معرفی کتاب/ راز زندگی بقا
به گزارش نوید شاهد زنجان، کتاب "راز زندگی بقا" در 255 صفحه به قلم مسعود بابازاده بهار سال 1399 به چاپ رسید. ناشر این کتاب غواص و حاوی زندگی نامه شهید "بقاء ثمین تاب" است.
کتاب مذکور شامل قسمتهایی چون سرآغاز، 14 فصل و تصاویر و اسناد است.
در سرآغاز این کتاب میخوانیم؛
زندگی بقا از لحظه تولد تا لحظه شهادت رازهایی در دل داشته است شاید جز خداوند هیچ کس نمی داند پدر و مادر بقا، چه کسانی بودند و چرا در اولین روز تولدش او را در کوچه رها کردند و رفتند.
راستی چه کسی نام بقاء را برایش برگزیده و چه کسی در لحظه ناب شهادتش در کنار حضور داشته است؟
آیا منظور شهید آوینی بقاء نبوده، آنجا که گفته است:
"آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست. پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی"
و شاید بقاء ثمین تاب از صبورترین انسانهای رنج کشیده در روی زمین بوده است.
کار نوشتن و مصاحبههای این کتاب سه سال زمان برد در این مدت با بعضی از مربی ها دوستان دوران کودکی و نوجوانی او در مراکز شبانه روزی بهزیستی تبریز و زنجان و تعدادی از رزمندگانی که مدتی با او همراه بودند دیدار و مصاحبه کردم تا شاید بتوانم به راز زندگی بقا دست پیدا کنم. اما گویی مقدر این بوده است که این راز همچنان پوشیده و سر به مهر باقی بماند.
مطالب این کتاب را با برداشت از خاطراتی که از بقا نقل شده به سبک و سیاق داستانی نوشتهام. امیدوارم صفحاتش را با عشق ورق بزنید و قهرمانانش را گاهی با لبخند و گاهی با اشک همراهی کنید.
در بخشی از کتاب میخوانیم؛
دورتادور پادگان را نگاه کرد و گفت: نادر! درسته که ما به خاطر نداشتن پدر و مادر و خانواده، با هم توی مراکز شبه خانواده بزرگ شدیم با هم زندگی کردیم و خندیدیم و گریه کردیم، دعوا، قهر و آشتی کردیم. اینها همه یه طرف اما اینجا منطقه است معلوم نیست همین الان عملیات بریم یا فردا یا یه هفته دیگه.
منظورت چیه؟ روشن تر بگو .
اینجا باید وابستگی ها را کنار گذاشت. باید از گذشتهها دست کشید و علاقه ها را رها کرد. من دیگه دنبال پیدا کردن پدر و مادر نیستم. فهمیدی؟!
اشک چشم های نادر جاری شد و گفت: تو خودت نمیدونی چقد عوض شدی. این حرفها رو تا حالا کسی نشنیده بودم. تو یه آدم دیگه شدی. شنیدم این جور آدم ها ش...ش
بقاء گفت: من دیگه از همه گذاشتههام بریدم. به مسائل مهمتری فکر می کنم.
صدای اذان مغرب از بلندگوی نمازخانه پادگان بلند شد بقاء به تابلوی چوبی کنار دیوار نگاهی کرد و گفت: نگاه کن روی این تابلو از قول امام خمینی چی نوشته. نوشته "تکلیف ما را سیدالشهدا (ع) معلوم کرده است."
انتهای پیام/