وصیت نامه شهید عزت الله هاشمی سنجانی در سالروز شهادتش

 نام پدر: حبیب الله
تاریخ تولد: ١٣٢٤/١٠/١٠
محل تولد: سنجان
نام عملیات: بیت المقدس
محل شهادت: خرمشهر
اقشار: تیپ 71 روح الله ، گردان امام حسن

وصيت نامه شهيد عزت ا...هاشمى
وصيت نامه 29/12/60
بسم الله الرحمن الرحيم
يا ايهاالانسان انك كارح الى ربك كارحا و ملاقيه ...
عجب بحرى است بحر عشق كه هيچش كرانه نيست  آنجا جز آنكه جان بسپارند چاره نيست .
به نام تو اى هستى بخش ، كه هستى ام از توست ، و اشرف مخلوقات فقير و درمانده درگاهت  كه چيزش بدادى و وجودش بخشيدى ، غفلت در ربودش  گذشت ، سر به طغيان نهاد ، بسيار در وجودش رسوخ كرد ، خيال كرد كه كسى است  زهى چنين باطل كه بى تو هيچ است بنام تو كه هرگز نتوان بيانت  كرد ، و مرا توانايى حمد و ثناى تو نيست ، بنام تو كه جز تو نتوانم يافت كسى را كه آمرزنده كوه گناهانم باشد ، چگونه بستايمت كه ظاهرم و ضعفم در برابر تو بشمار نايد .
اما اميد به بزرگواريت و رحمت بى پايانت . مرا بر آن داشته است كه از تو بخواهم كه هدايتم كنى و حجابهايم را بدرى و مرا از زندانها و قفسها رهاييم ببخشى و اكنون كه به سوى تو هجرت آغاز كرده ام دوام  تا از حجابهاى خويش و خانه هاى نفس رهايى يابم و همره كاروان عشاق مهاجرت تا كهكشان شهادت پرواز كنم كه بى ياريت توانى ندارم .
حجاب چهره جان مى شود غبار تنم
خوشا دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم
اى معبود : اى معشوق ، حجابهايم را بدر قفس هايم را بشكن ، زنجير هايم را پاره كن تا بسوى تو پركشم ، پروازم بياموز كه سخت دلشكسته ام دلم به تنگ آمده است ، و زنجيرها آزارم مى دهم .
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك
چند روزى قفسى ساخته اند از بدنم
سنگى براى شكستن قفس فروفرست تا شايد بتوانم در زمره مشتاقين كويت قرار گيرم اى كه هستى ام ز توست بار دگر مرا هستى بخش - اى نور روشناييم ببخش تا از ظلمات خارج گردم ، چگونه سپاست گويم اى تنها سزاوار ستايش ، كه سخت عاجزم .
و سلام و درود فراوان بر نايب برحق امام زمان (عج) امام خمينى اميد مستضعفان جهان  بر شهيدان آنانكه درخت اسلام را با خون خويش آبيارى كردند .علوم الهى و چه ديگر علوم ، كه انسان در اثر تكامل در جنبه هاى قلبى و عقلى و علمى  خواهد كرد - پدر و مادر را تا آنجا كه مى توانى كمك كارش  خط امام و ولايت  فقيه را كه همان خط اسلام است رها مكن ، هواهاى نفسانى را از خود دور كن كه با كمك  - برادر بعدا به اين صحبتها خواهى رسيد ، مرا نيز آنقدر صحبت است جبهه هاى بسيار كه وقت تنگ است - و ما منتظر فرمان امام براى حمله هستيم .
در ثانى هر چه بگويم فراتر از قرآن و نهج البلاغه كلام على (ع) نخواهم گفت براى رستگار شدن عمل به كلام الهى و وصاياى على در نهج البلاغه (به عنوان مثال وصيت هاى او بر فرزندانش و ... )
همچنين سخنان امام و اوليا و عرفا و دانشمندان الهى و علماى دين كافى است - و اين مقدمه اى لازم دارد و آن آموختن زبان قرآن و ... است (يعنى زبان عربى ) .
اگر قرآن را و نهج البلاغه و . . . و آنچه ذكر شد فرا راه خويش قرار دادى و پس از علم به آنها عمل نمودى قطعا لذت رستگارى را خواهى چشيد - به ديگر افراد خانواده نيز سلام رسانده و سرانجام خير را برايشان آرزومندم - از پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا عمو و دائى و خاله ها و . . . . تا كوچكترين آنها روح الله - كه انشاءالله ، سرباز آينده اسلام خواهد شد و امروز اسلام از همه شما انتظار مى رود كه خطايا را و بديها را ببخشيد - خداوند همه شما را به عاقبت خير برساند .
و خواهر ها بايد زينبى  باشند و همه هيچ غم بخود راه ندهند .
ضمنا  1-8 تا روزه بدهكارم و مى خواهم سه سال نماز اعاده شود اگر برادر حسن رضايى زنده بودند ايشان اينكار را تعهد كرده اند و اگر ايشان به درجه شهادت نائل شدند مشورت حجته الاسلام و المسلمين حاج آقا مقدسى اينها گرفته و خوانده اند ( دوستان مى توانند اگر  راضى بودند اين را ببين خودشان تقسيم كنند .
مقدارى كتاب است و مقدارى از آنها از پول شهريه است و چند تا از جمله (اصول كافى از حزب مى باشد و تعدادى نوار از برادران كه زحمت تصميم در مورد اينها را  را به برادر محمد تقى ابراهيمى محول مى شود كه با مشورت حاج آقا مقدسى در موردش تصميم بگيرند و اگر احمد خواست و مى شود به او داد بدهند و اگر در كتابخانه  و جاهاى ديگر بود بدهند .
     در  59 دينى در كرج مشغول شدم و در حدود سه ماه كار كردم كه در 2 نوبت پولش به من پرداخت شد 1- در خرداد 60 و آبان يا آذر 61 اگر چيزى مانده است و خمس بدان تعلق مى گيرد چه اضافه مقدار پول سپاه و كميته امداد نيز اگر به آن خمس تعلق مى گيرد هر چه مى شود بپردازيد اگر چيزى ماند پدر و مادرم درموردش تصميم بگيرند و اگر كسى طلب داشت از آن بردارد .
4- شلوار سربازى كه توسط حميد رضايى از تهران برگردانده ش با مقدار پول خورد كه در سا قهوه اى بزرگ است متعلق به احمد جوشكار  مدرسه رسالت مى باشد اگر توانستيد به او برگردانيد .
از همه حلاليت مى طلبم .
جبهه شوش 1/1/61

بسم رب الشهداء و الصديقين
وصيت نامه عزت هاشمى در تاريخ 29/2/61 روز چهارشنبه ساعت 9 صبح
ان الله اشترى من المؤمنين و انفسهم
براستى كه خدا معامله مى كند و  جانهاى مؤمنين را و نفسهاى مؤمنان را و به‌آنها بهشت مى دهد اكنون كه در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل هستم و با نيروهاى كفر صدامى مبارزه مى كنم تنها آرزويم پيروزى هر چه زودتر نيروهاى مسلمان و اسلامى برتمامى كفر است ما در اينجا امدادهاى غيبى خداى بارى تعالى و امام زمان را بوضوح ديديم و ديديم كه چگونه خداوند عاشقانش را به شهادت مى رساند و ما چون لياقت نداشتيم تا كنون طورى نشد ه ايم شايد هم تا كنون قسمت ما نشده يا زمان موعود براى ما پيش نيامده است و به يارى خدا ما تا پيروزى نهايى ايستادگى مى كنيم و به دنيا مى فهمانيم كه نيروى الله و قدرت اسلام تا چه حد است و اگر بعد از پيروزى به خانواده و مملكت خويش زنده برگشتم كه خود بيارى خدا زندگى را ادامه مى دهم ولى اگر خدا نخواست كه برگردم و شهيد شدم كه به آرزوى خودم رسيده ام و شما هم ناراحت من نباشيد و فقط نكات زير را توجه داشته باشيد .
برادر عزيزم ولى الله هاشمى اميدوارم از اينكه من شما را به زحمت مى اندازم مرا ببخشيد ولى مى بايست اينها را براى يكى مى گفتم و چه كسى و چه  بهتر از شما :
1
برادر عزيزم داداش ولى اگر من برنگشتم من بچه هايم را به اميد شما مى گذارم  خدا و بعد شما آنها را سرپرستى كن تا اينكه بزرگ شوند .
و در ضمن خود شما هم پول موكت و آجيل شب عيد را از من طلب داريد آنرا از سرمايه اى كه من دارم برداريد .
و برادر عزيزم من به شما مى گويم و شما هم به خانواده و كليه دوستان و آشنايان بگو گه نكند خداى ناكرده يك روز و حتى يك آن دست از امام و اسلام بردارند هميشه  پشتيبان اسلام و قرآن و امام خمينى باشيد و او را دعا كنيد از يادتان نرود كه من و تمام رزمنده هاى ديگر كه در اينجا هستند فقط به خاطر يارى و پشتيبانى اسلام قرآن و امام عزيزمان بوده است و در اين راه كاملا راضى هستيم اميدوارم كه خدا هم از ما راضى باشد نكند يك وقت خداى ناكرده بعد از من به امام و اسلام پشت كنيد كه خدا از شما نمى گذرد .

با تشكر از شما برادر عزيز و گراميم والسلام عليكم و رحمته الله و بركاته‌29/2/61
عزت هاشمى
و در ضمن برادر عزيز اگر من شهيد شدم جنازه مرا در پهلوى قبرستان پهلوى پدرم دفن كنيد .
انشاءالله كه خداوند به شما اجر فراوان عطا فرمايد .
حقير و بنده و عبد خدا و اسلام و امام زمان عزت هاشمى

و سلام بر پدر و مادرم كه تا آنجا كه توان داشتند برايم زحمت كشيدند و چه رنجها كه تحمل نكردند ، اميدوارم كه خداوند آنها را به سزا و پاداش نيك برساند ، پدر و مادر عزيزم كه من جز زحمت و رنج چيزى برايتان نداشتم ، بدانيد كه تيرهاى مرگ خط‌ا نمى روند و همه بسوى آنكه بازگشت همه بسوى اوست خواهيم رفت و من نيز كه وجودم از آن ديگرى است و هستيم را كه كس ديگرى داده است ما بسوى او نيز باز خواهم گشت و همچنين هركس را اجل و مدتى است كه تا زمانى معين در اين دار فانى و اين دنياى ازبين رفتنى زندگى مى كند و او چه در رختخواب باشد و چه در سفر و چه در كنار پدر و مادر باشد و چه در جبهه هاى نبرد پس از سرآمدن اجلش و پايان رسيدن عمرش زندگى را وداع خواهد گفت . پس علت مرگ من رفتن به جبهه نيست و حتما شنيده ايد داستان آن مادر و فرزندى را كه ، مادر براى نجات فرزندش از مرگ او را از رفتن به جبهه بازمى دارد اما پس از چندى در اثر حادثه اى مى ميرد پس چه بهتر كه مرگها در راه الله باشد و براى اسلام و در جهادى با كفار .
پس پدر و مادرم خدا را هميشه و در همه جا بياد داشته باشيد و در هر لحظه و زمان او را يار و مددكار خود بگيريد و از او كمك بخواهيد ، تا صبرتان دهد ، تا رستگارى نصيبتان گردد . علاقه مان را از دنيا و آنچه در اوست ببريد چه فرزند و چه مال و چه . . . تنها چيزى كه هميشه و همه جا انسان محتاج اوست الله مى باشد او غنى است و ما همه فقير و نيازمند او .
 تنها برادرم چند كلمه با تو گويم كه حاصل عمر بر باد رفته است ، در وحله اول خدا را شكر كن و سپاس بگذار ، كه در جامعه اى زندگى مى كنى و قوانين اسلام بر آن حكومت مى كند .
نه نقشه هاى شيطان ها  چرا كه در گذشته نه چندان دور چندان بعد ما را به گرداب هلاكت افكندند .
ثانيا برادرم الله را ، الله را ، و راه الهى را برگزين و از كمك هم مبادا ، كه لحظه اى و آنى او را فراموش كنى ، كه نفست را نيز و خودت را نيز فراموش خواهى كرد و شياطين با فتنه هاشان و نيرنگها ترا شكار خواهند كرد و تا بخود آيى در باطلاق هلاكت غوطه خواهى خورد ، برادر علم و دانش را رها نكن .

منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران  استان مرکزی