سوالی که شهید دانش آموز به آنها پاسخ داده ؛ شهید جواد بلالی
شنبه, ۰۶ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۲۳
من فکر می کنم که انسان باید در درجه اول خود سازی کند و زمانیکه خودش را ساخت می تواند فرد مفیدی برای جامعه باشد و کسی که مصالح جامعه را در نظر بگیرد و حقیقت را قربانی مصلحت نکند و خواسته های شیطانی خویش را در جامعه مطرح نکند و نخواهد از جامعه و فقط به نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد زیرا اگر بخواهد از جامعه فقط نفع خودش را در نظر بگیرد جامعه رو به انحطاط و پستی می رود. ...
شهید جواد بلالی
متولد : اراک
تاریخ تولد : 1345/05/01
محل شهادت: شوش
عملیات : فتح المبین
تاریخ شهادت : 1360/01/29
چگونه می توان برای جامعه فرد مفیدی بود ؟
من فکر می کنم که انسان باید در درجه اول خود سازی کند و زمانیکه خودش را ساخت می تواند فرد مفیدی برای جامعه باشد و کسی که مصالح جامعه را در نظر بگیرد و حقیقت را قربانی مصلحت نکند و خواسته های شیطانی خویش را در جامعه مطرح نکند و نخواهد از جامعه و فقط به نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد زیرا اگر بخواهد از جامعه فقط نفع خودش را در نظر بگیرد جامعه رو به انحطاط و پستی می رود.
مثلا مشروب فروشی برای جامعه مضر است و سود زیادی هم دارد وی جامعه را به رکود فکری می کشاند و جوانان را تخریب می کند و یک جامعه استعمار زده و برده بار می آورد که هرچه توی سرش می زنند هیچ نمی گویند و تمام فکر استعمارگران این است که جامعه را به رکود فکری بکشانند. یعنی اول مغز را خالی کنند، بعد جیب را و یک فرد در صورتی می تواند مثمر ثمر باشد که مصالح جامعه رادر نظر بگیرد نه نفع شخصی خویش. ویژگی های قیام امام حسین این بود که قیامش فقط و فقط به خاطر رضای خدا بود. نه برای حکومت و نه برای رسیدن به مال و زندگی بهتر بود.
امام حسین با تمام وجود برای خدا جنگید. حتی فرزندانش و تمام زندگیش را در این راه از دست داد. و هر کس که خدا او را دوست بدارد عاشقش می شود و هر کس که خدا عاشقش شد شهیدش می کند. و امام حسین قیام کرد و تمام انسانها را از قید اسارت و بندگی برهاند.
خاطره ای که از روزهای انقلاب دارید بنویسید.
ان روز صبح از همه روزها زودتر بیدار شدم. بعد از اینکه نماز را خواندم و مقداری کارهایم را انجام دادم خودم را آماده کردم برای رفتن به تظاهرات و رفتم بسیج چون انتظامات بودم وقتی که از بسیج آمدم به داخل جمعیت تظاهر کننده رفتم. چند تا از این منافقها در داخل تظاهرات بودند و هر کدام یک ساک کوچک دستشان بود که من آنها را شناختم و فورا آنها را تحت نظر گرفتم و فهمیدم که آنها اعلامیه به همراه دارند که پخش کنند. آنها همیشه قیافه زشت خودشان را نشان می دهند و فرصت طلبی را دارند. وقتی فهمیدند که من آنها را تحت نظر دارم بیرون آمدند و من هم آنها را تعقیب کردم. وقتی که به کوچه های پیچ در پیچ رسیدم آنها را ندیدم. دویدم تا آنها را پیدا کنم که ناگهان احساس کردم چوب محکمی به پشتم خورد. آنها مرا محاصره کردند و چون تنها بودند آنها مرا کتک مفصلی زدند و کاملا مسلح به سلاح سرد بودند ( پنجه بکس و زنجیر و ...)
اگر چه آن روز تمام بدنم به وسیله این منافقان و طرفداران به ظاهر خلق، کبود و خون آلود شده بود و مورد ضرب و شتم آنها قرار گرفتم ولی در برابر آمدن چکمه های استعمار و بازشدن راه استعمار هیچ است.
و به قول حضرت علی (ع) که می فرماید : بر شمشیرها صبورم اما بر زنجیرها هرگز. برایم زیاد مهم نبود چون یک انسان حیوان نیست که فقط در مادیات خلاصه شود. و می دانیم که یکی از هدفهای بزرگ استعمارگرانی خلاصه کردن انسانی در مهد مادیات است و همین است که انسان را از مرز حیوانیت هم به پائین تر می برد. و اسلام این مکتب حیات بخش، هم جنبه های مادی و هم جنبه های معنوی انسان را در نظر گرفته و این منافقان بدتر از کفار می خواهند نور خدا را خاموش کنند که نور خدا خاموش نمی شود و خلاصه تمام حرفهایم بر سر این مسئله است که بچه ها قدر این آزادی و این مکتب را بدانید و گول این منافقان کوردل را نخورید و به قول حسین (ع) که می فرماید : اگر دین ندارید، لااقل در زندگی روزمره آزاده باشید، عمل کنیم.
انسان انقلابی کیست ؟
به نظر من انسان انقلابی کسی است که درجه اول خودش را بشناسد. شاید به نظر شما تعجب آور باشد ولی تمام این انحرافات ایدئولوژیکی به خاطر دور ماندن انسان از خودش است. که به تعبیر دیگر در نهج البلاغه ( کسی که خود را بشناسد سپس خدا را می شناسد و از خودشناسی به خداشناسی می رسد. ) از خودشناسی که بگذریم به خودسازی می رسیم تا زمانیکه انسان خودش را نشناخته نمی تواند انقلابی باشد و می بینیم که امام این مظهر ایمان همیشه مبارزه با نفس را جهاد اکبر می داند انسان انقلابی کسی است که با تمام وجودش معنی خلیفه الله در روی زمین را درک کند و برای رسیدن به مرز خدا گونه شدن بکوشد و واقعا در زندگی خلیفه خدا در روی زمین باشد و متکی به قدرتهای شیطانی نباشد.
چون در دنیای کنونی که زندگی می کنیم از آن مدافع آزادی گرفته تا آن مدافع کارگر هر دو با آن بوق و کرناهایی که در جهان سر داده اند هدفی جز به اسارت کشیدن انسانها و به یغما بردن منابع آنها ندارند و آن انسان انقلابی کسی است که دیگر گول این شیاطین را نخورد و این گفته پیامبر اکرم ( ص ) را ملاک مبارزه قرار دهد که می فرماید : قولو لا اله الله تفلحو بگوید لا اله الا الله ( خدا نیست خدایی جز الله ) تا رستگار شوید و ما اگر به عمق این کلمه توجه کنیم دیگر برده شرق و غرب نمی شویم و مانند سربازان صدر اسلام به مبارزه بی امان خود برعلیه منافقین از کفار بدتر می پردازیم و زمینه را برای حکومت مهدی ( عج ) آماده می کنیم که ظهور مهدی ( عج ) مواجه است با نابودی تمام شیاطین و استقرار حق بر تمامی باطل است.
در مقابل خون شهیدان چه تعهدی داریم ؟
در مقابل خون شهیدان رسالت رساندن پیام شهیدانی را بر دوش داریم که رسالتی بس سنگین است. بعد از حسین زینب است که پیام حسین ( ع ) را در آن شرایط به گوش یزیدیانی می رساند و به قول دکتر علی شریعتی که می گوید : یا باید حسینی بود و یا زینبی و اگر جز این دو گروه نباشی یزیدی هستی. یعنی یا باید شهادت را انتخاب کرد و یا رسالت رساندن پیام شهیدان را. خواه ناخواه خون شهدا گواه این است که کلمه لا اله الا الله تحقق یابد و ما باید همچون کوه در مقابل توطئه های شرق و غرب بایستیم که آنها هدفشان از بین بردن لا اله الا الله و قرار دادن طاغوت است در جامعه و ما باید ببینیم شهدا برای چه خون دادند و اگر هدف از شهادتشان را بفهمیم بعد می توانیم راه آنان را ادامه دهیم. و اگر نه هیچ تعهدی در مقابل خون آنها نداریم. اکنون شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند تا ما نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .
جواد بلالی
منبع: اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
متولد : اراک
تاریخ تولد : 1345/05/01
محل شهادت: شوش
عملیات : فتح المبین
تاریخ شهادت : 1360/01/29
چگونه می توان برای جامعه فرد مفیدی بود ؟
من فکر می کنم که انسان باید در درجه اول خود سازی کند و زمانیکه خودش را ساخت می تواند فرد مفیدی برای جامعه باشد و کسی که مصالح جامعه را در نظر بگیرد و حقیقت را قربانی مصلحت نکند و خواسته های شیطانی خویش را در جامعه مطرح نکند و نخواهد از جامعه و فقط به نفع شخصی خویش را در نظر بگیرد زیرا اگر بخواهد از جامعه فقط نفع خودش را در نظر بگیرد جامعه رو به انحطاط و پستی می رود.
مثلا مشروب فروشی برای جامعه مضر است و سود زیادی هم دارد وی جامعه را به رکود فکری می کشاند و جوانان را تخریب می کند و یک جامعه استعمار زده و برده بار می آورد که هرچه توی سرش می زنند هیچ نمی گویند و تمام فکر استعمارگران این است که جامعه را به رکود فکری بکشانند. یعنی اول مغز را خالی کنند، بعد جیب را و یک فرد در صورتی می تواند مثمر ثمر باشد که مصالح جامعه رادر نظر بگیرد نه نفع شخصی خویش. ویژگی های قیام امام حسین این بود که قیامش فقط و فقط به خاطر رضای خدا بود. نه برای حکومت و نه برای رسیدن به مال و زندگی بهتر بود.
امام حسین با تمام وجود برای خدا جنگید. حتی فرزندانش و تمام زندگیش را در این راه از دست داد. و هر کس که خدا او را دوست بدارد عاشقش می شود و هر کس که خدا عاشقش شد شهیدش می کند. و امام حسین قیام کرد و تمام انسانها را از قید اسارت و بندگی برهاند.
خاطره ای که از روزهای انقلاب دارید بنویسید.
ان روز صبح از همه روزها زودتر بیدار شدم. بعد از اینکه نماز را خواندم و مقداری کارهایم را انجام دادم خودم را آماده کردم برای رفتن به تظاهرات و رفتم بسیج چون انتظامات بودم وقتی که از بسیج آمدم به داخل جمعیت تظاهر کننده رفتم. چند تا از این منافقها در داخل تظاهرات بودند و هر کدام یک ساک کوچک دستشان بود که من آنها را شناختم و فورا آنها را تحت نظر گرفتم و فهمیدم که آنها اعلامیه به همراه دارند که پخش کنند. آنها همیشه قیافه زشت خودشان را نشان می دهند و فرصت طلبی را دارند. وقتی فهمیدند که من آنها را تحت نظر دارم بیرون آمدند و من هم آنها را تعقیب کردم. وقتی که به کوچه های پیچ در پیچ رسیدم آنها را ندیدم. دویدم تا آنها را پیدا کنم که ناگهان احساس کردم چوب محکمی به پشتم خورد. آنها مرا محاصره کردند و چون تنها بودند آنها مرا کتک مفصلی زدند و کاملا مسلح به سلاح سرد بودند ( پنجه بکس و زنجیر و ...)
اگر چه آن روز تمام بدنم به وسیله این منافقان و طرفداران به ظاهر خلق، کبود و خون آلود شده بود و مورد ضرب و شتم آنها قرار گرفتم ولی در برابر آمدن چکمه های استعمار و بازشدن راه استعمار هیچ است.
و به قول حضرت علی (ع) که می فرماید : بر شمشیرها صبورم اما بر زنجیرها هرگز. برایم زیاد مهم نبود چون یک انسان حیوان نیست که فقط در مادیات خلاصه شود. و می دانیم که یکی از هدفهای بزرگ استعمارگرانی خلاصه کردن انسانی در مهد مادیات است و همین است که انسان را از مرز حیوانیت هم به پائین تر می برد. و اسلام این مکتب حیات بخش، هم جنبه های مادی و هم جنبه های معنوی انسان را در نظر گرفته و این منافقان بدتر از کفار می خواهند نور خدا را خاموش کنند که نور خدا خاموش نمی شود و خلاصه تمام حرفهایم بر سر این مسئله است که بچه ها قدر این آزادی و این مکتب را بدانید و گول این منافقان کوردل را نخورید و به قول حسین (ع) که می فرماید : اگر دین ندارید، لااقل در زندگی روزمره آزاده باشید، عمل کنیم.
انسان انقلابی کیست ؟
به نظر من انسان انقلابی کسی است که درجه اول خودش را بشناسد. شاید به نظر شما تعجب آور باشد ولی تمام این انحرافات ایدئولوژیکی به خاطر دور ماندن انسان از خودش است. که به تعبیر دیگر در نهج البلاغه ( کسی که خود را بشناسد سپس خدا را می شناسد و از خودشناسی به خداشناسی می رسد. ) از خودشناسی که بگذریم به خودسازی می رسیم تا زمانیکه انسان خودش را نشناخته نمی تواند انقلابی باشد و می بینیم که امام این مظهر ایمان همیشه مبارزه با نفس را جهاد اکبر می داند انسان انقلابی کسی است که با تمام وجودش معنی خلیفه الله در روی زمین را درک کند و برای رسیدن به مرز خدا گونه شدن بکوشد و واقعا در زندگی خلیفه خدا در روی زمین باشد و متکی به قدرتهای شیطانی نباشد.
چون در دنیای کنونی که زندگی می کنیم از آن مدافع آزادی گرفته تا آن مدافع کارگر هر دو با آن بوق و کرناهایی که در جهان سر داده اند هدفی جز به اسارت کشیدن انسانها و به یغما بردن منابع آنها ندارند و آن انسان انقلابی کسی است که دیگر گول این شیاطین را نخورد و این گفته پیامبر اکرم ( ص ) را ملاک مبارزه قرار دهد که می فرماید : قولو لا اله الله تفلحو بگوید لا اله الا الله ( خدا نیست خدایی جز الله ) تا رستگار شوید و ما اگر به عمق این کلمه توجه کنیم دیگر برده شرق و غرب نمی شویم و مانند سربازان صدر اسلام به مبارزه بی امان خود برعلیه منافقین از کفار بدتر می پردازیم و زمینه را برای حکومت مهدی ( عج ) آماده می کنیم که ظهور مهدی ( عج ) مواجه است با نابودی تمام شیاطین و استقرار حق بر تمامی باطل است.
در مقابل خون شهیدان چه تعهدی داریم ؟
در مقابل خون شهیدان رسالت رساندن پیام شهیدانی را بر دوش داریم که رسالتی بس سنگین است. بعد از حسین زینب است که پیام حسین ( ع ) را در آن شرایط به گوش یزیدیانی می رساند و به قول دکتر علی شریعتی که می گوید : یا باید حسینی بود و یا زینبی و اگر جز این دو گروه نباشی یزیدی هستی. یعنی یا باید شهادت را انتخاب کرد و یا رسالت رساندن پیام شهیدان را. خواه ناخواه خون شهدا گواه این است که کلمه لا اله الا الله تحقق یابد و ما باید همچون کوه در مقابل توطئه های شرق و غرب بایستیم که آنها هدفشان از بین بردن لا اله الا الله و قرار دادن طاغوت است در جامعه و ما باید ببینیم شهدا برای چه خون دادند و اگر هدف از شهادتشان را بفهمیم بعد می توانیم راه آنان را ادامه دهیم. و اگر نه هیچ تعهدی در مقابل خون آنها نداریم. اکنون شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند تا ما نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .
جواد بلالی
منبع: اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
خدایا این نظر ها و دید فکری نوجوانان در دهه 60 است ما کجا و این عزیزان کجا