قبل از پيروزي انقلاب در زنجان مانوري با حضور تعدادي از ژنرال هاي آمريكايي، برگزار مي شود. بخشي از مانور مربوط به عمليات آزمايشي جنگنده هاي نيروي هوايي است. در اين بخش هواپيماها از پايگاه تبريز و به منظور بمباران هدف هاي فرضي در زنجان به پرواز درمي آيند و آقاي ناصحي پور و شهيد اردستاني جز خلبانان اين مانور هستند. به شهيد دلحامد و آقاي علي زاده نيز مأموريت داده مي شود تا با خلبانان ارتباط برقرار كنند و گراي مورد نظر را به آنان اعلام دارند و هدفگيري هر يك را بررسي نمايند.
ژنرال هاي آمريكايي با فراست تمام، عملكرد خلبانان ايراني كه همگي آموزش ديده در آمريكا هستند را دنبال مي كنند. در آن هنگام خلبان ناصحي و به دنبال وي، شهيد اردستاني با شيرجه اي ديدني هواپيما را به سطح زمين نزديك مي كنند و با فاصلۀ كمي از بالاي سر آمريكايي ها مي گذرند.
اين مانور باعث تحيّر ژنرال ها مي شود. بي درنگ يكي از آنها دستگاه ارتباطي را از شهيد دلحامد مي گيرد و به زبان انگليسي با هواپيماي شماره دو كه شهيد اردستاني هدايت آن را بر عهده دارد، ارتباط برقرار مي كند و مرتب مي گويد: خيلي خوب است!

تمام اين تمجيدها ظاهريست و آنها كه تحمل ديدن اين همه نبوغ و استعداد را در ايراني ها ندارند و به ايران به ديد مستعمرۀ خود مي نگرند، از رشادت و جسارت فوق العادۀ شهيد اردستاني به خشم مي آيند و آن شهيد بزرگوار را تا يك ماه از پرواز بازمي دارند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده