دیدن فرزندم اسارت را از یادم برد
سه‌شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۳
«حسین مراد امانی دهلقی» می گوید: عملیات آغاز و 19 نفر برای شناسایی رفتیم. چون شب شده بود و جایی را نمی‌دیدیم به کمین عراقی‌ها برخوردیم و هر 19 نفر به اسارت بعثی‌ها درآمدیم. زمانی که اسیر شدم فرزندم به دنیا نیامده بود وقتی آزاد شدم و خانواده به استقبالمان آمدند فرزندم را نمی شناختم تا اینکه به من گفتند پسرت به دنیا آمده. آن لحظه از دیدن فرزندم خوشحال شدم و اسارت را فراموش کردم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «حسین مراد امانی دهلقی» می‌گوید: 25 خرداد 1367 در تیپ کماندویی77 نبوت مشغول خدمت بودم. که به تیپ مسلم گیلانغرب اعزام شدم یک هفته آنجا بودیم. عملیات آغاز شد و 19 نفر برای شناسایی رفتیم. چون شب شده بود و جایی را نمی‌دیدیم به کمین عراقی‌ها برخوردیم و هر 19 نفر به اسارت بعثی‌ها درآمدیم. 10 روز ما را در رمادیه نگه داشتند و بعد به تکریت بردند. زمانی که اسیر شدم فرزندم به دنیا نیامده بود، وقتی آزاد شدم و به استقبالمان آمدند فرزندم را نمی‌شناختم تا اینکه به من گفتند پسرت به دنیا آمده. آن لحظه از دیدن فرزندم خوشحال شدم و اسارت را فراموش کردم.
انتهای پیام/
نظر شما
