مصاحبه با پدر و مادر نام پدر شهید بابك امیدی
دوشنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۲۳
گرفتمش در تنگنای آغوش فشارش دادم و بوسیدمش ، توی چهرش نور شهادت بود به هر حال خداحافظی کردیم این واپسین دمی بود که من بابک را دیدم وقتی پشت به ما می رفت ما از بالا نگاه می کردیم به یاد دارم که این شعر سعدی را خوندم

مصاحبه با پدر و مادر نام پدر شهید بابك امیدیمصاحبه با پدر و مادر نام پدر شهید بابك امیدی

نام پدر: عباس
تاریخ تولد: ١٣٤٣/٠٨/٠٧
محل تولد: تهران
نام عملیات: رمضان
تاریخ شهادت: ١٣٦١/٠٤/٢٠
محل دفن: نامشخص
محل شهادت: پاسگاه زید
اقشار: دانش آموزی ، ورزشکاران ، بسیج ، فوتبال

وصيتنامه شهيد بابك اميدى


بسم الله الرحمن الرحيم
ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص.
با درود فراوان بر امام زمان (عج) ونايب بت شكن بر حقش امام خمينى وبا سلام بر تمامى شهيدان را ه حق وحقيقت ، وصيت نامه خود را مى نويسم . اى ابرقدرتها واى ابر جنايتكاران شرق وغرب اين را بدانيد كه ملت ايران تصميم گرفته اند كه مستقل باشند.
تصميم گرفته اند امتى واحد بنام حزب الله باشند ومكتب اسلام وپرچم توحيد را بر سراسر گيتى به اهتزاز در آورند وبر اين تصميم استوارند . اى امريكا اى شيطان بزرگ اين را بدان كه تمام ساز وبرگهاى نظاميت در برابر ايمان ايرانى ومسلمان هيچ است . با كه در افتاده اى  با ايرانى كه رهبرى بنام خمينى دارد مقصد تو خمينى است نه مقصود تو اسلام است واسلام دين محمد (ص) است  ومحمد (ص) پيامبر خداست وتو با خدا در افتاده اى بدان كه نابودى به اراده خداوند وبه دست حزب اله ، وشوروى تو كه ديگر رسواى جهانى آرى من يك بسيجى هستم وعضو ارتش 20 ميليونى بسيجم وجان بر كف هستم . بسيجيم وشهادت افتخار وآرزوى من است تو با كسى رو به رو هستى كه مرگ خونين را از حسين (ع) مى آموزد . تو درس شجاعت واستقامت را از روح خدا خمينى آرى من  ايرانيم وآرمانم شهادت واى تركشها ى خصم اگر پا هايم را قطع كنيد وسر ازتنم جدا سازيد من بر عقيده خود استوارخواهم ماند . واى گلوله ها سينه مرا بشكافيد كه من در برابر محارب با خدا ورسولش زانو نمى زنم. امت حزب الله بدانيد دشمن دو جاى يك حزب الهى را نشانه مى رود يكى قلبش كه آكنده از عشق به الله  است وديگرى مغزش كه شور بر انداختن اساس  ظلم وجور را به اراده خداوند دارد ومن اين دو را در راه خدا بر گذاشته ام . پدر ومادر عزيزم عاقبت هر انسانى مرگ است تا روزى كه خوانده شود پس چرا آدمى در شهوات وماديات غرق شود ومرگ سرخ را نپذيرد . وبر شما ست كه افتخار كنيد پسرتان شهيد شده ونيز بر شماست كه از روحانيت جدا نشويد وفراموش نكنيد كه بعد از شهادت هم نزد هم هستيم يادتان بماند كه هر گاه كبوترى پس‌ت پنجره ديديد بدانيد منم وپيش شما هستم وبدانيد كه جايگاه من وشما اين خاكدان زمينى نيست . همديگر را در روز قيامت خواهم ديد. بابك اميدى 1/4/61


مصاحبه با پدر شهید

با سلام خدمت پدر شهید بزرگوار بابک امیدی لطفا خودتون رو معرفی کنید ؟

به نام خداوند بخشنده مهربان

من عباس امیدی هستم پدر شهید بابک امیدی .

بابک در شهر ساوه بدنیا آمد هشت سال پس از آن به دلیل انتقال من به خمین مهاجرت کردیم در حال تحصیل بود که انقلاب شد ، خیابانهای خمین در سلطه نظامیان و روزها حکومت نظامی بود، مردم جرات نمی کردند رفت و آمد بکنند ، شهید به صورت پنهانی فعالیت هایی شروع کرده بود ...

بعد از پیروزی انقلاب جنگ شروع شد بابک از من اجازه خواست که به جبهه برود ، من گفتم موافق نیستم نمی گذارم به جبهه بروی ، ایشان در جواب به من گفت : من اگر بنشینم ، تو اگر بنشینی ، چه کسی برخیزد ، تو اگر برخیزی ، من اگر برخیزم ، همه بر می خیزند ، ما اگر برخیزیم همه بر می خیزند . گفتم حالا موقع برخاستن تو نیست تو حالا سن کمی داری ، مرد جنگ نیستی ، نمیتونی در جنگ شرکت بکنی و باید درس بخونی ، اگر شور نظامی گری چنان در سر تو هست دیپلمت را بگیرو برو دانشکده افسری و دقیقا یادم هست که شهید خوش نام ، صیاد شیرازی را مثل زدم که اون زمان سرگرد بودند گفتم مثل سرگرد صیاد شیرازی به اون صورت برو که کاری از پیش ببری مثل یک آدم  گمنامی میری ، یک آدم گمنام عراقی یه تیر به شما  می زنه یه جایی می افتی که پیداتم نمی شه ، نه اون تو رو می شناسه نه تو او رو می شناسی تو می اندازی که خودت زنده بمونی اون می اندازه که خودش زنده بمونه یه جایی می افتی گمنام من موافق نیستم ...

خاطره از شهید بفرمایید

به یاد دارم به کسی که از بابک نامه آورده بود گفتیم چند عکس ببر برای بابک خوبه براش نگاه می کنه تصلی هستش براش

ولی آنها را پس فرستاد من خیلی ناراحت شدم از این کارش ولی توضیح داده بود که اینها دلبستگی ایجاد می کنه من نمی خواهم هیچ خاطره ای به دنبالم باشه از خانواده و از شهر و از خویشاوند ها که بخشی از فکر من معطوف خودش بکنه عکسهایی رو پس فرستاد که اصلا انتظار نداشتیم .

از لحظه وداع با شهید خاطره ای در ذهن دارید؟

گرفتمش در تنگنای آغوش فشارش دادم و بوسیدمش ، توی چهرش نور شهادت بود به هر حال خداحافظی کردیم این واپسین دمی بود که من بابک را دیدم وقتی پشت به ما می رفت ما از بالا نگاه می کردیم به یاد دارم که این شعر سعدی را خوندم

در رفتن جانها ز تن گفتند هر نوعی سخن . من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود

 

مادرشهید والامقام بابک امیدی :

بسم الله الرحمن الرحیم من مادر شهید بابک امیدی خدیجه شهپوش

با شروع جنگ نا حق عراق علیه ایران هی اومد و رفت گفت مامان من می خوام برم جبهه ، مامان می خوام برم جبهه گفتم نه نه تو نمی تونی بروی جبهه ،نرو جبهه تو بچه ای حالا هنوز سنی نداری ،گفت از من کوچکترمی روند ، باید من برم جبهه یک شهید آورده بودند به نام علی اصغری شهید دومشون بود سرنداشت ، این بچه که آورده بودند این خیلی گریه و زاری کرد. می گفت یه خانواده ، دو تا شهید بده ، ما هیچی ندیم ، مگه ما می تونیم که جواب خدا رو بدیم ، من باید برم جبهه دیگه خلاصه سه دفعه رفت و آمد بار سوم که آمده بود من داشتم مربا درست می کردم برای جبهه ، بابک که اومد دید من زن ها را جمع کردم دارم تو حیاط کار می کنند برگشت گفت : ای بارک الله .. از این مادر جهاد گرم ، خیلی خوشم اومد ازت دو سه روز موند .

تو وصیت نامش نوشته بود هر وقت کبوتر سفیدی دیدی پشت پنجره اون منم آزارش ندهید .

از لحظه شهادت و دیدار شهید بفرمایید

بعد از 16 سال که آوردنش . در خواب شهیدم را دیدم . به من گفت : حاج خانم ؛ پاشو مهمون داری ! فردا نمازت قضا نشه ! نمازت بخون پاشو سراغ کارهات . گفتم : من شب دیر خوابیدم حالا که خوابیدم تو نمی زاری بخوابم ، همین جوری به غیظ بهش گفتم ، کلیدی به من داد و گفت : این کلید رو بگیر مادر بلندشو مهمون داری امروز مهمون داری نمی تونی بخوابی

بعد ما صبح زود بلند شدیم و آب و جارو کردیم و گل ها را آب دادیم

ساعت 9 صبح شد دیدم تلفن زنگ خورد من گوشی را برداشتم برادرم از تهران زنگ زد گفت آبجی ، گفتم بله ، گفت مهمان داری ،گفتم نمی دانم . بابک رو آوردن

رفتم بالا سر شوهرم خواب بود ،رفتم بالا سرش تکونش دارم گفتم : بابک اومد بابک اومد بلند شو.

گفت: زن مگه دیوونه شدی ،بابک کجا بود که اومد ؟

بابک را آوردن و با چه عزت و بزرگی به خاک سپردنش خدا کنه که در آخر زمان شفاعت ما رو بکنه 

 مصاحبه با پدر و مادر نام پدر شهید بابك امیدی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده