نگذارید ماجرای مسلم ابن عقیل و تلحه و زبیر تکرار شود
نوید شاهد استان مرکزی،شهید تقی عبدالمحمدی در یکم مهر1337 ، در شهرستان محلات به دنیا آمد. پدرش رضا (فوت 1351 ) کشاورزی می کرد و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. او نیز کشاورز بود، از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم آبان1361، در موسیان هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
فرازی از شهادت نامه شهید تقی عبدالمحمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
و قتلا فی سبیلک فوفق لنا
خدایا شهادت در راهت را نصیب ما گردان
به نام الله و به یاد الله و بخاطر الله آغاز می کنم شهادتنامه ام
حمد و سپاس خدای را که جفت و فرزندی نگرفته و او را در ملک وجود شریکی نیست و قدرت کاهش نمی یابد و بی نیاز از یار و مددکار است و بزرگترین تکبیر و ستایش سزاوار اوست.
حمد و سپاس و ستایش خدای را است که
در ملکش هیچ ضد و مخالفی ندارد و در امر و فرمانش خصمی و کشمکش نتواند.
حمد و سپاس و ستایش مخصوص خداست که عالم را خلق می کند و کسی او را خلق نکرده همه را روزی میدهد و خود روزی نمی خواهد طعام میخوراند و خود از طعام مستغنی است هر خیر و نیکی بدست قدرت اوست. و او بر هر چیزی گواه است .
ای خدا هرگز فکر نمیکردم که زمانی برسد که من مشغول شهادتمانه شوم. اصلاً درعالم رویا هم بخواب نمیدیدم ولیکن این لطف توست که مرا به اینجا رسانده است و در آستانه عملیاتی بزرگ قرار داده است . هم اکنون که این کلمات را می نویسم ساعت حدود 11 شب است در اینجا خیل عظیمی از لشگر بعد از ادای فریضه و عزاداری برای شهید رجایی و باهنر بخواب فرو رفته اند. اما چه خوابی که اگر بصورت تک تک آنها نظر کنی قطرات عرق همچون دانه های مروارید از گونه های آنها میریزد و گویی که گناهان آنهاست که از سرو روی آنها میریزد. در جلوی چشمان من نوجوانی حدود 15 ساله بخواب رفته گویی نور خدا در پیشانیش میدرخشد نوجوانی که تنها پسر خانواده است ای خدا چه چیز باعث شده و چه انگیزه ای پدید آمده که این نوجوان محبت پدر و مادر و مدرسه و کلاس و درس و آرامش رختخواب را رها کرده و در این هوای گرم به استقبال مرگ آمده است. ای خدا این روح الله کیست که اینچنین با دم مسیحیایی خود ملتی را متحول نمود و به فکرهای منجمد آنها روح بخشید؟ خدایا از تو میخواهم که عمر او را به بلندی آفتاب دراز گردانی و همیشه او را موفق و پیروز گردانی . آمین یا رب العالمین
هم اکنون که این شهادتنامه را
می نویسم نه به معنای آنست که امیدوار به شهادت باشم هرگز چرا که لیاقت و استعداد پذیرش
در آنرا در وجود خود نمی یابم ولی از طرفی نمی توان از رحمت و لطف خدا مایوس شد که
یاس در مکتب ما کفر است. و از طرف دیگر شاید از قضا تیری به خطا رفت و تربت سیاه من
رو سیاه فرو نشست و شد آنچه که باید. در این صورت اگر سعادتی شد و کشته شدم در این جهاد
فی سبیل الله وصایایی با شما دارم. با شما ای امت حزب الله و ای پیروان امام و امیدهای
امام زمان (ع) ای قائمان احکام اسلام ای کسانی که امروز خدا و پیامبرش و امام زمانش
چشم به شمادارد و بوجود شما افتخار می کنند.
توصیه ام به شما این است که همیشه دو
جریان را فراموش نکنید و همیشه در فکر این دو جریان تاریخی باشدی که مبادا دوباره تکرار
شود. که اگر تکرار شد وای بحال شما در همین عصر و زمان و در عصرهای آتیه و نسلهای
آینده جز ننگ و در قیامت جز عذاب برای شما نخواهد بود که آن دو جریان این است:
اول: ماجرای
مسلم و کوفه و دوم: جریان طلحه و زبیر.
میخواهم بگویم امام را این اسوه را این قائم
را این پیشوا را این بت شکن را این حامی محرومان را تنها نگذارید. ای خدا تو شاهد باشی که من گفتم آنچه را که به فکر من خطور
دادی گفتم
بالاتر از هر نیکوکاری نیکوکاری دیگری است تا آنکه انسان در راه خدا شهید شود. همین که در راه خدا شهید شد بالاتر از او نیست . برادران عزیزم
بدانید که امروز چشم پیامبر اسلام به شما است. چشم امام زمان (عج) به شما است و چشم روح
الله به شما است. شما هستید که سازنده تاریخ فردا هستید. شما هستید که در آینده تاریخ
درباره شما قضاوت خواهد کرد. شما را چه شده است که فرمان امام را لبیک نمی گوئید؟! چرا
هنوز حکم ولایت فقیه را درک نکرده اید چرا به جبهه ها نمی شتابید چرا هنوز اسیر هوای
نفس هستید؟
مگر این سخن علی علیه اسلام را نشنیده اید که می فرماید: مکرر در مکرر به دشمن حمله برید و از فرار
از جبهه بپرهیزد که این کار باعث ننگ و عار در آیندگان شما خواهد بود. و باعث عذاب
در قیامت امروز صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان بلند است حال که این سعادت نصیب شما
شده است هجرت کنید از خود بسوی خدا از خود بینی بسوی خدا بینی و از خود گسستن و به خدا
پیوستن که اگر در این زمان بسوی خدا نباشید پس سر به کجا گذاشته اید . عزم خود را جزم
کنید و گوش به بهانه های بی بها ندهید و به سوی جبهه ها هجوم آورید که اگر خدای ناکرده
این جنگ شکست بخورد اسلام شکست خورده است، و در آنصورت مصداق سخن علی خواهیم شد: که
عار فی الاعقاب و ناز یوم الحساب.
قطره ای از اقیانوس حزب الله ـ جندی از جنود الله ـ پیروی از پیروان روح الله ـ معتقد به خلوت جهانی الله ـ امیدوار به نصر من الله
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی