زندگينامه فرمانده دسته شهيد محسن الهوردی زاده
از معتقدان و مدافعان حریم ولايت فقيه و عاشق دلباخته و سرباز واقعي امام (ره) بود و با اعتقاد راسخ به اسلام و احكام آن و اوامر پيامبر گونه امام (ره)، داوطلبانه به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شتافت.

نوید شاهد آذربایجان غربی: شهيد «محسن الهوردی زاده» در سال 1343 چشم به جهان گشود. تحصيلات خود را تا پايان دوره دبیرستان در شهر خوي ادامه داد. بعد از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامی به استخدام سپاه پاسداران درآمد و با آغاز جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و سرانجام در یکم خرداد ماه سال 1365 در سمت فرمانده دسته در منطقه حاج عمران به اصابت گلوله به سرش به شهادت که آرزوي ديرينه اش بود، نايل آمد.                  


شهيد «محسن الهوردی زاده» در هفتم فروردین سال 1343 در خانواده مذهبي، متدین چشم به جهان گشود.
 از همان اوان كودكي با احكام اسلامي و مذهبي انس گرفت. هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که پدرش به رحمت خدا رفت و تحت تکفل برادر قرار گرفت. تحصيلات خود را تا پايان دوره دبیرستان در شهر خوي ادامه داد. همان موقع بود كه انقلاب اسلامي ايران به رهبري خردمندانه امام والامقام حضرت امام خميني(ره) اوج گرفت.
در جريان انقلاب اسلامي و تا پيروزي آن، فعالانه در راهپیمایی ها شركت داشت و بعد از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامی فعاليت هاي چشمگير و ايثارگرانه داشت و براي بهتر و بيشتر خدمت كردن به میهن اسلامی، به استخدام سپاه پاسداران درآمد. 
شهيد محسن الهوردی زاده، انساني معتقد و عامل به احكام اسلام ناب محمدي(ص) بود و از معتقدان و مدافعان حریم ولايت فقيه و عاشق دلباخته و سرباز واقعي امام (ره) بود. هميشه به ياد حادثه كربلا و شجاعت امام حسين(ع) مي گريست. با اعتقاد راسخ به اسلام و احكام آن و اوامر پيامبر گونه امام (ره)، داوطلبانه به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل مي شتافت. 
داوطلب اعزام به جبهه شد كه بار اول از طرف فرماندهي موافقت نكردند. بار دوم با اجبار و بدون موافقت فرماندهي سپاه خوي و بدون اطلاع خانواده، تحت عنوان شركت در سمينار مسئولان كارگزيني به منطقه حاج عمران جهت دفع حمله دشمن اعزام شد.
سال 63 امر مقدس ازدواج را بجای می آورد که ماحصل آن یک فرزند دختر می شود. همسر شهيد محسن الهوردي زاده درباره خاطرات حضور در جبهه ايشان چنين می گویند: «چون خودخواه و رياكار نبودند، زياد از فعاليت خود در دوران جبهه در زمان مجردي را برايم تعريف نكرده بود. بعد از آغاز زندگي مشتركمان هم براي اولين بار که به جبهه رفت، به مقام والای شهادت نائل آمد. ولي از زبان دوستانش شنيدم كه در جبهه حاج عمران وقتي تركش به سرش خورده، همرزمانش گفتند:«كه وی به شهر خوي منتقل كنند. لكن خودش موافقت نكرده بود تا اینکه دشمن مزدور، سرباز ملعون بعثي و نوكر امپرياليسم، از پشت خاكريز با تك تيری، سر مقيد و مومن اين سرباز فداكار اسلام را که بدون كلاه آهني بود، نشانه گرفت و او در یکم خرداد ماه سال 1365 در سمت فرمانده دسته در منطقه حاج عمران به اصابت گلوله به سرش به شهادت که آرزوي ديرينه اش بود، نايل آمد.                  
  روحش شاد و يادش گرامي

منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده