شهید محلاتی یکی از چهره های درخشان انقلاب بود
چهارشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۱۸
عالم وارسته، شهید فضل الله محلاتی، در سال 1309 در شهرستان محلات، در خانوادهای کشاورز و متدین به دنیا آمد. پس از تحصیلات مکتبی، در سال 1344 وارد حوزه علمیه قم شد تا از بحر، بیکران بزرگان آن دیار در جوار دخت موسی بن جعفر علیه السلام" آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها" جرعه بنوشد....
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ عالم وارسته، شهید فضل الله محلاتی، در سال 1309 در شهرستان
محلات، در خانوادهای کشاورز و متدین به دنیا آمد. پس از تحصیلات مکتبی، در
سال 1344 وارد حوزه علمیه قم شد تا از بحر، بیکران بزرگان آن دیار در
جوار دخت موسی بن جعفر علیه السلام" آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام
الله علیها" جرعه بنوشد. بزرگانی نظیر آیه الله بروجردی، آیت الله
خوانساری و دیگر نخبگان عرصة فقه و فقاهت، و از همه مهمتر تلمّذ در محضر
پیرمراد عارفان دلداده، همو که راه و رسم عشق و عشقبازی، را به این طلبة
جوان آموخت، آموخت که در ره دوست، خون و جان شیرین بهایی است بی مقدار، او
که از سالهای حضور در محلات، با پیر خمین همدم بود و از نور وجودش بهرهمند
بود، در قم نیز چون پروانه برگرد شمعش فیض میبرد . با شهید مصطفی خمینی
هم سال بودند و یاری دیرینه، و از این طریق رابطة ایشان با خانوادة امام -
رحمه الله علیه - صمیمیتر گشت.
چندی از تحصیل او در قم نگذشته بود که جریان آوردن جنازة متعفّن رضاخان به قم، دل های علما و مؤمنین را، به درد آورد. شهید محلاّتی طلبهای جوان بود که همراه گروه جانبرکف فدائیان اسلام، برعلیه این عمل ننگین تظاهرات کرد. این عمل، سرآغاز زندگانی خطرخیز و مبارزات پیاپی شهید محلاتی بود که در آخر منجر به پیروزی انقلاب شد.
در طول مبارزات حضرت امام- رحمه الله علیه- همواره میکوشیدند تا ایده و مرام وی، را به علمای دیگر ارائه دهد و آنها را با مسیر مبارزه آشنا سازد. از دوستان شهید نقل است که هر وقت شهید محلاتی را در شهرهای مختلف و در کنار علما میدیدند، معلوم بود که اعلامیهای در راه است و انقلاب جهش نوینی را خواهد کرد. اولین بازداشت او در هجده سالگی بود که پس از آن بارها و بارها از سوی ساواک دستگیر و به زندان افتاد چنان که نزد دشمنان نیز چهرهای آشنا بود. در جریان مبارزه علیه تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی نقش مهمّی داشت و رابط و پلی بود برای ارتباط علمای تهران و امام- رحمه الله علیه- به طوری که بین دوستان و حتی ساواک به موتور العلماء معروف شده بود، شهید خود در این باره میگوید:
«مرتّب از امام پیام میآوردم و میبردم، مرتّب امام دستوارتی میدادند، ما میآمدیم خود را جمع میکردیم. آن علمایی که غیر از مساله گفتن کاری نداشتند. من در همان موقع یک اعلامیه تنظیم کردم و 120 امضا، از علمای تهران گرفتم که در آن زمان چنان صدایی کرد که سابقه نداشت».
فعالیتهای شهید محلاتی، تا سال 1342 ادامه داشت و در این بین بارها بهدست دژخیم ستمشاهی به زندان افتاد. به طوری که روزها حبس در سلولهای وحشتناک ساواک، وضعیت بدنیاش را بسیار وخیم کرد و پس از بازگشت چند روزی ادامه داشت، شهید محلاتی همزمان با اوج مبارزات و فعالیتهای، از درس و بحث غافل نبود و تا سال 1339 تحصیلات خویش را در قم ادامه داد. بسیاری از تقریرات و دست نوشتههای وی، در هجوم ساواک به منزلش از بین رفته و هم اکنون دست نوشتهایی به صورت پراکنده باقی مانده است.
پس از تبعید امام- رحمه الله علیه- ، نیز مبارزات شهید محلّاتی متوقّف نشده و یکی از ارکان فعالیتهای مردم حزب اله بود.و در این بین بارها به زندان افتاد. و در زیر شکنجههای وحشیانة ساواک زخم شیرین دوست را به جان خرید و آرامش برای او معنا نداشت. زمانی او با مبارزات پی در پی امان از ماموران و ساواک میبرد و زمانی نیز در زیر ضربات پیاپی مشت ولگد، خصم دیرینه را تهی میکردند.
شهید محلاتی پس از عمری تلاش بیوقفه، در راه اعتلای اسلام و انقلاب، پس از سالها کشیدن آه حسرت در فراق هزاران یار دلپاک که در کشاکش مبارزات سی سالة خود، در یکم اسفند، سال 1364 آن گاه که با جمعی از نمایندگان مجلس و دیگر بزرگان عازم جبهههای نبرد بودند، در هواپیمای آسمان برفراز اهواز، مورد اصابت دو فروند جنگنده بمب افکن عراقی قرار گرفت و به همراه چهل تن از بهترین یاران امام امت، ققنوس وار در آتش عشقش پرپر گشت و ملت را همان قدر در سوگ خون نشانید که دشمنان را در شنیدن خبر شهادتش شاد کرد.
چندی از تحصیل او در قم نگذشته بود که جریان آوردن جنازة متعفّن رضاخان به قم، دل های علما و مؤمنین را، به درد آورد. شهید محلاّتی طلبهای جوان بود که همراه گروه جانبرکف فدائیان اسلام، برعلیه این عمل ننگین تظاهرات کرد. این عمل، سرآغاز زندگانی خطرخیز و مبارزات پیاپی شهید محلاتی بود که در آخر منجر به پیروزی انقلاب شد.
در طول مبارزات حضرت امام- رحمه الله علیه- همواره میکوشیدند تا ایده و مرام وی، را به علمای دیگر ارائه دهد و آنها را با مسیر مبارزه آشنا سازد. از دوستان شهید نقل است که هر وقت شهید محلاتی را در شهرهای مختلف و در کنار علما میدیدند، معلوم بود که اعلامیهای در راه است و انقلاب جهش نوینی را خواهد کرد. اولین بازداشت او در هجده سالگی بود که پس از آن بارها و بارها از سوی ساواک دستگیر و به زندان افتاد چنان که نزد دشمنان نیز چهرهای آشنا بود. در جریان مبارزه علیه تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی نقش مهمّی داشت و رابط و پلی بود برای ارتباط علمای تهران و امام- رحمه الله علیه- به طوری که بین دوستان و حتی ساواک به موتور العلماء معروف شده بود، شهید خود در این باره میگوید:
«مرتّب از امام پیام میآوردم و میبردم، مرتّب امام دستوارتی میدادند، ما میآمدیم خود را جمع میکردیم. آن علمایی که غیر از مساله گفتن کاری نداشتند. من در همان موقع یک اعلامیه تنظیم کردم و 120 امضا، از علمای تهران گرفتم که در آن زمان چنان صدایی کرد که سابقه نداشت».
فعالیتهای شهید محلاتی، تا سال 1342 ادامه داشت و در این بین بارها بهدست دژخیم ستمشاهی به زندان افتاد. به طوری که روزها حبس در سلولهای وحشتناک ساواک، وضعیت بدنیاش را بسیار وخیم کرد و پس از بازگشت چند روزی ادامه داشت، شهید محلاتی همزمان با اوج مبارزات و فعالیتهای، از درس و بحث غافل نبود و تا سال 1339 تحصیلات خویش را در قم ادامه داد. بسیاری از تقریرات و دست نوشتههای وی، در هجوم ساواک به منزلش از بین رفته و هم اکنون دست نوشتهایی به صورت پراکنده باقی مانده است.
پس از تبعید امام- رحمه الله علیه- ، نیز مبارزات شهید محلّاتی متوقّف نشده و یکی از ارکان فعالیتهای مردم حزب اله بود.و در این بین بارها به زندان افتاد. و در زیر شکنجههای وحشیانة ساواک زخم شیرین دوست را به جان خرید و آرامش برای او معنا نداشت. زمانی او با مبارزات پی در پی امان از ماموران و ساواک میبرد و زمانی نیز در زیر ضربات پیاپی مشت ولگد، خصم دیرینه را تهی میکردند.
شهید محلاتی پس از عمری تلاش بیوقفه، در راه اعتلای اسلام و انقلاب، پس از سالها کشیدن آه حسرت در فراق هزاران یار دلپاک که در کشاکش مبارزات سی سالة خود، در یکم اسفند، سال 1364 آن گاه که با جمعی از نمایندگان مجلس و دیگر بزرگان عازم جبهههای نبرد بودند، در هواپیمای آسمان برفراز اهواز، مورد اصابت دو فروند جنگنده بمب افکن عراقی قرار گرفت و به همراه چهل تن از بهترین یاران امام امت، ققنوس وار در آتش عشقش پرپر گشت و ملت را همان قدر در سوگ خون نشانید که دشمنان را در شنیدن خبر شهادتش شاد کرد.
نظر شما