اى جوانان متعهد و حزب‌اللهى چون ابر شويد و رحمت خدا را بر مستضعفان بباريد و شمشيرى باشيد بر مستكبرين فرود آييد و روحى باشيد كه جامعه را زنده كنيد و چون سيلى خروشان كاخهاى ستمگران را ويران سازيد و همانند آتش شعله كشيده، خانه و حيات توطئه‌گران را بسوزانيد.
بسم الله الرحمن الرحيم

 شهيد کرامت اله افسرده در پنج ارديبهشت سال 1340 در خانواده اي فقير و مذهبي در روستاي بورکي عليا پا به عرصه وجود گذاشت ، پدرش مردي کارگر که با کارگري در جهت رفاه خانواده و فرزندان تلاش مي کرد . کرامت الله تاسن هفت سالگي در دامان مادري فداکار مهربان و متقي و با عفت تربيت شد و در دوران کودکي با داشتن مادر و پدري وفادار و مومن همچنان درس ، تقوا و خداپرستي را آموخت و با نيروي ايمان و اتکاء بخدا در سن هفت سالگي پا به دبستان گذاشت و در دبستان خواجو بورکي شروع به تحصيل نمود ، از همان دوران ابتدائي زيرکي و تيزهوشي او زبان زد مردم وهمدرسانش بود به طوريکه هميشه شاگرد ممتاز و يکفرد ايده آل و مورد اعتماد دوستانش و آشنايانش بود و عشق و علاقه خاصي به فوتبال و ورزش داشت . هميشه در ميدان ورزش با همبازيهاي خود برخورد برادرانه و اسلامي داشت بطوريکه همه او را دوست مي داشتند و در سن 13 سالگي در مدرسه راهنمايي کنار تخته مشغول به تحصيل شد و دوره راهنمائي را با موفقيت به پايان رسانيد . پس از اخذ مدرک سيکل جهت ادامه تحصيل به دبيرستان کنار تخته راه يافت و سال اول و دوم دبيرستان را با موفقيت پشت سرگذاشت سپس جهت ادامه تحصيل به اصفهان نزد برادر بزرگش رفت و سال سوم دبيرستان را در دبيرستان اصفهان گذراند و از آنجا جهت گرفتن ديپلم به دبيرستان شهيد مطهري کازرون آمد و موفق به گرفتن کارنامه ديپلم شد ، لازم به تذکر است که شهيد کرامت الله افسرده در تابستانها در کنار پدرش به کارگري و کشاورزي مي پرداخت تا مخارج سال تحصيلي خود را به دست آورد و با هزاران مشقت و سختي دوران تحصيلي خود را پشت سر گذاشت .


شهيد کرامت اله با علاقه خاصي که نسبت به امام و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي داشت براي اطاعت از فرمان رهبري به خدمت ، مقدس سربازي به پادگان آموزشي کرمان اعزام شد.
 
پس از اتمام دوره آموزشي نظامي در بين سه لشکر که از ، آنان امتحان بعمل آمد . شهيد افسرده با بدست آوردن بيشترين امتياز به درجه گروهبان يکم مفتخر گرديد . سپس رهسپار جبهه ، حق عليه باطل گشت و در حدود 17 ماه در جبهه نبرد بود که مادر جوان و فداکار وي بر اثر بيماري به رحمت ايزدي پيوست
کرامت اله که جهت بزرگداشت چهلمين روز درگذشت مادرش به مرخصي آمده بود بعد از چهلم مادرش چون سرپرستي براي ، برادران و خواهرش نبود از طرف پدر و برادران و بستگانش از وي تقاضا شد که ازدواج نمايد که شهيد افسرده با توجه به مشکلات خانوادگي پدرش پيشنهاد آنان را پذيرفت و يک روز بعد از چهلم مادرش با دخترخاله خود ازدواج نمود
 
بيش از 2 روز از مرخصي وي باقي مانده بود با شروع شدن عمليات ظفرمند والفجر با شنيدن آهنگ حمله از طريق راديو کمر ايثار و فداکاري را بست و راهي جبهه شد و با دل و جان به دفاع از دين و انقلاب اسلامي کشور پرداخت و در چندين عمليات از جمله حمله رمضان ـ طريق القدس ـ بيت المقدس ـ والفجر 1و 2 شرکت داشت

بنا به اظهار همسنگرانش در مورخه 6/5/62 در جبهه حاجي عمران به محاصره نيروهاي عراقي در مي آيد و از موقع تا کنون که 2 سال تمام مي گذرد خانواده او در انتظار آمدنش و يا شنيدن خبر سلامتي وي بودند تا اينکه نامه يکي از همرزمانش که در زندان عراق به سر مي برد. به دستانش رسيد و خبر شهادت وي را که در حال نبرد با بعثيون کافر مشاهده نمود بود بوسيله نامه به اطلاع خانواده شهيد مي رساند و در نامه اظهار داشته که کرامت الله در مورخه 6/5/62 به درجه رفيع شهادت نائل گرديده است
 والسلام . روحش شاد و راهش پررهرو باد .





گوشه ای از وصیت نامه شهید:

اى جوانان متعهد و حزب‌اللهى چون ابر شويد
و رحمت خدا را بر مستضعفان بباريد و شمشيرى باشيد بر مستكبرين فرود آييد
 و روحى باشيد كه جامعه را زنده كنيد و چون سيلى خروشان كاخهاى ستمگران را ويران سازيد
 و همانند آتش شعله كشيده، خانه و حيات توطئه‌گران را بسوزانيد.
والسلام- به اميد پيروزى نهايى رزمندگان
اسلام بر كفر جهانى





بازگشت به وطن همزمان با سالروز شهادتش
استقبال مردم شیراز در 6 مرداد 95


 





منبع مرکز اسناد ایثارگران- بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده