دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۰۰:۰۰
با توجه به آنچه كه در باب اهميت مقوله آينده پژوهي و ضرورت هاي تحليل آينده انقلاب اسلامي برشمرده شد، لازم است به تبيين مفهوم آينده پژوهي و نحوه مطالعه مباحث و موضوعات در اين دانش بپردازيم.


با توجه به آنچه كه در باب اهميت مقوله آينده پژوهي و ضرورت هاي تحليل آينده انقلاب اسلامي برشمرده شد، لازم است به تبيين مفهوم آينده پژوهي و نحوه مطالعه مباحث و موضوعات در اين دانش بپردازيم. نكته اي كه در اينجا لازم است مورد تاكيد قرار گيرد اينكه سوالاتي كه در بخش هاي آتي اين نوشتار ارائه مي شوند هر كدام سوژه و سوال اصلي تحقيقات و پروژه هاي عميقي هستند و اين نوشتار كوتاه و سياهه مختصر هرگز درصدد پاسخگويي به آنها نيست بلكه انگيزه اصلي نگارنده طرح اين سوالات كليدي است تا ذهن ها را درگير و اهل نظر را به وادي انديشه و قلم رهنمون سازد. غرض از آينده پژوهي آينده انديشي يا آينده نگري يا آينده پژوهي كه مطالعه و بررسي آينده را عهده دار است در پي ساخت و طراحي آينده مطلوب و مورد نظر مي باشد. درباره هدف اين حوزه پژوهشي يكي از نويسندگان صاحب نام در اين زمينه به نام “وندل بل” )Wendel bell( مي گويد: “غرض از آينده پژوهي، كشف يا ابداع، وارسي و ارزيابي و پيشنهاد آينده هايي است كه مي توانند واقع شوند (آينده هاي ممكن) و يا احتمال واقع شدن آنها وجود دارد (آينده هاي محتمل) و يامي بايد واقع شوند (آينده هاي مطلوب)“. اين حوزه در زمره قلمرو هاي جديدي است كه به مدد بهره گيري از امكانات و دستاوردهاي رشته هاي مختلف علوم، رياضيات، مهندسي و فناوري، مديريت، سياست، اقتصاد، تاريخ، هنر، جامعه شناسي و فلسفه (بخصوص فلسفه علم و فناوري)، در حال شكل گيري است. با اين حال بايد تاكيد كرد كه آينده پژوهي هنوز يك رشته علمي بلوغ يافته به شمار نمي آيد بلكه به تعبير “لاكاتوش” يك برنامه پژوهشي رشد يابنده است. آينده پژوهي به اعتبار خصلت برنامه وار خود، فعاليتي گروهي است و محصولات نظري آن حاصل تعامل ميان افراد با تخصص هاي متفاوت است.
واژه “آينده انديشي” به صورت Futurology نخستين بار به وسيله مورخي آلماني به نام “اوسيپ فلشتهايم” در دهه ۱۹۴۰ مطرح شد. رشد اوليه اين حوزه مرهون كوشش هايي بود كه در عرضه فعاليت هاي استراتژيك نظامي و در ارتباط با فناوري اين قلمرو صورت گرفت. بزودي پيشرفت هايي كه به صورت همزمان در حوزه هاي گوناگون دانش به وقوع پيوست، راه را براي تامل دقيق تر در روندهاي رو به رشد يا در حال ظهور در بافت پيچيده محيط فرهنگي آدمي هموار ساخت. در دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ و به واسطه هاي تاليفات افرادي چون آلوين تافلر و جان نيس بيت، آينده انديشي ناگهان در كانون توجهات عمومي قرار گرفت و توجه افراد در سطوح مختلف، از شهروندان عادي گرفته تا نخبگان و سياستمداران به آن جلب شد.
اين اقبال عمومي هر چند از حيث تخصص منابع مالي براي پيشبرد تحقيقات بيشتر در قلمرو آينده انديشي بركت زا بود، اما در عين حال با اين نقطه ضعف نيز همراه بود كه آينده پژوهي و آينده انديشي را به يك ژانر ادبي تحويل كرد كه شباهت زيادي به داستان هاي علمي - تخيلي پيدا كرده بود. قلمرو موضوعاتي كه آينده انديشان براي حوزه پژوهشي خود در نظر مي گيرند با توجه به وجود همين تفاوت ها ميان امكانات موجود و شرايط آتي تنظيم مي شود. شماري از موضوعات مورد علاقه آينده انديشان بدين قرارند:
۱) توصيف موضوعات و علايق اصلي زندگي آدمي از يك ديدگاه آينده انديشانه؛
۲) كاوش در مسيرهاي اصلي ناظر به كنش و قصد اوليه در آدميان و نهادها كه در باز كردن كلاف واقعيت هاي آينده نقش داشته اند، دارند يا خواهند داشت.
۳) بر ساختن مسيرهاي بديل ممكن براي رويدادها يا تصميمات سازمان هاي ساخته آدمي؛
۴ ) انجام دادن ارزيابي هاي مربوط به تحولات بر مبناي ارزش هاي و امور واقع.
۵ ) پيشبرد و تكميل روش شناسي مربوط به مطالعات آينده انديشي به موازات تكميل و پيشبرد معرفت مرتبه اول آن به منظور پرسش هاي مناسب در خصوص آينده و دستيابي به پاسخ هاي در خور.
نهايتا اينكه به منظور عملي شدن اجزاي منظومه كارآمدي نظام جمهوري اسلامي بايستي توجه داشت كه آينده پژوهي انقلاب منطبق بر آرمان هاي انقلاب و امام انجام پذيرد تا طراحي و ساخت آينده با دقت و هوشمندي تدوين گردد.

روزنامه رسالت
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده