نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - امریکا
فرازهایی ازوصایای شهداء درموضوع مبارزه با استکبار(آمریکا واسرائیل)
اي برادران بايد هر چه مقاو متر در مقابل كفار ايستاد بايد هميشه اين را مدنظر داشت كه آمريكا طبل توخالي است.
کد خبر: ۳۹۲۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۹

فتح شب - ويژه سالروز تسخير لانه جاسوسي
نوید شاهد: روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران كه بعداً خود را دانشجویان پیرو خط امام نامیدند سفارت آمریكا در تهران را به اشغال خود درآوردند. بهانه ی عمده ی دانشجویان تصرف كننده سفارت، استقبال دولت آمریكا از شاه فراری ایران برای ورود به آمریكا بود و دولت آمریكا به این جهت مورد حمله قرار می گرفت كه به جای تلاش در استرداد شاه ایران برای محاكمه در داخل كشور، از هیچ كوششی به منظور حمایت از شاه فروگذار نكرده بود و این در افكار عمومی ایران دلیل موجهی برای اثبات كینه توزی و رویه خصمانه دولت آمریكا به حساب می آمد و البته خدشه ای به آن وارد نبود.
کد خبر: ۳۹۰۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۶

دوازدهم تیرماه 1367
نوید شاهد: حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران و شهادت ۲۹۰ مسافر بی‌گناه، واقعه تلخ به یادماندنی است که کاریکاتوریست‌ها آثاری در این رابطه طراحی کردند.
کد خبر: ۳۸۸۳۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۳

نوید شاهد: اوايل تابستان 1959 - من تصميم دارم كه از اين به بعد آدم خوبى باشم، دست از گناهان بشويم، قلب خود را يكسره تسليم خدا كنم، از دنيا و مافيها چشم بپوشم. تنها، آرى تنها لذت خويش را در آب ديده قرار دهم. من روزگار كودكى خود را در بزرگوارى و شرف و زهد و تقوى سپرى كرده‏ ام. من آدم خوبى بوده ‏ام، بايد تصميم بگيرم كه مِن ‏بعد نيز خود را عوض كنم.
کد خبر: ۳۸۷۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۴

کارگاه آموزشی ادبیات پایداری در مورخه 23/2/95 در شهرستان گرمسار برگزار گردید
به اهتمام بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان کارگاه های آموزشی ادبیات پایداری با هدف آشنایی خانواده های معزز ایثارگران و عموم مردم با ادبیات جنگ در ایران و غرب بصورت مستمر برگزار می گردد .
کد خبر: ۳۸۶۷۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۵

نوید شاهد: نوید شاهد: اينها را به نيت آن ننوشته ‏ام كه كسي بخواند، و بر من رحمت آورد، بلكه نوشته ‏ام كه قلب آتشينم را تسكين دهم، و آتشفشان درونم را آرام كنم. هنگامي كه شدت درد و رنج طاقت‏ فرسا مي‏شد، و آتشي سوزان از درونم زبانه مي‏كشيد و ديگر نمي‏توانستم آتشفشان وجود را كنترل كنم، آنگاه قلم به دست مي‏ گرفتم و شراره‏ هاي شكنجه و درد را، ذره‏ذره از وجودم مي‏ كندم و بر كاغذ سرازير مي‏كردم، و آرام ‏آرام به سكون و آرامش مي ‏رسيدم.
کد خبر: ۱۱۱۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۸۷/۰۳/۲۹