نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه ای با شهید
مادر شهید مدافع حرم
سکینه صادقی مادر شهید مدافع حرم مازندرانی «حسین مشتاقی» می‌گوید: پسرم می‌گفت؛ «می‌دانی سوریه چه خبر است؟ زمینه ظهور امام زمان (عج) آنجا دارد فراهم می‌شود، مظلومیت شیعه‌ها را در سوریه نمی‌بینی؟ نمی‌دانی بر سر زنان و دختران سوریه چه بلایی می‌آورند؟»
کد خبر: ۵۵۳۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰

گفتگویی به مناسبت هفته سلامت؛
شخصیتی داشت که برای همه دوست‌داشتنی بود. او اهمیت زیادی به صله رحم می‌داد. ارتباط خیلی خوبی با خدا داشت. همیشه با آواز خواندن حال جمع را عوض می‌کرد. فوق‌العاده مسئولیت‌پذیر بود و به نظرم نمی‌شود در قالب جملات، شخصیت او را توصیف کرد.
کد خبر: ۵۵۳۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۴

مادر شهید «محمدمهدی مظفری» خطاب به دختران:
مادر شهید مظفری گفت: «یک توصیه به جوان‌ها دارم؛ این که دختران عزیزم! شهدای ما برای حفظ حجاب ما، جان خود را فدا کردند. حجابتان را رعایت کنید و فریب دشمن را نخورید.»
کد خبر: ۵۵۲۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۶

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
شهید «علی اکبر پرک» معاون فرمانده گردان از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که اردیبهشت ماه 1366 در جبهه بانه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر گرانقدر شهید می‌گوید: شهید بسیار راستگو و اهل عبادت بود و همیشه نمازش را سروقت می‌خواند و به ما هم توصیه می‌کرد نماز را سر وقت بخوانیم. در ادامه این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۲۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۴

پدر شهید «محمدرضا حلاجان»:
حلاجان گفت: «آمد پیش مادرش و گفت: مامان! برایم حنا درست کن. دست و پایم را شما حنا کن و ریش‌هایم را هم پدرم حنا کند. هفت روز هم نشد که شهید شد. دلم طاقت نیاورد و رفتم در حیاط یک مقدار قدم زدم و گفتم: چرا این بچه امشب این حرف‌ها را زد. بغض کردم و اشک‌هایم جاری شد.»
کد خبر: ۵۵۱۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴

شهید «فرشاد فولادی» در مصاحبه خود می‌گوید: «پیام من این است که مردم دعای کمیل و توسل را فراموش نکنند. وحدت کلمه را حفظ کنند و راه آن‌ها را ادامه دهند.»
کد خبر: ۵۵۱۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵

گفتگو با فرزند شهید صنعت نفت «بختیار شهریاری کوتک»
فرزند شهید «بختیار شهریاری کوتک» می‌گوید: پدرم که کارگر شرکت نفت بود اعتقاد داشت نباید شهر را خالی کرد، باید ماند و همراه برادران بسیجی و سپاهی از شهر دفاع کرد تا اینکه در بمباران هوايی پالايشگاه نفت آبادان بر اثر اصابت تركش بمب به گردن و پا، شهيد شد.
کد خبر: ۵۵۰۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۹

گفتگو با فرزند شهید «قربانعلی زمانی‌پور»
زمانی‌پور گفت: «هر روز صبح به پدرم سلام می‌کنم و هنگام شب با شب‌بخیر به او می‌خوابم، اما بیشتر در هنگام مشکلات که نمی‌توانم با دیگران درمیان بگذارم، با او صحبت می‌کنم و از او یاری می‌خواهم. یاد شهید، باران رحمت الهی است که به زمین خشک جان‌ها، حیات دوباره می‌دهد. عشق شهید، عشق حقیقی است که با هیچ چیز عوض نخواهد شد.»
کد خبر: ۵۵۰۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵

همسر شهید قرآنی «حسن دانش» بیان کرد:
فاطمه بابایی‌زاده می‌گوید: «شهدای قرآنی در سایه معارف دینی تربیت شده‌اند و نسل جوان باید آنان را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. شهدای قرآنی الگویی مناسب برای خانواده‌ها و سبک زندگی اسلامی هستند.»
کد خبر: ۵۵۰۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۰

مادر شهید سعید علیزاده گفت: «سعید ارادت خاصی به امام حسین و کربلا داشت، امروز روز ولادت آقا است؛ از امام حسین (ع) می‌خواهم: پسرم را مهمان سفره پربرکت خودش کند و دست‌گیر ما هم باشد.»
کد خبر: ۵۴۹۷۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۵

مادر شهید «مجید غلامی»
مادر شهید مجید غلامی گفت: «هیچ‌وقت از شهادت فرزندم پشیمان نیستم. راه شهدا را باید ادامه بدهیم. همیشه به شوهرم می‌گفتم: ای کاش 10 تا پسر داشتیم و همه را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) می‌فرستادیم.»
کد خبر: ۵۴۹۶۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳

گفتگو با برادر شهید «سید مرتضی طالبی»
برادر شهید سید مرتضی طالبی گفت: «روزی که پیکر سید مرتضی را آوردند، من همراه مادرم بودم. یادم نمی‌رود که می‌گفت: «فرزندم را به رسول‌الله (ص) تقدیم کردم.» برای من خیلی جالب بود که یک مادر کنار پیکر جوان هجده ساله‌اش بنشیند و این حرف‌ها را بزند.»
کد خبر: ۵۴۹۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۱

شهدا شمع محافل ما هستند آن‌ها هنوز هم نور می‌بخشند تا چراغ راه ما شوند و جان خود را فدای وطن کردند تا وجبی از آن به دست هیچ بیگانه‌ای نیفتد. آن‌ها فاتحانی بودند که ابتدا در جنگ با نفس خود پیروز شدند سپس با جهاد در جبهه‌ها بر دشمن فائق آمدند. نوید شاهد به مناسبت گرامیداشت سالروز شهادت شهید «اسد رشیدپور» به سراغ یکی از دوستان سوخته‌دل که سینه‌ای مملو از خاطرات جبهه و جنگ دارد رفته است. او از تیپ 11 امیرالمؤمنین (ع) که پر از دلاورمردانی بود که در طی هشت سال چنان عرصه را بر دشمن تنگ کردند و مجال قدرت‌نمایی پیدا نکرد، تعریف می‌کند و از رشادت‌های دو دوست در قالب این تیپ که به رزمندگان دیگر می‌پیوندند تا در جبهۀ دیگری از خاک وطن دفاع کنند.
کد خبر: ۵۴۹۴۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۳۰

مادر شهید «مجید باقری»:
مادر شهید مجید باقری نقل می‌کند: «خواب دیدم یک نفر که لباس کردی تنش بود، آمد پیش من، به او گفتم: تو یک سرباز ندیدی که آنجا گم شده باشد. کربلا را نشانم داد و گفت: بچه‌ تو شهید شده و با امام حسین (ع) است.»
کد خبر: ۵۴۹۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۶

گفتگو با پدر شهید مدافع حرم «سید محمدمهدی حسینی»
پدر شهید مدافع حرم «سید محمدمهدی حسینی» گفت: «روزی دخترم آمد پیش من و گفت: خواب دیدم که یک نفر مُهری بر پیشانی محمدمهدی زد. پرسیدم: این چه مهری است؟ گفت: این مهر شهادت است که بر پیشانی برادرت زدم.»
کد خبر: ۵۴۸۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۵

پدر روحانی شهید «مرتضی جوادی» گفت: مرتضی ملازم رکاب امام خمینی(ره) بود و همراه امام از پاریس به ایران آمد.
کد خبر: ۵۴۸۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۲

خاطرات شفاهی پدران شهدا؛
شهید «عبدالصادق رنجبری» در دوره متوسطه مشغول تحصیل بود که انقلاب شروع شد. همراه با دوستانش در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و بعد از گرفتن دیپلم آماده خدمت به جمهوری اسلامی شد و سرانجام در کرخه نور در راه عدالت، جانش را فدای اسلام کرد. فیلم این مصاحبه با پدر گرانقدر شهید در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۸۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۱

شهید «عبدالله دارابی» از شهدای روحانی استان ایلام است. وی زمان جنگ تحمیلی در حوزه علمیه مشغول به تحصیل بود که جهت دفاع از آب و خاک وطنش داوطلبانه به عنوان رزمنده بسیجی راهی جبهه شد و سرانجام آبان ماه ۱۳۶۶ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید می‌گوید: تا آخرین قطره خون خودم و دیگر فرزندانم از انقلاب دفاع خواهیم کرد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹

گفتگویی با خواهر شهید «محمدباقر ذاکری»
طاهره ذاکری نقل می‌کند: «محمدباقر وقتی عملیات شروع می‌شود، به یکی از دوستانش می‌گوید: به دلم برات شده که شهید می‌شوم، ولی مادرم تاب شهادت من را ندارد و باید با من دفنش کنند.»
کد خبر: ۵۴۷۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۸

مادر شهید «محمدباقر ذاکری»؛
مادر شهید «محمدباقر ذاکری» گفت: «محمدباقر گفت: مادر! تا استادیوم با من بیا. دوستانش همه لباس پوشیده بودند. گفت: مادرجان! من لباسم را می‌پوشم و چند قدم راه می‌روم، تو به قد و بالای من نگاه کن، ببین به من می‌آید. گفت: این‌ها، لباس شهادت است.»
کد خبر: ۵۴۷۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴