گم شدن خاطرات سنگرسازان بیسنگر در تاریخ
يکشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۴
حضور بیدریغ جهادگران جهادسازندگی در خط مقدم جنگ تحمیلی و مهندسی رزم آنها سبب شد تا به عنوان «سنگرسازان بیسنگر» شناخته شوند. متاسفانه این حضور آنها نمود چندانی در قالب کتاب نیافته است. این درحالی است که تجربه جهادی از تجارب بیبدیل جنگهای معاصر است و و قابلیت انتقال به نسلهای آینده دارد.
بهگزارش نوید شاهد واحد استان مرکزی ، به نقل از خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- جهاد سازندگی 27 خرداد سال 1358 به فرمان حضرت امام خمینی(ره) تشکیل شد. این نیرو که پشتوانهای مردمی داشت، پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نقش موثر و چشمگیری در زمینه فعالیتهای فنی و مهندسی در جبهههای دفاع مقدس ایفا کرد.
انتخاب واژه «سنگرسازان بیسنگر» بیانگر عمق فداکاری و اخلاق جوانان جهادی بود که زیرباران گلوله و دید مستقیم دشمن، به احداث خاکریز، پل، سنگر و استحکامات میپرداختند. عبور نیروهای ایران از رودخانههای مرزی اروند و غافلگیری نیروهای ارتش صدام در عملیات والفجر هشت از شاخصترین عملیات مهندسی رزمی جهاد سازندگی محسوب میشود. افتخار 83 نفر مفقودالاثر، 886 نفر آزاده، 3150 نفر شهيد و 1940 نفر جانباز در سالهای جنگ تحمیلی بر کارنامه جهاد سازندگی ثبت شده است.
جهاد سازندگی در سال 1362 به وزارتخانه تبدیل و پس از آن، در سال 1379 در وزارت كشاورزی ادغام شد و وزارتخانه جهاد كشاورزی به وجود آمد. متاسفانه با وجود حضور پررنگ نیروهای جهاد سازندگی در جبهههای جنگ تحمیلی، کتابهای چندانی این حضور را نمایش ندادهاند و این مسالهای است که برخی مسئولان فرهنگی نیز بر آن تاکید دارند. ایبنا در این گزارش کوشیده است به دلایل این کاستی بپردازد.
دسترسی به اطلاعات جهاد سازندگی بسیار سخت است
علی رستمی، نویسندهای که از او کتاب «میهمانی آخر» را درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی خواندهایم، به ماجرای نوشته شدن این کتاب اشاره میکند و میگوید: «میهمانی آخر» را درباره شهید کساییزاده و به سفارش جهاد سازندگی آذربایجان شرقی نوشتم که سال 1392 از انتشارات «آل احمد» منتشر شد.
وی میافزاید: برای نوشتن این کتاب، جزوهای شامل 10 خاطره، شعر، نثر و بریده جراید در اختیارم قرار گرفت اما معتقد بودم که ظلم بزرگی در حق شهید کساییزاده است که بخواهیم او را در این حد معرفی کنم. از سفارشدهندگان اجازه خواستم که تحقیقات میدانی بیشتری انجام دهم. من برای نوشتن «میهمانی آخر» با هزینه شخصی به شهرهای شیراز، مرند، مراغه، تبریز، قم و مشهد سفر کردم و پای صحبت بیش از 40 تن از خانواده، دوستان، همرزمان، همکلاسیها و دانشجوهایی که همدانشگاهی وی در فاصله سالهای 49 تا 53 بودند نشستم.
برگزیده دوازدهمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس، در پاسخ به این پرسش که چرا کتابهای اندکی درباره رزمندگان جهادی جنگ تحمیلی نوشته شده است، مساله دشواری پرداختن به این موضوع را مطرح میکند و میگوید: دسترسی به اطلاعات جهاد سازندگی بسیار سخت است. بعد از ادغام این سازمان با جهاد کشاورزی، شاکله آن به هم ریخت و بیشتر جهادگرانی که در جبههها حضور داشتند یکدیگر را گم کردند. نهادهای نظامی حاضر در جنگ تحمیلی چون سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی مجموعههای سازمانیافتهای برای نوشتن کتاب درباره حضور خود در جبههها دارند و بودجهای برای این کار کنار میگذارند. این در حالی است که وزارت جهاد کشاورزی به لحاظ ساختاری خود را ملزم به هزینه کردن در این زمینه نمیبینند.
وی معتقد است: پیش از آنکه ادغام جهاد سازندگی با وزارت جهاد کشاورزی صورت گیرد، میبایست کار انتشار کتابهایی درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی آغاز میشد تا اکنون از منابع بیشتری در این زمینه برخوردار باشیم. با آنکه در حال حاضر زندگینامههایی درباره رزمندگان جهاد کشاورزی منتشر شدهاند که ظاهری کلیشهای دارند اما سوژههای بکری در این زندگینامهها وجود دارد.
رستمی درباره میزان استقبال از کتاب «میهمانی آخر» توضیح میدهد: متاسفانه برای این کتاب با وجود زمانی که برای نوشتن آن صرف شد، حتی آیین رونمایی گرفته نشد. جهاد چاپ نخست این کتاب را خرید اما چاپ دوم آن با آنکه بسیار معتقدند کتابی خواندنی است، فروش خوبی را تجربه نکرد. متولیان فرهنگی جهاد اهتمام جدی در نشر و توزیع این آثار ندارند.
اهمیت ندادن به ثبت عملکرد مهندسی رزم جهاد
مرتضی نریمانی که کتابهای بسیاری درباره نقش جهاد سازندگی استان اصفهان در جنگ تحمیلی در قالبهای مختلف وقایعنگاری، داستانکوتاه و خاطرهنگاری نوشته است، میگوید: حضور جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی یکی از کارهایی بود که این سازمان انجام داد. اعضای این سازمان در واقع رزمنده نبودند بلکه کارهای مهندسی رزم را انجام میدادند.
وی به کتاب «فاتح» به عنوان آخرین کتاب خود که هنوز در بازار نشر توزیع نشده است، اشاره میکند و ادامه میدهد: در این اثر کوشیدم نوع فعالیتهای رزمی مهندسی جهاد سازندگی را نمایش دهم و بیشتر بر نقش مردم تاکید داشتم. متاسفانه امروزه بسیاری از نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی غافلاند و گمان میکنند که فقط سپاه و ارتش جنگ را پیش بردهاند. کتاب فاتح، سی و چهارمین کتابی است که به نقش جهاد سازندگی اصفهان در جنگ تحمیلی میپردازد و پیش از آن من کتاب 9 جلدی «السراجالمنیر» را درباره شهیدان جهاد سازندگی استان اصفهان نوشتم.
وی نگارش «وقایعنگاری» از حضور جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی را دشوارتر از سایر گونهها میداند و میگوید: در وقایعنگاری باید از حقایق سخن بگوییم و اکنون زمان بسیاری از آن حقایق سپری شده است. بسیاری افراد به درستی آنها را به یاد ندارند و شامل مرور زمان شده است.
از نظر نریمانی نیز یکی از مهمترین عواملی که نوشتن درباره جهاد سازندگی را دشوارتر کرده است، انحلال سازمان جهاد سازندگی است. وی اظهار میکند: مجلس شورای اسلامی سازمان جهاد سازندگی را منحل کرد و وزارت جهاد کشاورزی را تشکیل داد و این اقدام در شرایطی بود که هنوز باید از مسائل جنگ تحمیلی و شیوه حضور این نیرو در جبههها نوشته میشد.
وی درباره دیگر عوامل توضیح میدهد: بسیاری از افرادی که از گروه جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی حضور داشتند رغبتی به بیان خاطرات خود در سالهای گذشته نشان نمیدادند و آن را «ریا» میدانستند. برخی از فرماندهان نیز خود را ملزم به قانون عدم افشای اسناد پیش از 30 سال میدانستند. آنها اجازه انتشار خاطرات خود را نداشتند و از این کار امتناع میکردند.
این نویسنده و ناشر که سابقه مدیریت کانون جهادگران جهاد سازندگی استان اصفهان را بر عهده داشت، درباره وظایفی که این کانون در تدوین کتابهایی درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی بر عهده دارد، میگوید: این کانون وظیفه تدوین تاریخ جهاد سازندگی را در شرح وظایف خود دارد. ما بخشی از تاریخ جهاد سازندگی کشور را انجام دادیم و این کار به مرحله تحقیق و حتی ویراستاری نیز رسید اما متاسفانه بودجهای برای آن اختصاص نیافت و از انتشار آن پشتیبانی نشد.
وی وظیفه انتشار این آثار را بر عهده وزارت جهاد کشاورزی میداند و معتقد است: معاونت ایثارگران این وزارتخانه تلاشهایی برای انتشار کتاب درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ داشتهاند اما به این دلیل که بودجه مناسبی برای چاپ این آثار ندارند، کار انتشار کتاب به کندی پیش میرود. البته افزون بر کانون جهادگران جهاد سازندگی، «کانون سنگرسازان بیسنگر» هم که فعالیتهایی برای انتشار کتاب دارند اما به این دلیل که ردیف اعتباری ندارند، نمیتوانند چندان در این زمینه موفق باشند.
نریمانی درباره اهمیت آشنایی جامعه با عملکرد جهادگران در جنگ تحمیلی میگوید: متاسفانه هنوز مسئولان به این نتیجه نرسیدهاند که انتشار عملکرد جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی تا چه اندازه میتواند برای آیندگان مفید باشد. نقش امدادگری جهاد سازندگی از جمله مواردی است که کمتر به آن پرداخته شده است. امدادگری جهاد سازندگی در شرایطی صورت میگرفت که نهادهای دیگر برای تامین امکانات دچار مشکل میشدند اما جهاد سازندگی به دلیل اینکه خاستگاه مردمی داشت، به سرعت این امکانات را فراهم میکرد.
وی یادآور میشود: جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس شد و کارهای فراوانی برای عمران و آبادانی انجام داد. حضور در جنگ تحمیلی فقط یکی از کارهای ارزنده جهاد سازندگی بود که ساخت پل خیبر یکی از این مصداقهاست. آشنایی جوانان با این فعالیتها برای آینده بسیار مهم است.
نقش وزارت جهاد کشاورزی در گردآوری تصاویر جهاد سازندگی
حسینعلی عظیمی، مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی در پاسخ به این پرسش که چرا کار نگارش کتاب در این کانون به کندی پیش میرود، کمی سکوت میکند و سپس میگوید: هرچند با این مسائل روبهروییم اما تاکنون با چنین پرسشی مواجه نشده بودم. بعد از اینکه جهاد سازندگی به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد، آن ارتباط مردمی و پایگاه مردمی خود را از دست داد و از آن نهادی که امام خمینی (ره) بر مبنای ظرفیت مردمی پایه گذاشته بود، فاصله گرفت.
وی میافزاید: مهندسی جنگ جهاد که پشتیبان جنگ تحمیلی در تمام اصناف کشور بود و به عنوان نیروی سوم جنگ که با نام «سنگرسازان بیسنگر» شناخته میشد، با آنکه جمعیت کمتری از نیروهای نظامی داشت، در خط مقدم در کنار ارتش و سپاه حضور مییافت. با پایان یافتن جنگ تحمیلی ارتش و سپاه باقی ماندند و قدرت تبلیغ و ترویج فعالیتهای خود در جنگ تحمیلی را داشتند. آنها با نویسندگان مختلف و با قشر فرهنگی جامعه ارتباط خوبی برقرار کردند.
به گفته مهندس عظیمی، نیروهای مهندسی رزم جهاد با به شهادت رسیدن فرماندهانی چون سپهبد علی صیاد شیرازی و جمعشدن سازمان جهاد سازندگی مجال نیافتند تا به معرفی عملکرد خود در جنگ تحمیلی بپردازد. این تصمیمها که در دوران سازندگی گرفته شد، بسیار شتابزده بود و تصمیم درستی نبود. هیچ سازمانی نبود که بتواند عملکرد جهاد را تدوین کند. وزارت جهاد کشاورزی انجام این کار را بر عهده بنیاد شهید و امور ایثارگران میدانست و حتی در مدت 17 سال یک فیلم مستند از عملکرد جهاد در جنگ از تلویزیون پخش نشد. نیروهای حاضر در جنگ نیز به فعالیتهای شخصی خود پرداختند و از آن فضا دور شدند. بودجهای هم برای انتشار کتاب در این زمینه در نظر گرفته نمیشد و حتی نویسندگانی که در این زمینه مینوشتند، برای انتشار آثارشان در مضیقه بودند.
مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی یادآور میشود: اسم سنگرسازان بیسنگر دیگر برای خیلیها ناآشنا بود تا آنکه کانونی به همین نام شکل گرفت و در زمینه ثبت تاریخ جنگ جهاد سازندگی به فعالیت پرداخت. فرماندهان سپاه و ارتش جهاد سازندگی را دوباره به خاطر آوردند. به تدریج فیلمهایی ساخته و پخش شد و در وزارت جهاد کشاورزی نیز واحد ایثارگران شکل گرفت. این تاخیرها باعث شد که با کمبود منابع درباره جهاد سازندگی روبهرو باشیم در حالی که مدیریت جهادی در جنگ به بلوغ رسید. نیروهای جهاد سازندگی پس از تاسیس وزارتخانه گم شده بودند.
آیا بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نمیتواند در زمینه چاپ کتاب درباره عملکرد جهاد سازندگی حمایتهایی را صورت دهد؟ عظیمی در این باره میگوید: ما در 10 سال گذشته صحبتهای زیادی با بنیاد حفظ آثار داشتیم اما متاسفانه آنها فقط خود را ملزم به انتشار کتابهایی درباره نقش نهادهای نظامی در جنگ میدیدند. معتقد بودند که خود جهاد، جهاد سازندگی را منحل کرد و این برعهده خودِ آنهاست. در حالی که ما از این بنیاد توقع برخوردی عادلانه داشتیم. از وقتی کانون تاسیس شد، بودجه مختصری به انتشار کتاب درباره جهاد اختصاص یافت. کتابهایی درباره تاریخ جهاد در جنگ تحمیلی تدوین یا نوشته و منتشر شد از جمله کتابی که «نصرتالله محمودزاده» به نام «شبهای قدر کربلای پنج» نوشت. به تدریج نام «سنگرسازان بیسنگر» نیز دوباره به گوش جامعه آشنا شد.
وی درباره اینکه فاصله میان نگارش روایتهایی با زمان وقایع چقدر سبب تحریف آن شده است؟ میگوید: تحریف چندانی صورت نگرفته است و ما هنوز در آغاز راه نگارش کتابهایی برای جهادگران هستیم. تازه دارد مشخص میشود که کدام شهیدان از نیروهای جهادی بودهاند؟ کتابهای منتشر شده تا حدی باعث کنجکاوی جوانان شده است.
مهندس عظیمی با بیان اینکه کشورهای دیگر نیز محتاج انتقال تجربههای جهادگران هستند، میافزاید: اکنون کشورهایی چون عراق، لبنان، سوریه و یمن خود را نیازمند این تجربهها میبینند تا بتوانند مردمشان را در خدمت جنگ به کار بگیرند. زمان جنگ، با کارهایی که جهاد انجام داده بود، تمام مردم شهرها و روستاها به میدان آمده بودند.
مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی یادآور میشود: مردم به نیروهای جهادی اعتماد داشتند. شهید آوینی از نیروهای جهادی بود اما کسی او را به این عنوان نمیشناخت. تجربه جهاد سازندگی از تجربههای ناب جنگهای معاصر بود و حیف است که حفظ و منتقل نشود. وزارت جهاد کشاورزی باید خود را متولی گردآوری اسناد و تصاویر جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی بداند. بخش زیادی از تاریخ جنگ جهاد گم شده است. کانون ما بودجه چندانی ندارد و نیازمند بودجه مناسب برای گردآوری و انتشار آثار عمیق درباره مهندسی رزم جهاد است.
انتخاب واژه «سنگرسازان بیسنگر» بیانگر عمق فداکاری و اخلاق جوانان جهادی بود که زیرباران گلوله و دید مستقیم دشمن، به احداث خاکریز، پل، سنگر و استحکامات میپرداختند. عبور نیروهای ایران از رودخانههای مرزی اروند و غافلگیری نیروهای ارتش صدام در عملیات والفجر هشت از شاخصترین عملیات مهندسی رزمی جهاد سازندگی محسوب میشود. افتخار 83 نفر مفقودالاثر، 886 نفر آزاده، 3150 نفر شهيد و 1940 نفر جانباز در سالهای جنگ تحمیلی بر کارنامه جهاد سازندگی ثبت شده است.
جهاد سازندگی در سال 1362 به وزارتخانه تبدیل و پس از آن، در سال 1379 در وزارت كشاورزی ادغام شد و وزارتخانه جهاد كشاورزی به وجود آمد. متاسفانه با وجود حضور پررنگ نیروهای جهاد سازندگی در جبهههای جنگ تحمیلی، کتابهای چندانی این حضور را نمایش ندادهاند و این مسالهای است که برخی مسئولان فرهنگی نیز بر آن تاکید دارند. ایبنا در این گزارش کوشیده است به دلایل این کاستی بپردازد.
دسترسی به اطلاعات جهاد سازندگی بسیار سخت است
علی رستمی، نویسندهای که از او کتاب «میهمانی آخر» را درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی خواندهایم، به ماجرای نوشته شدن این کتاب اشاره میکند و میگوید: «میهمانی آخر» را درباره شهید کساییزاده و به سفارش جهاد سازندگی آذربایجان شرقی نوشتم که سال 1392 از انتشارات «آل احمد» منتشر شد.
وی میافزاید: برای نوشتن این کتاب، جزوهای شامل 10 خاطره، شعر، نثر و بریده جراید در اختیارم قرار گرفت اما معتقد بودم که ظلم بزرگی در حق شهید کساییزاده است که بخواهیم او را در این حد معرفی کنم. از سفارشدهندگان اجازه خواستم که تحقیقات میدانی بیشتری انجام دهم. من برای نوشتن «میهمانی آخر» با هزینه شخصی به شهرهای شیراز، مرند، مراغه، تبریز، قم و مشهد سفر کردم و پای صحبت بیش از 40 تن از خانواده، دوستان، همرزمان، همکلاسیها و دانشجوهایی که همدانشگاهی وی در فاصله سالهای 49 تا 53 بودند نشستم.
برگزیده دوازدهمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس، در پاسخ به این پرسش که چرا کتابهای اندکی درباره رزمندگان جهادی جنگ تحمیلی نوشته شده است، مساله دشواری پرداختن به این موضوع را مطرح میکند و میگوید: دسترسی به اطلاعات جهاد سازندگی بسیار سخت است. بعد از ادغام این سازمان با جهاد کشاورزی، شاکله آن به هم ریخت و بیشتر جهادگرانی که در جبههها حضور داشتند یکدیگر را گم کردند. نهادهای نظامی حاضر در جنگ تحمیلی چون سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی مجموعههای سازمانیافتهای برای نوشتن کتاب درباره حضور خود در جبههها دارند و بودجهای برای این کار کنار میگذارند. این در حالی است که وزارت جهاد کشاورزی به لحاظ ساختاری خود را ملزم به هزینه کردن در این زمینه نمیبینند.
وی معتقد است: پیش از آنکه ادغام جهاد سازندگی با وزارت جهاد کشاورزی صورت گیرد، میبایست کار انتشار کتابهایی درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی آغاز میشد تا اکنون از منابع بیشتری در این زمینه برخوردار باشیم. با آنکه در حال حاضر زندگینامههایی درباره رزمندگان جهاد کشاورزی منتشر شدهاند که ظاهری کلیشهای دارند اما سوژههای بکری در این زندگینامهها وجود دارد.
رستمی درباره میزان استقبال از کتاب «میهمانی آخر» توضیح میدهد: متاسفانه برای این کتاب با وجود زمانی که برای نوشتن آن صرف شد، حتی آیین رونمایی گرفته نشد. جهاد چاپ نخست این کتاب را خرید اما چاپ دوم آن با آنکه بسیار معتقدند کتابی خواندنی است، فروش خوبی را تجربه نکرد. متولیان فرهنگی جهاد اهتمام جدی در نشر و توزیع این آثار ندارند.
اهمیت ندادن به ثبت عملکرد مهندسی رزم جهاد
مرتضی نریمانی که کتابهای بسیاری درباره نقش جهاد سازندگی استان اصفهان در جنگ تحمیلی در قالبهای مختلف وقایعنگاری، داستانکوتاه و خاطرهنگاری نوشته است، میگوید: حضور جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی یکی از کارهایی بود که این سازمان انجام داد. اعضای این سازمان در واقع رزمنده نبودند بلکه کارهای مهندسی رزم را انجام میدادند.
وی به کتاب «فاتح» به عنوان آخرین کتاب خود که هنوز در بازار نشر توزیع نشده است، اشاره میکند و ادامه میدهد: در این اثر کوشیدم نوع فعالیتهای رزمی مهندسی جهاد سازندگی را نمایش دهم و بیشتر بر نقش مردم تاکید داشتم. متاسفانه امروزه بسیاری از نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی غافلاند و گمان میکنند که فقط سپاه و ارتش جنگ را پیش بردهاند. کتاب فاتح، سی و چهارمین کتابی است که به نقش جهاد سازندگی اصفهان در جنگ تحمیلی میپردازد و پیش از آن من کتاب 9 جلدی «السراجالمنیر» را درباره شهیدان جهاد سازندگی استان اصفهان نوشتم.
وی نگارش «وقایعنگاری» از حضور جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی را دشوارتر از سایر گونهها میداند و میگوید: در وقایعنگاری باید از حقایق سخن بگوییم و اکنون زمان بسیاری از آن حقایق سپری شده است. بسیاری افراد به درستی آنها را به یاد ندارند و شامل مرور زمان شده است.
از نظر نریمانی نیز یکی از مهمترین عواملی که نوشتن درباره جهاد سازندگی را دشوارتر کرده است، انحلال سازمان جهاد سازندگی است. وی اظهار میکند: مجلس شورای اسلامی سازمان جهاد سازندگی را منحل کرد و وزارت جهاد کشاورزی را تشکیل داد و این اقدام در شرایطی بود که هنوز باید از مسائل جنگ تحمیلی و شیوه حضور این نیرو در جبههها نوشته میشد.
وی درباره دیگر عوامل توضیح میدهد: بسیاری از افرادی که از گروه جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی حضور داشتند رغبتی به بیان خاطرات خود در سالهای گذشته نشان نمیدادند و آن را «ریا» میدانستند. برخی از فرماندهان نیز خود را ملزم به قانون عدم افشای اسناد پیش از 30 سال میدانستند. آنها اجازه انتشار خاطرات خود را نداشتند و از این کار امتناع میکردند.
این نویسنده و ناشر که سابقه مدیریت کانون جهادگران جهاد سازندگی استان اصفهان را بر عهده داشت، درباره وظایفی که این کانون در تدوین کتابهایی درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی بر عهده دارد، میگوید: این کانون وظیفه تدوین تاریخ جهاد سازندگی را در شرح وظایف خود دارد. ما بخشی از تاریخ جهاد سازندگی کشور را انجام دادیم و این کار به مرحله تحقیق و حتی ویراستاری نیز رسید اما متاسفانه بودجهای برای آن اختصاص نیافت و از انتشار آن پشتیبانی نشد.
وی وظیفه انتشار این آثار را بر عهده وزارت جهاد کشاورزی میداند و معتقد است: معاونت ایثارگران این وزارتخانه تلاشهایی برای انتشار کتاب درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ داشتهاند اما به این دلیل که بودجه مناسبی برای چاپ این آثار ندارند، کار انتشار کتاب به کندی پیش میرود. البته افزون بر کانون جهادگران جهاد سازندگی، «کانون سنگرسازان بیسنگر» هم که فعالیتهایی برای انتشار کتاب دارند اما به این دلیل که ردیف اعتباری ندارند، نمیتوانند چندان در این زمینه موفق باشند.
نریمانی درباره اهمیت آشنایی جامعه با عملکرد جهادگران در جنگ تحمیلی میگوید: متاسفانه هنوز مسئولان به این نتیجه نرسیدهاند که انتشار عملکرد جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی تا چه اندازه میتواند برای آیندگان مفید باشد. نقش امدادگری جهاد سازندگی از جمله مواردی است که کمتر به آن پرداخته شده است. امدادگری جهاد سازندگی در شرایطی صورت میگرفت که نهادهای دیگر برای تامین امکانات دچار مشکل میشدند اما جهاد سازندگی به دلیل اینکه خاستگاه مردمی داشت، به سرعت این امکانات را فراهم میکرد.
وی یادآور میشود: جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس شد و کارهای فراوانی برای عمران و آبادانی انجام داد. حضور در جنگ تحمیلی فقط یکی از کارهای ارزنده جهاد سازندگی بود که ساخت پل خیبر یکی از این مصداقهاست. آشنایی جوانان با این فعالیتها برای آینده بسیار مهم است.
نقش وزارت جهاد کشاورزی در گردآوری تصاویر جهاد سازندگی
حسینعلی عظیمی، مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی در پاسخ به این پرسش که چرا کار نگارش کتاب در این کانون به کندی پیش میرود، کمی سکوت میکند و سپس میگوید: هرچند با این مسائل روبهروییم اما تاکنون با چنین پرسشی مواجه نشده بودم. بعد از اینکه جهاد سازندگی به وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شد، آن ارتباط مردمی و پایگاه مردمی خود را از دست داد و از آن نهادی که امام خمینی (ره) بر مبنای ظرفیت مردمی پایه گذاشته بود، فاصله گرفت.
وی میافزاید: مهندسی جنگ جهاد که پشتیبان جنگ تحمیلی در تمام اصناف کشور بود و به عنوان نیروی سوم جنگ که با نام «سنگرسازان بیسنگر» شناخته میشد، با آنکه جمعیت کمتری از نیروهای نظامی داشت، در خط مقدم در کنار ارتش و سپاه حضور مییافت. با پایان یافتن جنگ تحمیلی ارتش و سپاه باقی ماندند و قدرت تبلیغ و ترویج فعالیتهای خود در جنگ تحمیلی را داشتند. آنها با نویسندگان مختلف و با قشر فرهنگی جامعه ارتباط خوبی برقرار کردند.
به گفته مهندس عظیمی، نیروهای مهندسی رزم جهاد با به شهادت رسیدن فرماندهانی چون سپهبد علی صیاد شیرازی و جمعشدن سازمان جهاد سازندگی مجال نیافتند تا به معرفی عملکرد خود در جنگ تحمیلی بپردازد. این تصمیمها که در دوران سازندگی گرفته شد، بسیار شتابزده بود و تصمیم درستی نبود. هیچ سازمانی نبود که بتواند عملکرد جهاد را تدوین کند. وزارت جهاد کشاورزی انجام این کار را بر عهده بنیاد شهید و امور ایثارگران میدانست و حتی در مدت 17 سال یک فیلم مستند از عملکرد جهاد در جنگ از تلویزیون پخش نشد. نیروهای حاضر در جنگ نیز به فعالیتهای شخصی خود پرداختند و از آن فضا دور شدند. بودجهای هم برای انتشار کتاب در این زمینه در نظر گرفته نمیشد و حتی نویسندگانی که در این زمینه مینوشتند، برای انتشار آثارشان در مضیقه بودند.
مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی یادآور میشود: اسم سنگرسازان بیسنگر دیگر برای خیلیها ناآشنا بود تا آنکه کانونی به همین نام شکل گرفت و در زمینه ثبت تاریخ جنگ جهاد سازندگی به فعالیت پرداخت. فرماندهان سپاه و ارتش جهاد سازندگی را دوباره به خاطر آوردند. به تدریج فیلمهایی ساخته و پخش شد و در وزارت جهاد کشاورزی نیز واحد ایثارگران شکل گرفت. این تاخیرها باعث شد که با کمبود منابع درباره جهاد سازندگی روبهرو باشیم در حالی که مدیریت جهادی در جنگ به بلوغ رسید. نیروهای جهاد سازندگی پس از تاسیس وزارتخانه گم شده بودند.
آیا بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نمیتواند در زمینه چاپ کتاب درباره عملکرد جهاد سازندگی حمایتهایی را صورت دهد؟ عظیمی در این باره میگوید: ما در 10 سال گذشته صحبتهای زیادی با بنیاد حفظ آثار داشتیم اما متاسفانه آنها فقط خود را ملزم به انتشار کتابهایی درباره نقش نهادهای نظامی در جنگ میدیدند. معتقد بودند که خود جهاد، جهاد سازندگی را منحل کرد و این برعهده خودِ آنهاست. در حالی که ما از این بنیاد توقع برخوردی عادلانه داشتیم. از وقتی کانون تاسیس شد، بودجه مختصری به انتشار کتاب درباره جهاد اختصاص یافت. کتابهایی درباره تاریخ جهاد در جنگ تحمیلی تدوین یا نوشته و منتشر شد از جمله کتابی که «نصرتالله محمودزاده» به نام «شبهای قدر کربلای پنج» نوشت. به تدریج نام «سنگرسازان بیسنگر» نیز دوباره به گوش جامعه آشنا شد.
وی درباره اینکه فاصله میان نگارش روایتهایی با زمان وقایع چقدر سبب تحریف آن شده است؟ میگوید: تحریف چندانی صورت نگرفته است و ما هنوز در آغاز راه نگارش کتابهایی برای جهادگران هستیم. تازه دارد مشخص میشود که کدام شهیدان از نیروهای جهادی بودهاند؟ کتابهای منتشر شده تا حدی باعث کنجکاوی جوانان شده است.
مهندس عظیمی با بیان اینکه کشورهای دیگر نیز محتاج انتقال تجربههای جهادگران هستند، میافزاید: اکنون کشورهایی چون عراق، لبنان، سوریه و یمن خود را نیازمند این تجربهها میبینند تا بتوانند مردمشان را در خدمت جنگ به کار بگیرند. زمان جنگ، با کارهایی که جهاد انجام داده بود، تمام مردم شهرها و روستاها به میدان آمده بودند.
مدیرعامل کانون سنگرسازان بیسنگر وزارت جهاد کشاورزی یادآور میشود: مردم به نیروهای جهادی اعتماد داشتند. شهید آوینی از نیروهای جهادی بود اما کسی او را به این عنوان نمیشناخت. تجربه جهاد سازندگی از تجربههای ناب جنگهای معاصر بود و حیف است که حفظ و منتقل نشود. وزارت جهاد کشاورزی باید خود را متولی گردآوری اسناد و تصاویر جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی بداند. بخش زیادی از تاریخ جنگ جهاد گم شده است. کانون ما بودجه چندانی ندارد و نیازمند بودجه مناسب برای گردآوری و انتشار آثار عمیق درباره مهندسی رزم جهاد است.
نظر شما