شهادت 23 تیر 1361
هميشه گوش به فرمان رهبر کبير انقلاب امام خميني بود و خيلي ميل به ديدار امام داشت و بخوبي از انقلاب و امام پشتيباني مي نمود

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگينامه برادر شهيد اسدالله زارع:

شهيد اسدالله زارع فرزند عطا ساکن روستاي سجل آباد در سال 1338 در يک خانواده فقير مذهبي و متدين بدنيا آمد وي جواني شجاع و دلير و از هيچ چيزي باک نداشت و از اخلاق خوبي برخوردار بود فردي مومن و متعهد به امام بود هيچگاه آزارش به کسي نمي رسيد وي تا کلاس ششم ابتدائي در مدرسه سجل آباد آباده به درس پرداخت . ولي بعلت فقر و تنگدستي نتوانست ادامه تحصيل دهد و در سن 14 سالگي براي معاش خود و خانواده اش به شيراز در يک دکان مکانيکي با يک دستمزد کم مشغول بکار شود و با اين کا ربه پدر و مادر و برادران خود کمک مي کرد و روحيه اخلاقي در خانه و در بيرون بسيار مهربان و رئوف و با گذشت بود و دوست داشت که هميشه به فقرا کمک کند به گفته پدرش هيچوقت سعي نمي کرد پدر و مادرش را ناراحت کند مرتبا به همسايگان و دوستانش سر مي زد و در رفع احتياج دوستانش بسيار کوشا بود . در راهپيمائي ها از سال 1357 مرتبا شرکت داشت و هميشه گوش به فرمان رهبر کبير انقلاب امام خميني بود و خيلي ميل به ديدار امام داشت و بخوبي از انقلاب و امام پشتيباني مي نمود . پدر شهيد اسدالله زارع نقل مي کند که فرزندم علاقه زيادي به ديدار امام داشت ولي بعلت فقر و تنگدستي نتوانست به جماران برود و امام را از نزديک زيارت کند ولي چون روزها به کار مکانيکي مي پرداخت شب ها که براي استراحت به خانه باز مي گشت هر موقع امام سخنراني مي کرد سخنان امام را ضبط مي کرد و چندين مرتبه سخنان امام را گوش مي نمود و مدتي که در روستاي سجل آباد بود چون در اين روستا آن موقع برق نبود با کمک برادر شهيد پاسدار محمد رحيم زاراعي يک باطري ماشين تهيه کرده و از طريق تلويزيون سخنان امام را گوش مي کرد و علاقه عجيبي داشت و موقعي که امام سخنراني مي کرد نمی گذاشت کسی صحبت کند تا بتواند سخنان امام را گوش بکند و هميشه به دوستان و خويشاوندان دلداري مي داد و مي گفت بايد صبر انقلابي داشته باشيم در برابر کمبودها او هميشه در فکر اين بود که پدر و مادر خود را راضي بکند و به جبهه برود مي گفت يعني روزي هست که بتوانم وارد جبهه حق عليه باطل بشوم . تا اينکه در تاريخ 21/3/61 توانست از طريق بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خرامه به پادگان شهيد عبدالله مسگر اعزام و پس از چند روز آموزش به اهواز و از اهواز به جبهه شلمچه تيپ المهدي بپيوندد و پس از گذشت چند روز حمله و درگيريهاي شديد و سرانجام در تاريخ 23/4/61 بر اثر ترکش خمپاره مزدوران بعثي به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پيوست . روحش شاد و راهش پررهرو .



منبع : مرکز اسناد ایثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده