نو دامادی که برای شهادت از مادر رضایت نامه گرفت
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید نصرت الله امانی در ششم آبان سال 1337 در روستای محمدآباد از
توابع شهرستان خمین دیده به جهان گشود. در خانه ای پر از مهر و محبت و نور
قرآن گام نهاد و تربیتی بر اساس آموزههای دینی داشت و او را در مسیری قرار
دادند که با اختیار و اراده خویش بهترین راهها را در زندگی انتخاب کند و در
مسیری بکوشد که به انتهای عرفان و قله های معنویت برسد.
نصرت الله دوران کودکی و نوجوانی اش را در کنار خانواده و در روستای محمدآباد سپری کرد. به خاطر فقر مالی خانواده مجبور شد یکسال درس و مدرسه را رها کند، ولی با پشتکاری که داشت توانست تا پایان سوم راهنمایی به تحصیلاتش ادامه دهد. در حین تحصیلش بود که یک تصادف شدید داشت، همه میگفتند او زنده نخواهد ماند ولی به لطف خداوند او زنده ماند، چرا که برای هدفی بزرگ ساخته شده بود و قرار بود علمی را به دوش بکشد و بعد به دیدار معبودش بشتابد.
به خاطر ادامه تحصیل به تهران رفت و در کارخانه باطری سازی مشغول فعالیت شد تا در دخل و خرج و زندگی به پدر کمک کند و خود نیز به تحصیلش ادامه دهد. به پدر و مادرش احترام ویژهای میگذاشت. وقتی دوستانش از او طلب مساعده میکردند دریغ نمیکرد و با دوستانش رفتار خوبی داشت و در نبود آنها از حال خانواده شان مطلع میشد و به آنها سر میزد.
با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد و پس از مدتی عازم جبهههای جنگ تحمیلی شد. در سال 1360 ازدواج کرد و در هنگام شهادت یک فرزند داشت. پس از بیست روز از ازدواجش به جبهه رفت که در کردستان ترکش خمپارهای به کلاه آهنیاش برخورد کرد و وقتی به مرخصی بر گشت. به مادرش گفت: شما راضی نبودید که من شهید شوم به همین دلیل از آنها برای حضور مجدد در جبهه رضایت گرفت.
سرانجام او پس از حدود 5 ماه حضور مستمر در جبهه در اولین روز از خرداد سال 1361 هنگامی که به عنوان فرمانده دسته در گردان پیاده خدمت میکرد در جاده اهواز - خرمشهر شربت شیرین شهادت نوشید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی