شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۸
من با چشم باز و عشق به شهادت و اسلام و ميهن و رهبر از تمام آرزوهاى دنيايى و عشقهاى پوچ و تو خالى گذشتم و با شتاب به راه راستين و صراط مستقيم شتافتم.

نوید شاهد استان مرکزی، شهید ابراهیم حسن زاده در هفتم فروردین  1341، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش نعمت اله، ‏فروشنده لوازم خانگی بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته ریاضی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم آذر1360، در شیاکوه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.


وصيت‌نامه شهید ابراهیم حسن زاده

انا الله و انا اليه راجعون

با سلام و درود فراوان به حضور رهبر عظيم الشان جهان تشيع و انقلاب اسلامى ايران حضرت امام خمينى (دامه بركاته)

و با سلام به ملت شهيد پرور و قهرمان ساز ايران اين مهد دليران . و تقديم سلام به خانواده ايثارگر و با گذشت خودمان كه با فداکارى و فروتنى درس زندگى را به من آموختند اما افسوس و صد افسوس كه هرگز نتوانستم قدر و منزلت يكايك شما را اجر بنهم و پاسخگوى لطف و مهربانى شما باشم . هميشه يك چيز فكرم را مشغول مى كرد و آنهم جبران زحمات شما و جامعه انقلابى اسلامى براى اشخاصى مثل من بوده است ، سعى و كوشش مى كردم كه با عمل و رفتار شايسته و كارى كه بازده مفيد براى شما و سرافرازى خانواده و فاميل و ملت داشته باشد .

من بزرگترين و ساده ترين راه را در شهادت یافتم. پدرم اى نمونه انسانيت ، نمى دانم با چه رويى و با چه بيانى احساس خودم را نسبت به رفتار و كردار شما كه از زمانى كه خود را شناختم شاهد آن بودم ابراز كنم شما يك مسئله مهم برايم باقى مانده و اينهم حلالیت طلبيدن از حضورتان مى باشد، اميدوارم كه با بزرگى خودتان مرا ببخشيد. و من هم بتوانم با نثار خون خود دين خود را نسبت به شما و ملت ادا نمايم. يك خواهش كه از شما دارم بعد از مرگم كه اگر خدا قبول كند شهادتم مى خواهم كه به دوستان، فاميل و آشنايان بگوئيد كه من با چشم باز و عشق به شهادت و اسلام و ميهن و رهبر از تمام آرزوهاى دنيايى و عشقهاى پوچ و تو خالى گذشتم و با شتاب به راه راستين و صراط مستقيم شتافتم و هرگز اين فكر در مغز شما خطور نكند كه من از روى احساسات پاى در اين راه نهادم اين يك وظيفه شرعى و حكمى الهى بود كه با جان خريدم.

مادرم ،به چه سخن و با چه زبانى از زحمات و مهربانيهاى شما قدر دانى كنم من كه هميشه باعث زحمت شما بودم و برايت دردسر ايجاد مى كردم انشاءالله كه از من بگذرى .برادر عزيزم و بزرگتر از آنچه كه تو را مى ديدم ،تو خود بهتر نسبت به اخلاق و اعمال من آگاهى و مرا بهتر درك مى كردى و از قول من هميشه از مجيد عزيز كه انشاءالله خدا از من بگذرد مراقبت كن و در تربيت صحيح آن بكوش ،رويت را مى بوسم ، از اينكه نمى توانم از شما به نحو احسن تشكر كنم عذر مى خواهم زيرا اكنون عازم حمله و تك نسبت به دشمن متجاوز هستيم و با عجله نمى توانم از شما براى زحماتتان قدر دانى كنم.

ابراهيم حسن زاده چهارشنبه 1360/9/18


منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده