یاد یاران
يکشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۶
شمع وجود شهید حمید مویدی فرزند اکبر در نیمه ی شهریور1350در تفرش و در خانواده ای فرهنگی، روشن شد. دوران کودکیش به تندی سپری شد و در 6 سالگی به دبستان رفت و در خانواده ای رشد کرد که باورهای مذهبی و اعتقادات دینی برآن سایه افکنده بود.

نام پدر: اکبر

تاریخ تولد: ١٣٥٠/٠٦/١٥

محل تولد: تفرش

نام عملیات: مرصاد

تاریخ شهادت: 

محل دفن: نا مشخص

محل شهادت: نا مشخص

اقشار: دانش آموزی


حمید مویدی
شمع وجود شهید حمید مویدی فرزند اکبر در نیمه ی شهریور1350در تفرش و در خانواده ای فرهنگی، روشن شد. دوران کودکیش به تندی سپری شد و در 6 سالگی به دبستان رفت و در خانواده ای رشد کرد که باورهای مذهبی و اعتقادات دینی برآن سایه افکنده بود.
ایمان به خدا و عشق و محبت به اهل بیت(ع) از او فردی مومن، معتقد و کارآمد می ساخت. دوران راهنمایی را در مدرسه ی شهید چمران گذراند و وارد دبیرستان شهید مطهری شد.
جای امثال او، بسیج بود. وقتی به سن اعزام رسید خواسته اش را برآوردند و به جبهه اش گسیل داشتند و آن شهید نیز به امواج دریای خروشان مدافعان ايران پيوست.
عشق و علاقه به دفاع از ارزشهای والای انقلاب اسلامی، چهار نوبت او را به سوی عرصه های نبرد کشاند و هربار به سهم خود و قدر توانش، از نهضت عظیم اسلامی و دستاوردهای آن دفاع کرد و هنوز از سفره ی جهاد سیر نچشیده بود که در عملیات مرصاد و در حمله منافقین کوردل در7/5/67 در منطقه ی جنگی اسلام آباد غرب، جام وصل دوست را لاجرعه سرکشید و برای همیشه میهمان خوان اباعبدالله الحسین(ع) شد. تربت پاکش چون نگینی بر انگشتری بهشت معصومه(س)، می درخشد.
                                                                       نور وجودش روشنگر راهمان باد.
        

                   سبزیم و شکوه سرو ، در قامتمان      
                                   سرخیم و حضور لاله ها ، در آیتمان
                   بر تن کفن است و  باد از وادی عشق   
                                      گل بوسه زند به قامت رايتمان

فرازهايي از وصيت نامه ی شهيد
ای کريم مهربان! در مقابل عظمت و بزرگي ات سر به سجده فرود آورده ام.
پروردگارا! دنيا رابا همه زيبايي و جلوه اش، رها کرده و از زندگي بي ارزش آن گذشته ام، باشد که معشوق و دوست واقعي خود را بيابم.
خدايا! ترا شاکرم که به من توفيق بزرگي عطا کردی و راه حقيقت را به من فهماندی و در اين راه ثابت قدم و استوار نگاه داشتي. از تو مي خواهم که بدنم را طاهر گرداني و روحم را هنگام مناجات به ملکوت اعلي پرواز دهي.
خدايا! از تو مي خواهم که بدنم را جايگاه ترکشهای آتشين نمايي و توفيقم دهی تا در آن هنگامي که مردان تاريخ از نامردان شناخته مي شوند، از کساني باشم که توسط ملائک به بهشت تو راهنمايي مي گردم.
خدایا! تو را شکر می کنم که به من، معنای عشق را فهماندی و معشوق واقعی را نشانم دادی.
خدایا! از تو می خواهم که دلم را بسوزانی و قلبم را بشکنی تا جایگاه خودت باشد.
خداوندا! می خواهم  مرگم شهادت باشد به مانند اباعبدالله، سر از بدن جدا. مانند رجایی بدنم در آتش دنیا بسوزد تا از آتش آخرت در امان باشم و دوباره زنده شوم و شهید شوم مانند بهشتی، و خاکسترم را در تمام نقاط جهان پخش کن تا بتوانم سبکبار به قافله ی عشاق برسم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده