زندگینامه سرباز شهیدی از عملیات فتح المبین
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، زمستان با سرمای جانسوز و طاقتفرسایش در شهر و روستا پیچیده بود و زمین لباس سفیدی به تن کرده بود. فصل بارش رحمتهای الهی که نعمتهای خداوند از آسمان بر سر مردم جاری میشود و مردم ایران منتظر بودند تا با آمدن بهار گلها و درختان سر از زیر برف تازه بیرون آورند و عشق و محبت را دوباره تجربه کنند. آنها در فصل سرد خداوند چشمانتظار بهاری دوباره بودند که درست در اولین روز از بهمنماه سال 1339 در خانه خانواده عباسی خبرهای تازهای از راه رسید، خبری که در وسط زمستان شوق بهار را به خانواده تقدیم کرد.
شهید حسن عباسی در اولین روز از بهمنماه سال 1339 در روستای زیبای واپیله از توابع شهرستان خمین در استان مرکزی، دیده به جهان گشود. او فرزند خانوادهای مومن و متدین بود که از کودکی در کانون پر مهر خانواده عشق و محبت و صفا و صمیمیت را آموخت. او در دامن پر مهر مادری مهربان و زیر سایه پدری غیور رشد کرد و از آنها انسانیت و شرافت را به ارث برد.
حسن روزهای خوش کودکی را در کنار اعضای خانواده پشت سر گذاشت و در سن هفتسالگی وارد دبستان شد. او از کودکی بسیار باهوش بود و به درس خواندن علاقه زیادی داشت بنابراین هنگام رفتن به مدرسه از عشق و علاقه زیادی برخوردار بود و با این علاقه وافر دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و با مقطع دبیرستان راه یافت. او پس از طی دوران دبیرستان موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.
او با رفتار خوبش خود را در دل همه جا کرده بود و به همین دلیل برای کمک به همنوعان از هیچ کمکی کوتاهی نمیکرد. حسن از آغاز جنگ تحمیلی همواره در آرزوی نبرد و شهادت بود تا اینکه در همان زمان برای اعزام به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد و با اشتیاق در این راه قدم گذاشت. او سرباز وظیفه بود و مدتی را در لشکر 84 خرمآباد خدمت کرد و سرانجام در هفتم فروردین ماه سال 1361 در دشت عباس طی عملیات فتح المبین با اصابت ترکش به شکمش شهادتش را از حضرت حق عیدی گرفت و روحش آسمانی شد. پیکرش در زادگاهش روستای واپیله به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه:
برای من گریه نکنید، اگر افتخار شهادت پیدا کردم، همان جشن و سروری که
قرار بود برای عروسی من بگیرید، همان را برای شهادتم برگزار کنید. من راضی
نیستم که هیچکس حتی شما پدر و مادر، برادر و خواهر برایم ناراحت باشید چون
من راهم را پیدا کردم. به قیمت جانم هم اگر تمام شود آن را به پایان
میرسانم و تنها هدفم استقرار اسلام در تمام جهان است.
ای مسلمانان دست از
یاری امام خمینی بر ندارید. این دوره همانند زمان امام حسین(ع) است. بدانید اگر شما الان یار و یاور حقیقی امام باشید اگر در زمان امام حسین(ع) هم بودید حتماً از یاران سالار شهیدان میبودید و اگر الان با سخنان امام خمینی مخالف هستید، آگاه باش که اگر در ایام عاشورای حسین(ع)
هم بودی از یزید و یارانش بدتر بودید.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی