زندگينامه برادر شهيد عبد المناف جعفر داوودي
چهارشنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۰۵
نام پدر: ابوالحسن
تاریخ تولد: ١٣٣٩/٠١/٠٩
محل تولد: اراک
نام عملیات: بیت المقدس
تاریخ شهادت: ١٣٦١/٠٢/٠٧
محل دفن: گلزار شهدای روستای میلاجرد
محل شهادت: جنوب
اقشار: دانش آموزی ، تیپ 71 روح الله ، گردان امام حسن
زندگينامه برادر شهيد عبد المناف جعفر داوودي
بيو گرافي جعفر در سال 1338 شمسي در يک خانواده ي مذهبي در روستاي اسفندان از توابع شهرستان اراک به دنيا آمد پدرش کشاورز بود .جعفر از کودکي تيزهوش بود و علاقه خاصي به مسائل و احکام مذهبي داشت از پنج سالگي به آموزش درس قرآن پرداخت و در شش سالگي قرآن را به طور کامل فرا گرفت .در هفت سالگي راهي دبيرستان شد و پس از انجام دوره ابتدايي و راهنمايي در سال 1356 به شهرستان اراک رفت تا بقيه درسش را در رشته راه و ساختمان ادامه بدهد و در هنرستان فني شهيد باهنر اراک به درس خواندن ادامه داد.
بيو گرافي جعفر در سال 1338 شمسي در يک خانواده ي مذهبي در روستاي اسفندان از توابع شهرستان اراک به دنيا آمد پدرش کشاورز بود .جعفر از کودکي تيزهوش بود و علاقه خاصي به مسائل و احکام مذهبي داشت از پنج سالگي به آموزش درس قرآن پرداخت و در شش سالگي قرآن را به طور کامل فرا گرفت .در هفت سالگي راهي دبيرستان شد و پس از انجام دوره ابتدايي و راهنمايي در سال 1356 به شهرستان اراک رفت تا بقيه درسش را در رشته راه و ساختمان ادامه بدهد و در هنرستان فني شهيد باهنر اراک به درس خواندن ادامه داد.
خصوصيات اخلاقي :ويژگي اخلاقي و رفتار و برخوردش وصف ناپذير بود.جعفر نه تنها يک دوست مهربان بلکه يک معلم اخلاق براي دوستانش بود به طوري که حسن اخلاق او همه را به خود جلب و جذب مي کرد .تمام مخارج ايام تحصيل و زندگيش را از راه کار کردن به دست مي اورد چهره بشاش و برخوردي مودبانه و مهربان داشت و اکثر اوقات خود را صرف خواندن قرآن و کتاب و دعا مي نمود.
روحيه عجيبي داشت در راه عقيده اش ذره اي هراس به خود راه نمي داد او عاشق اسلام و انقلاب و در نهايت عاشق خدا بود و همين عامل عشق به معبود و مذهب مقدسش بود که هر لحظه آرزويش شهادت در راه خدا بود و سرانجام به آرزوي خود رسيد.
فعاليت سياسي و مذهبي يا جهيدن اولين جرقه انقلاب اسلامي در سال 1356 فعاليت سياسي اش را آغاز کرد.در آن هنگام که مردم مسلمان ايران به جنايات رژيم منحط پهلوي واقف شده بود هر روز تظاهراتي بر عليه اين رژيم دست نشانده مي نمودند جعفر در براه انداختن اينگونه تظاهرات و راهپيمائيها در اراک و روستاهاي تابعه سهم بسزايي داشت.پس از پيروزي انقلاب اسلامي با فرمان امام امت مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني (بسيج مستضعفان)به اموزش نظامي پرداخت و پس از طي دوره کوتاه مدت آموزش فعاليت خود را در بسيج اراک شروع کرد و همزمان با آن به عضويت انجمن اسلامي هنرستان شهيد باهنر در آمد و فعاليتهاي اصلي اش از اينجا آغاز شد .تعصب و علاقه شديدي نسبت به انقلاب داشت زندگي مادي برايش بي اهميت بد و تعلم اعمالش در محور ايمان به معنويت دور مي زد .
در مبارزه و دستگيري گروههاي محارب و منافق ضد اسلام و وابسته به اجانب به خصوص در کشف ستاد و لانه هاي تبعي آنان نقش مهمي داشت.
با شعله ور شدن آتش عشق جنگ تحميلي و با تجاوز علني صداميان کافر به خاک پاک ميهن اسلاميمان طاقت نياورده و با توجه به اينکه در سال چهارم هنرستان درس مي خواند درس و تحصيل خود را رها نموده و از طريق بسيج (سپاه پاسداران )به جبهه هاي خوزستان اعزام گرديد .
فعاليت او را در جبهه يکي از همسنگرانش که مدتي با او بوده چندين تعريف مي کرد حماسه آفريني و فعاليت هاي زياد در جبهه داشت و اعمالش بيانگر شجاعت و دليري اوست در مقابل خداي خود بسيار متواضع وفروتن بود ،شبها تا دير وقت قرآن و دعا مي خواند و سيل اشکش در موقع خواندن دعا جاري مي شد و اين خلوص را مي رساند.
در حملات سپاه غرور آفرينانه بر قلب تاريک دشمن زبون مي تاخت و با سلاح آتشين خود دمار از روزگار بعثيون کافر را در مي آورد.
در حمله فتح المبين شرکت فعال داشت و از جان گذشتگي هاي زيادي از خود نشان مي داد در حمله عظيم بيت المقدس با رمز "علي بن ابيطالب"شرکت نموده و بعد از حماسه آفريني هاي فراموش ناشدني در تاريخ 1361/2/20 در جبهه خونين شهر بر زمين گرم خوزستان نقش بست و دعوت معبودش را لبيک گفته به لقاءالله پيوست.
روحيه عجيبي داشت در راه عقيده اش ذره اي هراس به خود راه نمي داد او عاشق اسلام و انقلاب و در نهايت عاشق خدا بود و همين عامل عشق به معبود و مذهب مقدسش بود که هر لحظه آرزويش شهادت در راه خدا بود و سرانجام به آرزوي خود رسيد.
فعاليت سياسي و مذهبي يا جهيدن اولين جرقه انقلاب اسلامي در سال 1356 فعاليت سياسي اش را آغاز کرد.در آن هنگام که مردم مسلمان ايران به جنايات رژيم منحط پهلوي واقف شده بود هر روز تظاهراتي بر عليه اين رژيم دست نشانده مي نمودند جعفر در براه انداختن اينگونه تظاهرات و راهپيمائيها در اراک و روستاهاي تابعه سهم بسزايي داشت.پس از پيروزي انقلاب اسلامي با فرمان امام امت مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني (بسيج مستضعفان)به اموزش نظامي پرداخت و پس از طي دوره کوتاه مدت آموزش فعاليت خود را در بسيج اراک شروع کرد و همزمان با آن به عضويت انجمن اسلامي هنرستان شهيد باهنر در آمد و فعاليتهاي اصلي اش از اينجا آغاز شد .تعصب و علاقه شديدي نسبت به انقلاب داشت زندگي مادي برايش بي اهميت بد و تعلم اعمالش در محور ايمان به معنويت دور مي زد .
در مبارزه و دستگيري گروههاي محارب و منافق ضد اسلام و وابسته به اجانب به خصوص در کشف ستاد و لانه هاي تبعي آنان نقش مهمي داشت.
با شعله ور شدن آتش عشق جنگ تحميلي و با تجاوز علني صداميان کافر به خاک پاک ميهن اسلاميمان طاقت نياورده و با توجه به اينکه در سال چهارم هنرستان درس مي خواند درس و تحصيل خود را رها نموده و از طريق بسيج (سپاه پاسداران )به جبهه هاي خوزستان اعزام گرديد .
فعاليت او را در جبهه يکي از همسنگرانش که مدتي با او بوده چندين تعريف مي کرد حماسه آفريني و فعاليت هاي زياد در جبهه داشت و اعمالش بيانگر شجاعت و دليري اوست در مقابل خداي خود بسيار متواضع وفروتن بود ،شبها تا دير وقت قرآن و دعا مي خواند و سيل اشکش در موقع خواندن دعا جاري مي شد و اين خلوص را مي رساند.
در حملات سپاه غرور آفرينانه بر قلب تاريک دشمن زبون مي تاخت و با سلاح آتشين خود دمار از روزگار بعثيون کافر را در مي آورد.
در حمله فتح المبين شرکت فعال داشت و از جان گذشتگي هاي زيادي از خود نشان مي داد در حمله عظيم بيت المقدس با رمز "علي بن ابيطالب"شرکت نموده و بعد از حماسه آفريني هاي فراموش ناشدني در تاريخ 1361/2/20 در جبهه خونين شهر بر زمين گرم خوزستان نقش بست و دعوت معبودش را لبيک گفته به لقاءالله پيوست.
منبع: اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما