روایت زندگی یکی از شهدای هفتم تیر از زبان خودش

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی به نقل از شوهد استان مرکزی :یکی از خاطرات تلخ ملت در هفتم تیر سال 1360 به وقوع پیوست  در انفجاری که طی آن شهید بهشتی و هفتاد وتن از یارن باوفایش به ملکوت اعلی پر کشیدند از جمله کسانی که در این انفجار بال آسمانیش گشوده شد شهید علی هاشمی سنجانی است.

شهید علی هاشمی سنجانی در اول فروردین سال 1290 شمسی در روستای سنجان از توابع اراک چشم به جهان گشود پدرش محمود از روحانیون مورد اطمینان منطقه بود و مادرش از سادات علوی که به سبب زهد و پاکدامنی جایگاه ویژه ای بین مردم داشت به سبب عشق مادر به حضرت علی (ع)  بود که نامش را علی گذاشتند مادر در تربیت او اهتمام ویژه ای داشت و به همین سب او را به مکتب فرستاد تا از آموختن علم نیز بهره مند شوند. بعد از پایان مکتب بود که علی را تشویق به تحصیل در علوم حوزوی کرد و اینچنین بود که علی در همان روستا نزد شیخ عطاءالله فقیهی زنجانی به آموختن مقدمات مشغول شد.

در مدت زمان کوتاهی موفق به گذراندن علوم دوره مقدمات شد و جهت ادامه تحصیل و شرکت در دوره سطح راهی اراک شد.دوره سطح را نزد آیت الله سلطان آبادی و حجت الاسلام آقا شیخ جعفر که نمایندگی آیت الله حائری را در اراک داشت با موفقیت سپری کرد و برای یادگیری بیشتر عازم قم شد.

در قم در درس آیت الله حجت کوه کمری که متخلص به اخلاق و تقوی بود شرکت می کرد. علاوه بر آن در دروس فقه و اصول و فلسفه و عرفان آیت الله بروجردی هم حضوری فعال داشت. وی همچنین از دروس حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله گلپایگانی نیز بهره مند می شد.

شرکت در درس حضرت امام وبرنامه ریزی دقیق حضرت امام با توجه به حجم مطالعات و تدریس یکی از عوامل علاقه شهید هاشمی به آن حضرت شده بود.تهذیب و اخلاق نیکو و سطح علمی شهید در حدی بود که توانست اجازه حضرات آیات امام خمینی، ابوالحسن اصفهانی ، بروجردی ، حکیم و سید عبد الله شیرازی را در امور شرعیه وفقهی کسب کند.

ایشان در مبارزات قبل از انقلاب خصوصا بعد از نهضت حضرت امام فعالیت و مشارکت ویژه ای داشتند. در سال 1342 بود که به امر امام خمینی در بیت ایشان در اجتماعی بزرگ به سخنرانی پرداختند که امام بعد سخنان ایشان فرموده بودند: اسلام این روزها به بیانات امثال شما زیاد احتیاج دارد.

توجه ویژه شهید هاشمی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر واحیای این سنته حسنه باعث شده بود تا ایشان به بیدار گری مردم در قبال فساد رژیم شاهنشاهی بپردازد. وی با تاسی از قیام عاشورا و ابا عبدالله الحسین به برپایی جلسات سخنرانی اقدام کرده و مردم را به آگاهی و مقابله با فسادی که در جامعه جریان دارد دعوت می کردند.

به همین سبب بود که بارها توسط ساواک تعقیب و تحت شکنجه های سخت قرار گرفت و سال ها نیز ممنوع المنبر بود. زمانی که او را به ساواک قم یا اراک می بردند چنان بی پروا از فساد رژیم پهلوی سخن می گفت که باعث منقلب شدن نیروهای ساواک می شد.

وی پس از انقلاب نیز تلاش کرد تا در مسیر انقلاب و خط ایشان باشد. وی آنچنان دلبلخته امام بود که می گفت:  والله قسم من حدود پنجاه سال منبر برای خدا رفتم اما حاضر هستم با خدا معامله کنم به طوری که ثواب 50 سال منبر را بدهم تا ثواب یک لحظه از خدمات امام عظیم الشان را به من بدهند.

وی در برابر منافقین و افکار التقاطی شدیدا ایستادگی می کرد و در برابر کسانی که مدعی بودند در کشور آزادی وجود ندارد می گفت: آزادی یک مطلبی است که خیلی نسبت به آن تحریک شده است و در همه ادیان تعریف شده است، خصوصا در اسلام. آزادی یکی از هدف های اصلی همه ادیان الهی است. کج روان از هر نوع آزادی سوء استفاده می کنند از آزادی در عمل ، آن رقم استفاده می کنند آن را تا سر حد هرج و مرج می رسانند.

بدین سبب بود که وی از سوء استفاده افراد از جملات و مردم در رسیدن به اهداف شوم خود شدیدا ناراحت و ناراضی بودند.

در جریان انتخابات اول مجلس شورای اسلامی هم به سبب تکلیف شرعی اقدام به ثبت نام از حوزه اراک کردند که با رای قاطع مردم این خطه به مجلس راه یافتند. شهید هاشمی در طول نمایندگی خود در کمیسیون امور اوقاف و کمیته امداد مشغول خدمت بود. وی در این مدت از مسائلی رنج می برد که خود اینچنین می گوید : در این اوقات بسیار رنج می برم، و هر روز مقداری کتب فقهی ، به خصوص تحریر الوسیله امام ، را به همراه خود به کمیسیون می برم. ومسائل مورد نظر را برای آنان که لازم است می خوانم.

زهد وپارسایی شهید هاشمی آنچنان بود که در نطقی در مجلس برای اینکه نمایندگان را متوجه آخرت کند گفت: میل داشتم این تذکر را بدهم که تقریبا در جلسه دوم یا سوم بود که وارد شدم، جزوه هایی که مذاکرات جلسه سابق را نشان می داد، به دست من دادند. وقتی نگاه کردم ، دیدم تمام مذاکرات جلسه سابق در آن جزوه هست. یاد آیاتی افتادم در قرآن که از آن جمله ، این بود : «و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامه کتابا یلقیه منشورا اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» این جزوه گزارش یک مجلس را می دهد؛ لکن آن نامه ای را که روز قیامت به دست آدم می دهند، گزارش تمام زندگی هفتاد و هشت ساله انسان را می دهد و لذا باید بیدار شد.

و این مشی تقوا بود که باعث شد سر انجام ایشان در حلقه یاران شهید بهشتی  در انفجار هفتم تیر حزب جمهوری به دست منافقین کور دل، همراه با سایر یاران انقلاب به سمت بهشت برین بال بگشایند.

شهید هاشمی طی مراسمی در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.

از شهید هاشمی سنجانی چندین جزوه در باب اخلاق و عرفان و همچینین اشعار زیادی به یادگار مانده است.

استان مرکزی پنج شهید به اسامی حجت الاسلام علی هاشمی سنجانی، حجت الاسلام محمد حسین صادقی، محمود بالاگر، حجت الاسلام غلامرضا دانش آشتیانی و علی اصغر آقازمانی در حادثه هفتم تیر تقدیم میهن اسلامیمان کرده است.

در فاجعه هفتم تير علاوه بر شهيد ‌آيت‌الله بهشتي رئيس ديوان عالي كشور، 72 نفر ديگر از جمله 4 وزير، چند معاون وزير، 27 نماينده مجلس و جمعي از اعضاي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيدند.