برگی از زندگی شهید «تقی حیدری»
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهيد تقي حيدري در بیست و چهارم دی سال 1336در اراك بدنيا آمد وي تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد و پس از آن به خدمت مقدس سربازي اعزام و پس از طی کردن دوره آموزشی جهت ادامه خدمت به لشگر 64 زرهي ارومیه معرفی شد. او سه ماه در منطقه پیرانشهر در استان آذربایجان غربی به مقابله با گروهک های ضد انقلاب مشغول بود که در هشتم آبان ماه 1358هنگام درگیری با نیروهای کومله در منطقه چغالوند پس از مجروحیت به اسارت آن ها در آمد و بعد از چند ساعت شکنجه به شهادت رسید.
پدر شهید می گوید: "بعد از هفت سال ازدواج، خداوند هنوز به ما فرزندي نداده بود در شب نيمه شعبان من رفتم در مسجد ، واعظ آن مسجد گفت يا ايها المومنين امشب هر كسي هر چيزي از خدا بخواهد به او مي دهد من گفتم خدايا از اين زن به من فرزندي عطا كن كه در راه خير برود بعد از مدتي خداوند این فرزند را به ما عطا کرد. اين بچه از 7 سالگي به مدرسه رفت از كلاس اول شروع به درس ادبي و قرآني كرد تا اول دبيرستان در جلسات قرآني شركت ميكرد دوران دبيرستان را طي كرد هم درس ميخواند و هم كار ميكرد . شغلش رانندگي ، تابلونويسي و نقاشي بود. از هر راهي كه بود پول بدست ميآورد كه به خانوادهاش كمك كرده باشد . پس از مدتي زني براي او گرفتم .گفت پدر من عروسي نميكنم . بلكه او را عقد ميكنم . تا اينكه بعد از آموزش در پادگان مهاباد به پادگان پسوه اعزام و به قسمت بهداري منتقل شد و پس از مدتی نیز راننده كاميون خواربار بود .
تا اينكه صبح روز هشتم مرداد 1358 از پادگان با دو سرباز ديگر حركت ميكنند به سوي پيرانشهر براي آوردن آذوقه در گردنة پيرانشهر ساعت 10 صبح به دست عوامل مزدور و از خدا بي خبر گرفتار ميشوند. تيراندازی شروع ميشود تقی كاميون را نگه ميدارد از كاميون به بيرون ميپرد كه سنگر بگيرد و با دشمن مقابله كند ولي دشمن به او مهلت نميدهند يك تير به سینه و دو تير به پاي او ميزنند باز با تفنگ شكاري اعضاي بدن او را سوراخ سوراخ ميكنند و ماشين را منهدم ميسازند و دو برادر سرباز كه با او بودند بدنشان ميسوزد ."
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی