شهیدی که وصیت کرد با لباس بسیج به خاک سپرده شود
نوید شاهد استان مرکزی،شهيد اميدعلي داود آبادي در یکم خرداد 1343، در روستای داودآباد از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش محمد، فروشنده بود و مادرش خاتون نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تعمیر کار موتورسیکلت بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم آبان 1361، در عین خوش هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.
وصيت نامه شهيد اميدعلي داود آبادي
بسم الله الرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و ياري کننده رزمندگان در جبهه هاي جنگ و سلام بر رهبر کبير انقلاب امام خميني و با درود و سلام بر تمامي رزمندگان اسلام جبهه هاي جنگ و درود بر شهيدان صدر اسلام که تا آخرين قطره خون خود جنگيدند و به معبود ابدي خود پيوستند.
امروز مسئله مهم
اسلام است ما همه سربازيم و از يک هدف دفاع مي کنيم و به جانب هدف پيش مي رويم. جهاد
يک رحمت الهي است که تنها بر روي بندگان خاص خداوند باز مي شود من که در اين راه به
آرزوي ديرينه خود رسيده ام ولي به برادرانم توصيه مي کنم که نگذارند اسلحه من به زمين
بيفتد.
آري اي برادران اي جوانان نکند در خواب ذلت بميريد که حسين در
ميدان نبرد شهيد شد. اي جوانان مبادا در بستر بميريد
که علي در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد که علي اکبر در راه
امام حسين با هدف شهيد شد. اي مادران از امدن بچه هايتان به جبهه جلوگيري نکنيد که فرداي
قيامت در محضر خداوند نمي توانيد جواب زينب را بدهيد زيرا زينب داغ برادر را مي کشيد.
همه مثل خاندان وهب باشيد که جوانان را به جبهه فرستادند و جسد او را هم تحويل نگرفتند
و مادر وهب گفت: من سري را که در راه خدا داده باشم پس نمي گيرم.
استغفار و دعا را هرگز
فراموش نکنيد چون رمز پيروزي ما در جبهه ها همين ها هستند. امام را در نماز شبهايتان
و دعاي کميل دعا کنيد. با مشت محکم به دهان اين منافقين بدتر از کفار بزنيد و نگذاريد
پا روي خون شهيدان بگذارند و خواهرانم با بي حجابي خود بر روي خون شهيدان پا مگذاريد.
با حجاب خود پاسداري از خون شهيدان بکنيد.
پدر و مادرم در شهادت من گريه نکنيد زيرا شهادت من گريه ندارد و شکست اسلام گريه دارد من هديه اي در دست شما بوده ام و امروز اين هديه را بايد پس بدهيد چه بهتر که در راه خدا باشد و افتخار کنيد که فرزندتان در راه خدا شهيد شد. پدر من مبلغ نا قابلي پول دارم که دوست دارم براي خرج دفن و سنگ از پول خودم خرج شود. پدر من را با همين لباس مقدس بسيج به خاک بسپاريد و من را در بهشت زهرا دفن کنيد و برادران و خواهرانم اگر مي خواهيد مرا شاد کنيد راه مرا ادامه دهيد کساني که در تشييع جنازه من شرکت کنند در خط امام و طالب ولايت فقيه باشند.
پدر در شب هاي دوشنبه و چهار شنبه کليه برادران بسيج و مسجد امام رضا(ع) را در خانه دعوت کنيد و دعاي توسل بخوانيد و امام را دعا کنيد. پدر و مادر و برادران و خواهرانم اميدوارم که مرا حلال کنيد از طرف من از تمامي اهالي حلاليت بطلبيد. بردرانم و خواهرانم اميدوارم که اسلحه من را زمين نگذاريد.
خدايا يا شهادت نصيبم کن و يا پيروزي.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
61/6/20اميدعلي داوود آبادي
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی