شنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۱۶
در این مصاحبه بی‌پرده، جانباز دوران جنگ تحمیلی به بیان خاطراتی از حضور خود در جبهه‌های نبرد و چالش‌های پس از آن پرداخته است. او با شجاعت و صداقت، از دلاوری‌ها، سختی‌ها و فداکاری‌هایی می‌گوید که برای دفاع از وطن و آرمان‌های انقلاب اسلامی در دل جنگ تحمیلی به انجام رساند.
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، این مصاحبه مربوط به یکی از جانبازان دوران جنگ تحمیلی است که با صداقتی بی‌نظیر از تجربیات و خاطرات خود در طول سال‌های دفاع مقدس سخن می‌گوید. وی که در زمان آغاز جنگ به عنوان یک فعال سیاسی در دوران انقلاب فعالیت می‌کرد، با شجاعت و از جان‌گذشتگی به جبهه‌های جنگ اعزام شد و در عملیات‌های مختلف شرکت کرد. این روایت‌ها نه تنها از دلاوری‌های فردی او حکایت می‌کند، بلکه نشانگر تلاش‌ها و فداکاری‌های تمامی رزمندگان است که با نثار جان خود از وطن و آرمان‌های انقلاب اسلامی دفاع کردند. در این مصاحبه، وی از مشکلات شخصی، تجربیات عملیاتی، مجروحیت‌ها، و زندگی پس از جنگ سخن می‌گوید که نمادی از مقاومت و استقامت در برابر سختی‌ها و مشکلات است.

یادگارهای جنگ: روایت صادقانه یک جانباز از دوران دفاع مقدس
نوید شاهد: آقای رضایی، لطفاً خودتان را معرفی کنید.

احمد علی رضایی: بله، نام من احمد علی رضایی است. متولد 1333 هستم و در سال 1365 در عملیات شلمچه به عنوان جانباز در جبهه‌های جنگ حضور داشتم. کد ملی من 61897076 است.

نوید شاهد: از دوران ابتدایی فعالیت‌های خود در انقلاب صحبت کنید. چطور وارد جریان انقلاب شدید؟

احمد علی رضایی: من از آغاز انقلاب، یکی از فعال‌ترین افراد در این زمینه بودم. روزها در محل کارم بودم و شب‌ها در تظاهرات‌ها شرکت می‌کردم. در همین دوران، با اینکه انقلاب هنوز پیروز نشده بود، با ماموران و نیروهای ضدانقلاب درگیر می‌شدیم. انقلاب که پیروز شد، من با بسیج همکاری کردم و این همکاری ادامه پیدا کرد. خانواده‌ام نیز مشکلات خاص خود را داشتند که در نهایت با راضی کردن آن‌ها، به جبهه اعزام شدم.

نوید شاهد: به طور دقیق‌تر، چطور تصمیم گرفتید به جبهه بروید؟

یادگارهای جنگ: روایت صادقانه یک جانباز از دوران دفاع مقدس

احمد علی رضایی: در سال 1361، وقتی جنگ شروع شد، احساس مسئولیت شدیدی داشتم. من باور داشتم که باید از وطن و ناموسم دفاع کنم. من مسلمان بودم و طبق آموزه‌های دینیم باید در دفاع از کشورم حضور داشتم. بعد از مشکلات خانوادگی که داشتم و با راضی کردن خانواده، اعزام شدم.

نوید شاهد: تجربه شما از اولین اعزام به جبهه چه بود؟

احمد علی رضایی: اولین اعزامم به منطقه عملیات رمضان بود. در آنجا من مسئول تدارکات بودم. یادم می‌آید که در اوایل اعزام، همه چیز جدید و غریب بود. در ابتدا کارهای ساده‌ای مثل رساندن تسلیحات و آذوقه به خط مقدم را انجام می‌دادم.

نوید شاهد: و بعد از آن، در عملیات‌های مختلف حضور داشتید؟

احمد علی رضایی: بله، بعد از آن، در عملیات‌های مختلف حضور داشتم. در سال 1365، در عملیات کربلای پنج شرکت کردم. در آن عملیات، بسیاری از هم‌رزمانم شهید شدند و من خودم هم مجروح شدم. بعد از آن، دوباره به جبهه برگشتم و در خط مقدم پدافند بودم. شرایط بسیار سخت بود و جنگ با دشمن همچنان ادامه داشت.

نوید شاهد: چطور با وضعیت جبهه و عملیات‌های خطرناک کنار می‌آمدید؟

یادگارهای جنگ: روایت صادقانه یک جانباز از دوران دفاع مقدس

احمد علی رضایی: واقعاً شرایط بسیار سختی بود. شب‌ها در سنگر نگهبانی می‌دادیم و بعضی مواقع تحت حملات خمپاره و موشکی دشمن قرار می‌گرفتیم. یکی از خاطراتی که هنوز به یاد دارم، روزی بود که در سنگر نشسته بودم و منتظر بودم که دشمن دوباره حمله کند. در همین حین، به یاد بچه‌ها و خانواده‌ام می‌افتادم. همیشه نگران این بودم که آیا برمی‌گردم یا نه.

نوید شاهد: شما در این دوران با بسیاری از هم‌رزمان خود خاطرات زیادی دارید. از دوستان و هم‌رزمان شهید خود بگویید.

احمد علی رضایی: بله، من هم‌رزمان زیادی داشتم که برخی از آن‌ها شهید شدند. یکی از آن‌ها رضا پاشو، معاون گردان بود که در عملیات شهید شد. همچنین الیاس، یکی دیگر از هم‌رزمانم بود که در همان عملیات شهید شد. این دوستان در ذهن من همیشه زنده خواهند ماند.

نوید شاهد: بعد از مجروحیت در جبهه، وضعیت شما چگونه شد؟

احمد علی رضایی: بعد از مجروحیت، ابتدا به بیمارستان‌های صحرایی منتقل شدم. از آنجا به اهواز و سپس تهران منتقل شدم. پس از درمان، به مدت 35 روز در بیمارستان بستری بودم و بعدها به جبهه برگشتم.

نوید شاهد: و بعد از پایان جنگ، وضعیت شما چگونه بود؟

احمد علی رضایی: بعد از پایان جنگ، من به سپاه منتقل شدم و در آنجا مشغول به کار شدم. جنگ تمام شده بود، اما مشکلات من به عنوان یک جانباز ادامه داشت. هنوز هم از دردهای جسمی رنج می‌برم و بسیاری از مشکلات درمانی دارم.

نوید شاهد: شما به عنوان یک جانباز چه مشکلاتی را تجربه کرده‌اید؟

احمد علی رضایی: مشکلات بسیاری دارم. من خودم را در بیمارستان‌های مختلف درمان کرده‌ام، اما واقعاً هنوز مشکلات زیادی دارم. از لحاظ جسمی و روحی، این دردها همراه من است. متاسفانه برای جانبازان شرایط مناسبی در نظر گرفته نمی‌شود. مسئولین باید بیشتر به مشکلات ما توجه کنند.

نوید شاهد: در پایان، چه پیامی برای نسل‌های بعدی دارید؟

احمد علی رضایی: پیام من این است که همیشه باید قدر کشور و امنیتی که داریم را بدانیم. هر کسی که ادعای مسلمان بودن دارد، باید از وطنش دفاع کند. ما در آن روزها برای دفاع از کشورمان جان‌مان را فدای می‌کردیم و امروز از نسل‌های بعدی انتظار داریم که به این ارزش‌ها احترام بگذارند و برای حفظ امنیت و استقلال کشور، تلاش کنند.

نوید شاهد: از شما برای این گفتگو و به اشتراک گذاشتن تجربیات گرانبهایتان تشکر می‌کنم.

احمد علی رضایی: ممنون از شما. امیدوارم که این صحبت‌ها مفید واقع شده باشد.

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده