مقام معظم رهبری در مورد هفته وحدت اتحاد و وحدت کلمه در میان مسلمانان و امت اسلام با یک نگاه و در میان ملت‌هاى مسلمان در هر کشورى اتحاد میان مردم کشور و ابعاض گوناگون این ملت‌ها مهم است.

نوید شاهد گلستان : قوم ترکمن، یکی ازاقوام ایرانی است که هویت فرهنگی و قومی خود را با توجه به گذشت زمان همچنان حفظ کرده و از طرفی سابقه پذیرش دین اسلام بوسیله این قوم به هزار سال می رسد. جمعیت قوم ترکمن در ایران به یک میلیون نفر می رسد که در استانهای مختلف کشور پراکنده اند. متمرکزترین حالت جمعیتی آنها در " استان گلستان" مشاهده می شود.

یکی از عرصه های حضور در اتحاد ملی، مقابله با دشمنان است که در دوران هشت سال دفاع مقدس، در برابر هجوم همه جانبه رژیم بعث عراق که در واقع به سرکردگی استکبار جهانی تحقق یافته بود، به منصه ی ظهور درآمد. قوم ترکمن از این آزمایش بزرگ ملی و دینی همراه و همگام با دیگر اقوام ایرانی پیروز و سربلند از میدان خارج شد. نگاهی به شهدای قوم ترکمن که از طریق انجام خدمت سربازی در سازمانهای نظامی همچون ژاندارمری و ارتش و جهاد سازندگی و بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اهدای شهدایی گرانقدر و جانبازان و آزادگانی سرافراز، گواهی بر تعلقات ملی و دینی این قوم محسوب می شود.

طلیعه وحدت در کلام شهدای اهل سنت استان گلستان

شهید عطاقلی نوروزی

"شهید عطاقلی نوروزی" متولد سال 1345 هـ ش. فرزند آقا قوجق در روستای ایگدر علیا، از توابع گنبد، متولد شد. در تاریخ 1365/9/18به جبهه اعزام و تا تاریخ 1365/10/12 در لشکر 25 کربلا حضور داشت. عضویت او در سپاه بصورت مشمول وظیفه بود و در تاریخ 1365/10/13 در منطقه عملیاتی شلمچه به علت اصابت ترکش خمپاره شهید شد.

در خصوص کودکی و نحوه تولد او مادر شهید چنین اظهار می کند:

« نام شهید را پدرش انتخاب کردکه اسم برادر مرحومش بود. پس از پنج دختر با نذر و نیاز که در خالدنبی(زیارتگاه) کردیم به دنیا آمد. یکبار در دوران کودکی وقتی از چاه آب می کشید به درون چاه افتاد اما پدرش او را نجات داد.»

شهید در خارج از ساعات درس و مدرسه (اوقات فراغت) در فعالیتهای کشاورزی کمک می کرد. با روحانیت روستا ارتباط خوبی داشت و قرآن خواندن را نزد آنها فرا گرفت. زمانی که به جبهه اعزام شد، گفت:

«من به جبهه می روم اگر شهید شدم گریه و زاری نکنید»

دوستش تعریف کرد که نماز ظهر را خواند، در سنگر بود که خمپاره به سنگر افتاد و به شهادت رسید. آرزو داشتیم او را داماد کنیم.»

محمد نوروزی برادر شهید اینگونه اظهار کرد:

«من برادر بزرگ شهید هستم و فرزند چهارم وشهید فرزند پنجم است. روابط ما خیلی عالی و صمیمی بود. بعد از انقلاب عضو گروه مقاومت بسیج شد. او به امام خیلی علاقمند بود. همیشه می گفت امام را دعا کنید وقتی به جبهه می رفت، گفت: بالاخره باید انقلاب را حفظ کنیم و شهدای دیگر مانند ما بودند، رفتند. اوقات فراغت را به ورزشهای فوتبال و والیبال اختصاص می داد. اولین بار در سن 19 سالگی به جبهه رفت. خبر شهادت او را خوجه نظر مهرانی فرمانده گروه مقاومت روستا به خانواده داد.»

تاجگل نوروزی (خواهر شهید) اظهار می کند :

« من خواهر بزرگ شهید هستم. ما تلویزیون داشتیم اما اول انقلاب آنها هنوز تلویزیون نداشتند. به همین دلیل اول انقلاب برای دیدن ورود امام به ایران به منزل ما آمد و صحنه های ورود امام را تماشا کرد و خیلی خوشحال شد. بزرگترین آرزوی او رفتن به دانشگاه بود. امام وقوع جنگ و علاقمندی به حفظ انقلاب دانشگاهی دیگر را پیش رویش باز کرد.»

طلیعه وحدت در کلام شهدای اهل سنت استان گلستان

شهید محمد آق

" شهید محمد آق" که به نام مستعار مُخی شهرت داشت در سومین روز فروردین سال 1345 هـ ش. در روستای حاجیلر قلعه به دنیا آمد. تحصیلاتش را از هفت سالگی شروع و تا پایان پایه پنجم ابتدایی ادامه داد و پس از آن بنا به دلایل متعدد ترک تحصیل کرد و به فعالیت های کارگری جهت امرار معاش خانواده روی آورد. در سنین جوانی ازدواج کرد. با رسیدن به سن نظام وظیفه عمومی با توجه به فعالیتش در بسیج به صورت مشمول وظیفه در سپاه پاسداران پذیرفته شد و پس از گذراندن آموزش های نظامی به منطقه عملیاتی اعزام شد و در اردوگاه هفت تپه و منطقه عملیاتی شلمچه حضور یافت تا اینکه در اثر اصابت ترکش خمپاره در روز شانزدهم مرداد سال 1369 به شهادت رسید.

خواهر شهید از محمد آق بعنوان فردی با اخلاق، محترم، فروتن، صادق و رازدار یاد می کند. ارادت او به اهل بیت(ع) خیلی زیاد بود. بزرگترین آرزویش خدمت به نظام جمهوری اسلامی بود. شهید در تاریخ 1365/8/17 به خدمت اعزام شد و در تاریخ 1367/11/18 مجروح شد. تا اینکه در اثر همین جراحت به شهادت رسید.

همسر شهید از وی به عنوان فردی انقلابی یاد می کند که منظم و با اخلاق بود و اوقات فراغتش را به همسر و فرزندش اختصاص می داد. و اظهار می دارد از اینکه همسر شهید هستم احساس خوشحالی و افتخار می کنم.

با تمام کسانی که در خصوص محمد آق گفتگو شده و ذکر خاطره ای از شهید داشته اند اظهار کرده اند که او امام خمینی را در دوران معاصر منجی می دانست.

طلیعه وحدت در کلام شهدای اهل سنت استان گلستان

شهید قربان دردی دلیجه

"شهید قربان دردی دلیجه" در سال 1344 هـ ش. در شهر آق قلا، بدنیا آمد. در سن هفت سالگی برای کسب تعلیم و تربیت رسمی به دبستان رفت و موفق به گذراندن پایه های ابتدایی شد. بعد از آن وارد حوزه علوم دینی شد و بعنوان طلبه به کسب علم و دانش پرداخت. قرآن و علوم دینی را در حوزه فرا گرفت به همین دلیل نیز بیشترین فعالیتهای فردی و اجتماعی او مطابق با آئین دینی و اسلامی بود. آموزش قرآن، و انجام واجبات و توصیه به دیگران در رعایت حقوق دیگران از جمله فعالیتهای معمول او، محسوب می شد.

از علاقمندی های شهید می توان به امام خمینی اشاره کرد. تأسیس نظام جمهوری اسلامی را بعنوان فرصتی مغتنم می شمارد. به همین دلیل نیز با حرکتهای ضد انقلابیون مخالفت می ورزید. از خصوصیات بارز اخلاقی ایشان می توان به خوش خلقی، معاشرت با دوستان، کمک به خانواده، مهربانی و صداقت رعایت حق الناس اشاره کرد. از نظر وطن خواهی، دفاع از میهن اسلامی را امری واجب می دانست. به همین دلیل یز بعنوان سرباز در مناطق جنگی حضور یافت. طی مدت حضور در جبهه به برادرش توصیه های موکد داشت که به تحصیل ادامه دهد، علم اندوزی کند، قرآن بیاموزد و در انجام واجبات بکوشد و نیکی به پدر و مادر را فراموش نکند.

قربان دردی دلیجه به مدت بیست ماه حضور فعال در جبهه های جنوب عاقبت در کربلای ایران یعنی شلمچه در تاریخ 1366/3/28 در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

 منبع : کتاب شقایق های صحرا در گلستان انقلاب (زندگی نامه و خاطرات شهدای ترکمن)/نویسنده :حسین یاقوتی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده