شهر خرمی که خونین شد
به گزارش نوید شاهد (استان مرکزی )، آنچه که میخوانید بخشی از کتاب "لالهای از بهشت" است؛ مجموعهای از دلنوشتههای شهید ذبیحالله عابدی که به نظم و نثر به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب توسط امیرحامد میلانی به زبان انگلیسی ترجمه شده و به همت الهام طالبی و از سوی نشر الطیار با حمایت مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی به چاپ رسیده است.
این کتاب در نوبت اول چاپ که زمستان سال 1394 است به تعداد یکهزار نسخه منتشر شده است.
پژوهش و تدوین این کتاب به همت مهری رکاب طلایی صورت گرفته و طراحی جلد را هنرمند خوش ذوق حامد سعیدی انجام داده است؛ در یک بخش از این کتاب دلنوشته پاسدار شهید عابدی به پاسدار شهید سیدعباس سجادی چنین آمده است:
برادر عباس؛
خونین شهر را تماشا کردی؟ عمق فاجعه را دیدی؟
به راستی که در و دیوار سوراخ و منهدم شده شهر پیوند پلید و شوم سرمایهداری کثیف غرب و سوسیال امپریالیزم شرق را گواهی میداد.
پیوندی که نشان میداد، بین شرق و غرب تضادی وجود ندارد و اگر اختلافی هست، بر سر بیشتر غارت کردن و به دست آوردن امتیازات بیشتر است.
هنوز جای پای چرخ زنجیر تانکهای روسی و بمبهای امریکایی در شهر به چشم میخورد و تمامی شهر ویران شده شعار "مرگ بر آمریکا" و شوروی را سر داده است. شهر خرمی که خونین شد و چه حماسهها که در دل خود جای داد و چه خونهای پاک و سرخی که برای آزادیش نثار شد.
آزادی خونین شهر رهایی یک شهر نبود که اصلا شهری باقی نمانده بود. بلکه رهایی انسان مستضعف بود از یوغ بردگی استکبار، و نوید به سر آمدن عمر قدرتهای پوشالی حاکم بر جهان و حیات و شکوفایی مکتب رهایی بخش اسلام، مکتبی که در طول قرنها به جز مدت زمان کوتاهی در صدر اسلام فرصت امکان معرفی شدنش را به تودههای محروم و ستمدیده جهان مانع شدند.
اما امروز با یاری خدا و بازگشت به ارزشهای متعالی اسلام، امید تازهای پیدا شدهو میرود که در تمامی جهان فراگیر شود.
آری ایمان به خدا بود که با کمترین امکانات نظامی، سپاه حق را بر کفر به پیروزی رساند و اینجاست که سخن آن پرچمدار عشق و مبارزه در گوشمان طنین میافکند که گفت: "خونین شهر را خدا آزاد کرد"