارند وصیت می کنم به شما که در نماز جماعت و جمعه شرکت کرده و وحدت و انسجام خود را بیش از پیش گسترش داده و مشت محکمی در دهان یاوه گویان شرق و غرب بزنید.
وصیت نامه:
وصيت نامه داوود داوودى
به نام الله در هم كوبنده ظلم و ستم و يارى كننده مستضعفان و پاسدار حرمت خون شهيدا ن مادرجان اين وصيت نامه را هنگامى مى نويسم كه در قلبم احساسى از شور و عشق به خدا و جنگ عليه كفار مادر جان و پدر جان دوستان دارم و از شما و همه ملت ايران مى خواهم كه دعا كنند درفرج امام زمان و طول عمر براى امام و براى رزمندگان اسلام در جبهه ها
اميدوارم كه بتوانيم با كمك ساير رزمندگان جان بركف بتوانيم پيروزى نهايى را به امام امت بر ملت شهيد پرور تقديم كرده و روح شهيدان را از اين پيروزى شاد كرده باشيم .
بايد اعتراف كنم كه بقول امام اين ملت الهى شده است و كمك هاى مردم در جبهه ها چنان فراوان است كه ما نمى توانيم چطور از اين ملت تشكر كرده و اميد داريم كه بتوانيم جواب گوى اين همه محبت مردم بوده و با كفار تا آخرين قطره خون خود بجنگيم .
مادر جان هنگامى كه بر سر قبر من مى آيى يا هنگام تشييع جنازه من زياد گريه نكن و در هنگامى كه جنازه من را ديدى به ياد و شهداى كربلا بيافتى يادامام حسين و على اكبر و على اصغر حسين را در ذهن خود مجسم كنى هر چند كه من حتى تصور آن را هم نمى توانم بكنم كه مانند حسين به شهادت برسم ولى افتخار مى كنم كه خداوند اين افتخار را به من داده كه بتوانم در جنگ به جهاد عليه كفار بپردازم .
پدر و مادر جان اميدوارم من را ببخشيد كه در آرزوى شهادت در راه الله و امام امت مى روم .
حضور برادران و خواهران حسين آقا و حسن آقا شهين خانم و زهرا خانم و مريم خانم و اعظم وزينب خانم دعا و سلام مى رسانم و اميدوارم كه سلامت باشيد .
وازبرادرانم‌مى خواهم كه‌راه‌من را ادامه دهندوتا نابودى كفر جهانى به سركردگى آمريكا دست ازمبارزه برندارند وازخواهرانم‌مى خواهم‌كه زينب گونه پيام‌من‌را به ملت عزيز برسانند .
راستى مادر مى دانى چرا من مى گفتم فرزند خواهرم را زينب بگذاريد من مى خواستم كه بعد از شهادتم زينبى باشد كه پيام رسان خون شهيد باشد .
مادر عزيزم در ناگواريها همچنان كوه محكم باش و اندوه به دل راه مده و لحظه اى از ياد و ذكر خدا غافل مشو .
وصيت مى كنم به شما كه در نماز جماعت و جمعه شركت كرده و وحدت و انسجام خود را بيش از پيش گسترش داده و مشت محكمى در دهان ياوه گويان شرق و غرب بزنيد و از برادران همسنگردرجبهه داخلى (مساجد)مى خواهم كه سنگرهاى خودرا همچنان حفظ كرده‌ومراقب حركت هاى ضدانقلاب باشند همانطوركه امام مى فرمايدمساجد سنگرند سنگرها را حفظ كنيد .
اينك كه ملت شهيد پرور ايران اى خلق آزاد خدا اى مردمى كه امام امت مى گويد الهى شده ايد قدر انقلاب را بدانيد و آن را با تمام جان خود پاسدارى بكنيد .
«ان الله اشترى من المؤمنين اموالهم و انفسهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون ... و ذلك هو الفوز العظيم . »
همانا خداوند جان و مال مؤمنين را به بهاى بهشت از ايشان خريدارى نموده كه درراه خدا جهاد مى كنند پس مى كشند و كشته مى شوند و اين خود سعادت و پيروزى عظيمى است .
«و من يقاتل فى سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف اجرا عظيما »
هر كه در راه خدا جنگ كند پس كشته يا فاتح گردد بزودى او را اجرى عظيم اعطا كنيم .
والسلام عليكم و رحمته الله و بركاته
دوستار شما داوود داوودى
