به فرزندانتان بگویید من چرا شهید شدم/ اسلحه من زمین نماند
نوید شاهد استان مرکزی ؛شهید مجید بخشنده دهم مرداد1346 در شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش محمدحسین، خیاط بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم اسفند1362، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو، شهید شد. مزار او درگلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
آنانکه ایمان آوردند و از وطن خویش هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانهایشان جهاد کردند آنها نزد خدا مقامی بلند دارند و آنان رستگار و سعادتمند اند. آیه 20 سوره توبه
با سلام بر صاحب این زمان حضرت مهدی عج و با سلام بر سرور شهدای اسلام حسین (ع) و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی خمینی بت شکن که چنین مبارزه ایی به ما آموخت و با سلام به رزمندگان دلاور دین مبین اسلام این انسان های با تقوا که لرزه بر اندام ابرقدرتهای شرق و غرب انداختند به امید پیروزی این رزمندگان جان بر کف و از خود گذشته و به یاد شب زنده داران در جبهه و به یاد یاوران حسین زمان آری شهیدان آنان اند که در آیه فوق می فرمایند آنان که هجرت گزیدند و از دنیا بریدند و هجرت کردند از مادیات زندگی گذشته و به معنویات الهی پیوستند خدا را هدف قرار دادند و به دنیا لگد زدند و دنیا را قفس خود دیدند و از افکار سیاه و باطل هجرت کردند و به نور پیوستند و به آن هنگامی که احتیاج به جهاد است قیام می کنند و از مالهایشان و جان خود در راه خدا مایع می گذارند و جهاد می کنند و آنها هستند که رستگارانند و بندگان واقعی خداوند و از تمام قید و بندهای زندگی خود را رهانیده اند و اینک که شهید شده اند.
امیدوارم آیه فوق شامل حال من بشود. می خواهم بگویم بدانید راهی را که من انتخاب نموده ام با اگاهی و اطلاع کافی به آن فکر نموده و تصمیم راسخ درباره این راه گرفته ام و این راه راهی جز جهاد در راه خدا و راه مبارزه برای خدا چیز دیگری نیست و من با نیتی پاک این راه را ادامه خواهم داد و خالصانه جان خود را برای خدا تقدیم می کنم.
انسان یک وقت حیات از جانب خداوند می گیرد و یک وقت خدای بزرگ این حیات را از ما خواهد گرفت پس چه بهتر است انسان جان خود را در راه خدا و خالص همچون ذرات آب به بهترین نحو تقدیم دارد. آری شهادت در راه خدا برای من افتخاری است. از خدا می خواهم که این افتخار عظیم را نصیب من بکند من که در دوران زندگی ام خدمتی به دین مبین اسلام نکرده ام ولی امیدوارم با مرگم خدمت ناچیزی به دین اسلام انجام دهم البته اگر این سعادت بزرگ نصیب من بشود به شما عزیزان نیز توصیه می کنم که ادامه دهنده راه راویان قصه سرخ شهادت باشید. چون شهادت در راه خدا هدف انبیا بوده و راه افراد مخلص خداوند می باشد و از این طریق می شود به خدا نزدیک شد پس سعی کنید هدف شما نیز همین هدف مقدس و الهی باشد این راه ، راه طلبیده شدن در نزد خداوند کریم می باشد راه اسلام و قرآن می باشد.
و اما تو ای پدر گرامی و ارجمند ای کسی که بسیار سختی ها و مشقت کشیده ای ای کسی که به خاطر فرزندت و به خاطر در آسایش بودن او فوق العاده رنج کشیده ای و سختی های بسیاری بر خود تحمل می کردی تا او راحت باشد پدر درمقابل این زحمات فراوان تو من کاری نمی توانم بکنم و فقط برای تو دعا می کنم زیرا غیر از این مسئله کار دیگری نمی توانم انجام دهم من در دوران زندگی ام نتوانسته ام خدمتی به شما بکنم و عصای دستتان قرار بگیرم ولی امیدوارم در دنیای ابدی همدیگر را ملاقات نموده تا من از وجودتان استفاده نمایم پدر جان شما حاضر بودید برای رفاه من بیشترین چیز خود را بدهید و اینجا من شرمنده ام که چرا به شما کمک نمی کرده ام امیدوارم که اشتباهات مرا مورد عفو خود قرار دهید و از تقصیرات من بگذری خداوند به شما پدر عزیز اجری جلیل عنایت فرماید.
و اما تو ای مادر گرامی ام کسی که اجری عظیم در پیشگاه خداوند متعال دارد شما حاضر شدید سختی های فراوانی و مشکلاتی بس سنگین را تحمل نموده تا فرزندت در کمال راحتی به زندگی مشغول باشد مادرجان شما می خواستید که من در کنار شما باشم و از دور شدن از شما خودداری ورزم ولی باور کن مادر به خدا قسم من نمی توانستم در خانه نشسته و ببینم برادرانم مانند غنچه های گل بر روی زمین می ریزند و من در خانه راحت نشسته باشم. از شما مادر گرامی تقاضا میکنم بر اثر نبودن من هیچ خلل و ضعف از خودتان نشان ندهید و عقیده و ایمانت هر چه بیشتر مستحکم شود مادرجان شما برای من زحمات بسیاری کشیده اید و من در این دنیا نمی توانم پاسخگوی محبتهای شیرین و آن مهرورزی فراوان تو باشم ولی امیدوارم در دنیای ابدی همدیگر را ملاقات نماییم. و از شما تقاضا می کنم بر اثر نبودن من صابر باشید و صبر نمایید هرچند می دانم که صبری بس گسترده و وسیع دارید و اگر از من اشتباهی و خطاهایی دیده اید امیدوارم مرا حلال نموده که من در آن دنیا متوجه عذاب خداوند نباشم مادرجان مرا حلال کن و امیدوارم که سفارش صبر که ذکر کردم عمل نمایی
و اما شما برادران عزیزم برادر سعید و برادر مسعود من برای شما نمی توانم چیزی بگویم و نمی توانم نصیحتی به شما بکنم چون من همیشه محتاج به نصایح شما بودم ولی نکته ایی را به شما برادران گرامی تذکر می دهم و هرچه می توانید علم بیاموزید و دانش و آموختن را پیشه خود کنید و سعی نمایید هرچه آموخته اید بر دیگران نیز بیاموزید و مقام عالمان را که خود می دانید هذا العلم افضل من ده الشهداء مداد عالمان برتر از خون شهدا می باشد و برادران اگر هر مسئولیتی بر عهده دارید به بهترین نحو این کار را انجام دهید خداوند به شما اجر عظیم عنایت فرماید
و اما شما خواهران عزیز پروین ، نسرین ، رضوان ، ناهید سعی کنید تقوا را پیشه خود کنید و چون زینب سلام الله از حسین مظلوم حمایت کرده و همگام با انقلاب به پیش بروید و از مطالعه نمودن دریغ نورزید و علم آموختن را پیشه خود کنید تا خدمتی به خلق خدا انجام داده باشید و اگر خطایی از من حقیر دیده اید به بزرگی خودتان مرا مورد عفو قرار دهید و پروین جان به مهدیه بگو که مجید راهش را با دقت کامل انجام داد در رابطه با شهادت برای او سخن بگو خدا یارو نگهدارتان موفق باشید و شما اقوام عزیز امیدوارم که همیشه موفق باشید و در هر کاری که انجام می دهید خدا را ناظر بر اعمالتان بدانید
خاله های عزیز و گرامی من ای انسان های گرامی در نزد پروردگار به فرزندانتان بگویید مجید برای چه شهید شد و به آن ها بگویید که بعداز شهادت مجید سلاح مجید را برداشته و راه مجید را ادامه دهند و من از تمامی شما انسان های عالی قدر التماس دعا دارم به حامد بگویید در مسئله درس خود فوق العاده کوشا باشد و حامد جان امیدوارم با تحصیل خوب خود بتوانی خدمتی بزرگ به خلق خدا انجام دهی مجید جان این گفته ها نیز شامل تو هم می شود و حامد و وحید اگر زمانی جبهه احتیاج به نیرو داشت حتماً در صفوف جبهه قرار بگیرید زیرا واجب می باشد زیرا جنگ برترین مسئله کشور است .
منبع: اداره ،اسناد هنری انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
