دلنوشته دختر شهید مهدی آقا شریعتی؛
پدر، تو شهادت را بر ماندن ترجيح دادي چرا كه روح بلند و ملكوتي تو نمي توانست در اين دنياي خاكي بماند. خوشا به حالت كه همانطور خواستي به آرزويت رسيدي وبه خيل ياران امام حسين عليه السلام پيوستي و از علايق دنيا گذشتي و كربلايي شدي.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛  شهید مهدی آقا شریعتی که درچهارم اسفندماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 به درجه رفیع شهادت نائل آمد، پس از 31 سال با تفحص کمیته جستجوی مفقودین در منطقه ام‎الرصاص شناسایی و به آغوش خانواده بازگشت.

پدرم نعمت اصالت، شجاعت، مردانگی و ايمان را در خونم تزريق کرد/ واقعه کربلا، دیدن پیکر بی سر پدر را بعد از 31 سال برایمان آسان کرد

متن دلنوشته دختر شهید مهدی آقا شریعتی:

بسم رب الشهدا و الصديقين

ای شهیدان، عشق مدیون شماست           هر چه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها           دیدگانم دشت مفتون شماست

السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسين.

عاشورا روز حماسه و شجاعت، روز فداکاری و ایثار و عزت و شرف کیان اسلام است.عاشورا یک پیام همیشه زنده است. سر منشا همه ي صبوري ما عاشوراست. شاید اگر عاشورا و شهدای سر از تن جدای آن نبودند امروز ما توان تحمل جنازه بی سر پدر را بعد از ۳۱ سال نداشتیم. شهدا همیشه مایه خیر و برکت برای کشور هستند شهیدان مقاومت پویای جامعه را تضمین می کنند و ظرفیت روحی جامعه را بالا می برند. همان گونه که شاهد بودیم در مراسم تشیع پدرم یک شهر بیدار شد.

آشنا و غریب و هر کسی با هر اعتقادی، اما همه در کنار هم در تشیع جنازه حضور داشتند این یعنی فرهنگ شهادت و ایثارگری در جامعه ما نهادینه شده است و عاشورا این فرهنگ را به سرتاسر دنیا منتشر کرد. خوشا به حال شهدا که شجاعانه و آگاهانه انتخاب درستی کرده اند اما اگر شما رزمندگان به سلامت بازگشتید حتما خداوند مسئولیتی را به شما محول کرده است که به آبادانی و رفاه و آرامش مردم کشور توجه کنید که همه این عوامل در کنار هم میشود امنیت كامل.

پدرم وصيت كردند " هميشه مطيع امر ولايت فقيه باشيد كه ستون انقلاب و نظام اسلامي ما ولايت فقیه است .هيچگاه بخاطر مسائل دنيوي و كسب قدرت و مقام با هم اختلاف نكنيد و هميشه مصلحت اسلام و انقلاب را بر مصلحت خود و مصلحت جناحي ترجيح بدهيد.من براي آزادي،استقلال و حاكميت اسلام به جبهه رفته ام و خود را فدا كرده ام تا مردم ما آزاد و مستقل و سربلند زندگي كنند. من وظيفه شرعي و ديني خودم را انجام دادم و هيچ منتي بر ديگران نيست."

پیام امروز شهدا خدمت به خلق خدا است. این وعده الهی است که حق الناس را نمی بخشد و آن حق الناس خون شهدا است این شهدا حقی به گردن ما نهادند من نمی دانم با این حق الناسی که شهدا بر گردن همه گذاشته اند چه خواهیم کرد ؟ نشود روزی که شرمنده این خون شویم. پدرم را بعد از ۳۱ سال با جنازه بی سر آوردند، حتی گفتن ۳۱ سال چشم انتظاری هم راحت نیست فقط لحظه ای برای لحظه ای خدایی ناکرده فرزندتان یا عزیزتان را در امن ترین مکان گم کنید چه خواهید کشید در همان زمان کوتاه چه خواهید کشید و ما این ۳۱ سال چشم انتظاری چه کشیده ایم؟ ۳۱ سال تا می گفتند شهیدی آوردند دلمان می لرزید و به دنبال نشانی از پدر بودیم .۳۱ سال را زندگی نکردیم فقط چشممان به در بود و گوشمان به هر خبری از شهدا و اسرا. نمی شود، نمی شود ۳۱ سال چشم انتظاری را توصیف کرد که هر لحظه اش درد بود.

پدرم نعمت اصالت، شجاعت، مردانگی و ايمان را در خونم تزريق کرد/ واقعه کربلا، دیدن پیکر بی سر پدر را بعد از 31 سال برایمان آسان کرد

بابا جان آن روز كه تو رفتي ٨ سال داشتم. بابا جان حرف هاي ناگفته بسيار دارم كه با تو بگويم، از دلتنگي هايم و از خاطرات فراموش نشدني و از روزهاي با تو بودن، از خودم و از بزرگ شدن برادران و خواهرهايم و از خواهر كوچكم كه الان ٣٢ساله است و از صلابت و شجاعت مادر صبورم و از قاب عكس پر از خاطرات روي ديوار.

پدرم نعمت اصالت، شجاعت، مردانگي و ايمان را در خونم تزريق نمود.

آري پدر، تو شهادت را بر ماندن ترجيح دادي چرا كه روح بلند و ملكوتي تو نمي توانست در اين دنياي خاكي بماند. خوشا به حالت كه همانطور خواستي به آرزويت رسيدي وبه خيل ياران امام حسين عليه السلام پيوستي و از علايق دنيا گذشتي و كربلايي شدي، خوشا به حالت كه اين دنيا نتوانست تو را در قفس تنگ خويش محبوس نمايد.

نگاهت، نگاه عشق و فداكاري است. بابا جان همان روزي كه دستان گرم و مهربانت را بر سرم كشيدي و با بوسه هايت به تمام وجودم طراوت بخشيدي، نمي دانستم كه آخرين ديدار من و توست. آن روز بودنت را با تمام وجود احساس مي كردم، اما با دور شدن از تو گويي تمام دنيا رفت.

حال كه درست فكر مي كنم بيشتر از هر زماني به رفتنت افتخار مي كنم چون تو شهيدي، تو رفتي تا ايران عزيزمان مقتدرانه بماند.

باباي من! خيالت راحت. همه هوايم را دارند اما دلم هواي تو را دارد.

سرتاسر شهر عطر آگین بود
لبخند تمام کوچه ها غمگین بود
آن روز که بر دوش تو را می بردیم
تابوت سبک ولی غمت سنگین بود

در آخر،با نهايت ادب و احترام، بدينوسيله از محضر شما خوبان كه حقير و خانواده ام را در غم فقدان پدرم مورد محبت و لطف قرار داديد صميمانه تشكر و قدر داني مي كنيم. واز خداوند قادر متعال خواستاریم تا پاسخگوي اين همه لطف از روي عنايت خويش باشد.

یوسف گمگشته ما بعد از ۳۱ سال به وطن بازگشت، خدایا یوسف فاطمه را به سلامت برسان.

برای شادی روح شهدا و امام شهدا و پدر خسته از سفر ۳۱ ساله ام صلوات.

فاطمه شریعتی دختر شهید مهدی آقا شریعتی

منبع: گلستان ما
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده