مادر شهید "یوسفعلی لامعی" نقل می کند:«بعد از سیزده، چهارده سال چند تکه استخوان و پلاکش را آوردند و تشییع کردند. اما هنوز نمی توانم باور کنم که متعلق به او باشد. در خلوت هایم با خدا، از او می خواهم که پسرم برگردد...» نوید شاهد شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید والامقام دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۵۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶
برادر شهید "حسین مقدمسلیمی" در مصاحبهای به بیان گفتههای برادر شهیدش در رابطه با راه امام خمینی(س) میپردازد، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۷۴۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۳۰
گفتم: مش قاسم پات نسوزه، گفت: به شما گفتم که شیعه حضرت علی(ع) نمیسوزه ...
کد خبر: ۴۷۴۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
جبهه اردوگاه بزرگ خداپرستان بود. تفرجگاه سرخي كه سالكان عشق در آن به گلگشت عرفان و معرفت ميپرداختند و گلبانگ وصل سر ميدادند. در این میان فرماندهان نقشهای بسزایی در دفاع مقدس ایفا کردند و راه و سیره سیدالشهدا(ع) را در پیش گرفتند.
کد خبر: ۴۷۴۰۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «7»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «دنيا همينطوره و روزی هم خواهد آمد كه چهلمين روز ما، در آن باشد. اما آنچه مهمه اين هست كه ما بايد از اين روزها و اين فوت ها درس بگيريم و...» متن خاطره هفتم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴
مادر شهید محسن کامیاب در خاطره ای می گوید: در بهمن ماه پنجاه و هفت ، یک روز محسن از بیمارستان که به منزل آمد ، گفت : « مادر ، امروز یکی از همکارانم خواب دیده بود که من کشته شده ام ! من هم در جواب او گفتم : «به به ، من افتخار می کنم که در راه اسلام شهید شوم .»
کد خبر: ۴۷۳۷۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۰
به مناسبت دهه مبارک فجر، پایگاه شهید معظم حسین خیروزی در شهرستان ثلاث باباجانی افتتاح شد.
کد خبر: ۴۷۳۳۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶
خاطره ای از شهید "محمد اسلامی نسب"؛
همرزم شهید "محمد اسلامی نسب" در خاطره ای می گوید: شب بیست ودوم بهمن بود ، گردانها تازه از خط برگشته بودند .بچه ها عصر را استراحتی کرده بودند و شب ، شوخ وشنگ ، سالگرد پیروزی انقلاب را به ابزار شادمانی پرداختند وچنان تیراندازی کردند که صدای شلیک گلوله ها مقرهای نزدیک را به این و هم و گمان انداخت که دشمن پاتک کرده است!
کد خبر: ۴۷۲۷۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۰
به مناسبت روز شمار شهادت "علی بنوبندی رضایی" در 7بهمن خاطره ای از زبان همرزم ایشان برای علاقه مندان فرهنگ ایثار و شهادت منتشر می گردد.
این خاطره توسط غلامعباس کوهی از هم رزمان سردار شهید حاج علی بنوبندی رضایی بیان می شود:«شهید که از شروع دوران جنگ تحمیلی سهم به سزایی در دفاع مقدس داشته آخرین سفری که به سوی جبهه های حق علیه باطل داشت و افتخاری بود که در خدمتشان باشم اینگونه بیان کردند:«این مرحله می خواهم از اطلاعات و عملیات به گردان الزهرا(س) که بچه های بندرعباس می باشندبروم و مدرک لیسانس خود را از دانشگاه جنگ بگیرم.»
کد خبر: ۴۷۲۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۸
برادر شهید "حسن ذاکری برنطین" درباره علاقه وی به شهادت اینگونه نقل می کند: «تصمیم گرفت که برسر مزار شهید برود.وقتی بر سر مزار رفت،نشست و آنجا با شهید نجوا کرد، من دورا دور که او را نگاه می کردم می شنیدم که می گفت:من هم می خواهم پیش شما بیایم.»
در ادامه خاطره ای که به مناسبت شهادت این شهید گرانقدر منتشر شده است را می خوانید.
کد خبر: ۴۷۲۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵
خاطره خودنوشت شهيد "اکبر ربيعی"(1)؛
شهيد "اکبر ربيعی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: هنوز تا حالا نتوانستم نماز شب را بجا بياورم و همه به من مي گويند که تو حتما شهيد مي شوي و تو بايد در آن دنيا دست ما را بگيريد و تو بايد براي همه ما دعا کنيد نمي دانم که آنها چه اميدي در دلشان هست که اين حرفها را مي زنند.
کد خبر: ۴۷۲۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱
پدر شهید علیاکبر نصیرلویی:
پدر شهید علیاکبر نصیرلویی گفت: از شهادت فرزندم خوشحال هستم و افتخار میکنم که عزیزترین و بزرگترین سرمایهام را تقدیم انقلاب اسلامی کردم.
کد خبر: ۴۷۱۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸
قباد امجد همرزم "شهیداسمعلی فرهنگیان" روایت می کند: نیروهای تحت امر شهید فرهنگیان که دلبسته و پشت سر فرمانده شان بودند با راهنمایی او و تلاش و رشادتی که از خود به خرج داد، دشمن را وادار به عقب نشینی کردند.
کد خبر: ۴۷۱۹۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸
همرزم شهید "سيدمحمد کدخدا" در خاطره ای می گوید: در عملیات کربلای چهار گردان امام حسین (ع) دو دسته شد. یک دسته به فرماندهی حاج مهدی زارع و یک دسته به فرماندهی سید محمد کدخدا. پس از اعلام دستور عقب نشینی، سید محمد با نیروهایش برگشت اما از حاج مهدی خبری نشد. دیدم سیّد محمد با حالتی پریشان به سمت من می آید...
کد خبر: ۴۷۱۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵
کنگره لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) روز پنجشنبه ۲۶ دی با رونمایی از هشت عنوان کتاب برگزار میشود.
کد خبر: ۴۷۱۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۳
همسر شهید "غلامحسین قربانیان" در خاطرات خود چنین می گوید:«نمازش را که می دیدم، به او می گفتم: تو شهید می شی.می خندید و می گفت:بادمجان بم آفت نداره. چنان غرق نماز و راز و نیاز می شد که مطمئن شدم او شهید می شود.»
کد خبر: ۴۷۰۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
عموی شهید "مهدی زارع" در خاطره ای می گوید: یک روز دیدم جمشید «مهدی» یکی از هم کلاسیهایش را به خانه آورده و با صبر و حوصله چیزی به او یاد می داد. از او پرسیدم: چه کارمی کنی؟
کد خبر: ۴۶۹۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶
خاطره خود نوشت شهید نظری (5)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: برويم سراغ اصل مطلب قايق ما و قايق حمد خورشيدي گم شد و روي آب اروندرود زير تيربارهاي دشمن گير کرده بوديم و قبل از اين که ما برويم غواص ها رفته بودند و گفته بودند که ما چراغ مي زنيم و شماها به طرف چراغ بيائيد چند تا از چراغ چشمک زن ها را ما ديديم رفتيم به سراغ چراغ ها نگاه کرديم که مي رويم داخل دشمن و داخل تيرهاي دشمن و باز بر مي گشتيم.
کد خبر: ۴۶۹۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱
خاطره خود نوشت شهید نظری (4)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: چند روزي که آن جا مانديم اسلحه و تجهيزات گرفتيم و چند روزي در آن جا مانديم تا در روز شنبه 12بهمن1364 فرمانده ي محترم تيپ حاج اسدي براي مان سخنراني کرد.
کد خبر: ۴۶۹۲۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱
خاطره خود نوشت شهید نظری (1)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: بعد از عمليات بوستان مرخصي گرفتم که به اهواز بروم تا خستگي در کنم ، حمام بروم و مردم را از نزديک ببينم که به چه صورت به جبهه ما کمک مي کنند . حدود ساعت 9 بود که به اهواز رسيديم مردم مثل هميشه مشغول بودند صداي راديوئي که بلندگوي آن را روي ديوار گذاشته بودند آهنگ حمله را مي زد .
کد خبر: ۴۶۹۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۹