مادر دیگر نگران علی اصغرش نبود
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، پانزده روز از فروردینسال 1338 گذشته بود که خانواده ثلاث، صاحب فرزندی شدند. نامش را گذاشتند «علیاصغر»، به نیت ششماهه شهید حضرت اباعبدالله(ع) و به ایشان متوسل شدند برای عاقبت به خیری پسرشان.
علیاصغر پسری خوشاخلاق و مهربان بود. درسخواندن را دوست داشت و تصمیم داشت تحصیلاتش را ادامه بدهد. بر خلاف پسران همسن و سال خودش که خیلی زود درس را رها میکردند و وارد بازار کار میشدند، علیاصغر تا پایان دوره متوسطه تحصیلاتش را ادامه داد و دیپلم گرفت.
درسش که تمام شد، باید برای خدمت مقدس سربازی اعزام میدان نبرد شد. به لطف زحمات امام خمینی(ره) و سالهای سال مبارزات مردمی، رژیم عوض شده و جمهوری اسلامی آمده بود تا روزهای مردم را رنگ آسمان بزند. خیال علیاصغر و خانوادهاش راحت بود که حالا دیگر نیاز نیست با دلشوره و دل چرکین، دو سال به رژیم طاغوت ستمشاهی خدمت کند.
جنگ، سایه شومش را بر سر ایران انداخت. دل مادر در تلاطم بود. هر روز از جبههها شهید میآوردند. علیاصغر، سینه سپر کرده و آماده نبرد بود. به جبهه اعزام شد، به شلمچه، به خاک دامنگیر عشق.
شهید علی اصغر ثالث سرباز لشکر 64 ارومیه در دوم مهر سال 1359 هنگام درگیری با گروهکهای ضد انقلاب در منطقه عملیاتی مهاباد، به شهادت رسید و به آسمان عروج کرد. برادرش عباس نیز در اسفند ماه 1365 در شلمچه به شهادت رسید.
تصاویر بیشتر از شهید
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی