نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه ای با شهید
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد با مادر گرامی شهید علی بختیاری
تا کلاس ششم خوند و بعد رفت سنگبری. عکس امام (ره) هم با خودش آورد و گفت ، میخوام برم جبهه . یک سال و شش ماه جبهه بود و موقع خدمتش هم کردستان بود . سربازیش تموم شد و هفت روز به آمدنش شهید شد .
کد خبر: ۴۶۱۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲

مصاحبه نوید شاهد با مادرشهید بینا
برای خودش لباس خرید و عکس گرفت،می گفت اگر داماد نشدم این عکس را از من به یادگار داشته باشید.
کد خبر: ۴۶۰۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۱

گفتگوی نوید شاهد با"اسحاق کوکلانی" ایثارگر و برادر شهید؛
اگر امروز استقلال و امنیت به عنوان دستاورد این نظام مورد توجه قرار گرفته، بی شک مدیون ایثار گری و گذشت همین شهدا و ایثارگران است وما برای پاسداشت خون هزاران شهید والا مقام که هر کدام جایگاه رفیعی نزد پروردگار دارند وظیفه سنگین و خطیری بر عهده داریم.
کد خبر: ۴۵۹۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۲

خانواده شهید «محمد حسین نیکدل» در گفتگو با نوید شاهد:
مادر شهید در گفتگو با نوید شاهد : محمد حسین قاری قرآن بود، با عبادت و قرآن انس زیادی داشت. خیلی اخلاق مدار بود و از دوران نوجوانی در فعالیت های جهادی شرکت می کرد .
کد خبر: ۴۵۹۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

گفتگوی اختصاصی نوید شاهد
ایرج میرگچینی برادر شهیده میرگچینی از شهدای مظلوم هواپیمای ایرباس در گفتگو با نوید شاهد هرمزگان به بیان خاطراتی از روزهایی که در کنار خواهرش بوده و آخرین دیدارهایش می پردازد که در ادامه منتشر خواهد شد.
کد خبر: ۴۵۹۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده گرامی شهید مرتضی پازوکی
مرتضي پازوكي هفتم خرداد 1346، ‌در شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش اكرم، كشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. او نيز كشاورز بود. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. پنجم فروردين 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پهلو، شكم و سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۵۶۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۸

گفتگوی اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید غفور افتخاری پور
به ما گفت، وظیفه ی همه ی ما هست که بریم . می گفت ، من برم جبهه که این بدحجابی ها درست بشه
کد خبر: ۴۵۵۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۹

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با همسر گرامی شهید علی اکبر حسین پور
یکی از همرزماش می گفت ، همون شبی که میخواستیم بریم عملیات ، یه تشت حناء درست کرده بوده وگفته همه تون بیایید حناء کنید . میگفت ، اون شب براش یه شب خاصی بوده و یه حس و حال عجیبی داشته .
کد خبر: ۴۵۴۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید عباس عرب
یه بار چند تا شهید آورده بودند . من رفته بودم برای مراسم اینها . فرداش قرار بود براش مراسم بگیرم به من خبر دادند که فرداباید برای بچه تون مراسم بگیرید . من گفتم ، خدایا من که بلد نیستم براش چیکار کنم. دیدم نصفه شب دراتاق رو میزنند . بلند شدم دیدم یه سبد پشت در هست و داخلش سیب هست وعباس هم هست ...
کد خبر: ۴۵۴۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۱

مصاحبه
شهيد سيد علي موسوي درسال 1334 در خانوده‌اي مستضعف و مسلمان متولد شد وي در همان اوان كودكي فردي زرنگ و با هوش و با استعداد بود ايشان دوران نوجواني را با شغل مقدس چوپاني و كشاورزي گذراندند و از اين راه امرار معاش مي‌كرد و به خانواده خويش كمك مي‌نمود تا اينكه به سن قانوني سربازي رسيد و براي انجام وظيفه به خدمت اعزام شد و بعد از انجام خدمت سربازي چون خرج خانواده ايشان تامين نمي‌شد به يكي از شهرستانهاي خوزستان رفت و چند سالي در آنجا كارگري كرد تا اينكه ملت ايران به فرمان رهبر كبير انقلاب بر عليه طاغوت شوريدند و انقلاب را به پيروزي رساندند و ايشان چون علاقه زيادي به اسلام و امام داشتند از انقلاب حمايت كردند و به نداي امام لبيك گفتند و همگام با سنگرسازان بي سنگر در اداره راه و ترابري به جبهه شتافتند و در حال سنگر كندن براي رزمندگان سرانجام در چهارمین روز از فروردین ماه1361 در عملیات فتح المبين به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۵۴۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۵

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید سید ابوالفضل حسینی
مادربزرگ مادریش می گفت ، مادر دست هات کو؟ ابوالفضل هم دست نداشت و تو هم دست نداری ... ننه کو دستهات بهم نشون بده ...
کد خبر: ۴۵۴۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۵

وقتی از تشییع پیکر شهید به منزل آمد تا صبح کنار بخاری با همان لباسها در فکر رفته و می گفت من هم هرچه زودتر باید به جبهه بروم. اطرافیان به او می گفتند که پسرجان فکر مادرت را نمی کنی؟ او می گفت: مگر مرا در قبر مادرم می گذارند که من به فکر او باشم. هر کس باید پاسخگوی اعمال خودش باشد. من در پیشگاه خدای خودم مسئولم و باید جواب بدهم. اگر دشمن به ناموس ما حمله کرد جواب خدا را چه بدهیم؟ اگر کربلا را بگیرند ما چگونه سرمان را در جامعه بلند کنیم؟
کد خبر: ۴۵۳۷۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۰۹

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید قربانعلی(مجید)ترامشلو
خیلی اخلاقش خوب بود . هرچی بهش می گفتند، نرو می گفت: درخت اسلام آبیاری می خواد و باید براش خون داد . هنوز هم من باهرصدای دری ازجا می پرم وامید دارم بچه ام زنده باشه .
کد خبر: ۴۵۳۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۰۲

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان از خانواده معظم شهید سید جواد طاهری
موقعی که خبر شهادتش رو دادند گفتم، شکر خدا شیر پاک خوردی پسرم . خدارو شکر که پسرم تو این راه رفت . من رو بردند هیئت حضرت ابوالفضل (ع) که شهیدها رو بیارند. چادرم رو بستم به کمرم و رفتم زیرتابوتش. گفتم، خداروشکر که من همچین بچه ای داشتم و پاک و طاهر تحویلش دادم .
کد خبر: ۴۵۲۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۹

مصاحبه خواندنی با خانواده اولین شهید مدافع حرم شهر گرگان:
در کلامش و نگاهش عمق و معنای حرفش را فهمیدم. از همان شهدایی که کنارشان بودیم، دلم را قرص و محکم کردم. با آرامشی عجیب به او گفتم: حالا که بزرگترین آرزویت شهادت است، امیدوارم به آرزوی قلبی ات برسی
کد خبر: ۴۵۲۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۸

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید مجید ابراهیمی
می گفت، وقتی شهید شدم شما گریه نکنید. خوشحال باشید که ما داریم میریم راه کربلا رو باز کنیم.
کد خبر: ۴۵۲۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید سیدتقی حسینی
دفعه ی آخر گفتم، گفت: عروس من فعلا جبهه هست . انشاالله وقتی پیروز شدیم ازدواج می کنم
کد خبر: ۴۵۱۹۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۰

گفتگوی نوید شاهد هرمزگان با پدر جانباز شهید والامقام رستم صفاجوئیان
صفر صفاجوئیان پدرشهید رستم صفاجوئیان در گفت و گو با خبرنگار نوید شاهد هرمزگان گفت: پسرم رستم در چهارمین روز از اردیبهشت ماه سال 1347 در روستای سید آباد از توابع بخش تخت در شهرستان بندرعباس به دنیا آمد. در ادامه متن کامل این گفتگو منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۵۱۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خواهران گرامی شهید رضا کوهی
روز شانزدهم آذر من خیلی دلم گرفته بود و ناراحت بودم . سی و هفت روز بود که ازش بی خبر بودیم . گفتم ، یه نامه برای برادرم بنویسم . رفتم تو اتاق و درو بستم و شروع کردم به نوشتن . دادم به حاج آقا وگفتم ، برو پست کن برای برادرم . تا وقتی به دستش برسه یه مقدار طول میکشید . وقتی بیست و چهارم پستچی نامه رو آورد دیدم یه عکسی هم فرستاده . نامه ی آخرم به دستش نرسیده بود و این جواب نامه ی قبلی ام بود . نامه ای که براش نوشته بودم به دستش نرسیده بود ولی مثل یه معجزه تو همون تاریخ برام نامه نوشته بود .
کد خبر: ۴۵۱۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۵

ویژه روز شهید
هر وقت خبر شهادت فرزندانم را برایمان می آوردند اولین کار که من و پدر فرزندانم انجام می دادیم، وضو گرفته و دو رکعت نماز شکر به جا می آوردیم و از خداوند می خواستیم این هدیه را از ما قبول کند
کد خبر: ۴۵۰۷۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸