وصیت نامه شهید محمد شریفی
يکشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۳۸
یکم مرداد1344، در روستای خاره از توابع شهرستان دلیجان به دنیا آمد. پدرش سپف الله، کشاورزی می کرد و مادرش باشی نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. سی ام آذر 1363، در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
اینجانب سرباز وظیفه محمد شریفی دارای شناسنامه شماره 8 متولد سال 1344 به این شرح وصیت می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ لا تَخسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللهِ اَموَاتاً بَل اَحیاءَ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقونَ
می پندارید آنان که در راه خدا کشته می شوند مردگاننند بلکه آنان زنده می باشند و نزد پروردگارشان روزی می خورند. قرآن کریم
سلام و صلوات خداوند بر خاتم پیامبران و چهارده معصوم پاک و حضرت مهدی(عج) و نایب بر حق و بزرگوارش روح الله خمینی
سلام و درود بر شهیدان بدر تا شهیدان کربلا و تا آن شهیدی که این لحظه به درجه والای شهادت نائل میگردد
سلام و درود بر علمای اسلام که براستی قلمشان از شهادت با ارزشتر می باشد
سلام بر اسیران و مفقودین و مجروحین و بر خانواده های صابر و مسلمان آنان و خانواده شهداء و همه کسانی که به هر نحوی ادامه دهنده راه شهداء هستند.
حمد و سپاس خداوندی را که نعمت بر انسانها تمام کرده تا آنها را آزمایش کند سپاس و ستایش خداوندی را که توفیق عبادت یعنی سربازی و خدمت به اسلام را نصیب من کرد.
همانگونه که همه مسلمانان می دانند در 1400 سال پیش در کربلا هنگامی که اسلام و کفر در نبرد بودند و احتیاج به خون و شهادت بود در روز عاشورا سرور و سالار شهیدان فریاد برآورد هل من ناصرا ینصرنی آیا کسی هست که مرا یاری کند در جواب او عده کثیری از دنیا پرستان و پول پرستان و مقدسین خشکی که همه چیزشان دنیایشان شده بود ندای او را رد کردند.
اما آیا حسین و اصحابش سعادتمند شدند در دنیا و آخرت یا مخالفان او به نظر من همان اسلامی که بدن مطهر امام حسین(ع) برایش زیر نعل اسبان رفت و اسلامی که هزاران هزار شهید و مجروح و مفقود الاثر تا بحال داشته است در خطر است و وظیفه همه مسلمانان است که از آن دفاع کنند.
اینجانب که لباس مقدس و افتخار آفرین سربازی را بر تن کرده ام آماده ام که تا آخرین نفس در راه رضای خدا و اسلام و قرآن بجنگم و می دانم هر چه خدا خواهد همان است و ما هم راضی هستیم به رضای تو ای خدای بزرگ و با یاری گرفتن از امدادهای غیبی خداوندی و با کمک رزمندگان سلحشور این کفار را نابودشان سازیم و عاقبت هم اگر توفیق یافتیم در کنار مرقد شش گوشه سرور و سالار شهیدان آنکس که شهادتت را برای ما آسان کرد و آنکه دفاع از اسلام و قرآن و حیثیت و شرف و آزادی را آسان کرد عرض ادب کنیم.
و اما پیام من به امت مسلمان و همیشه در صحنه این است آنها که می توانند به جبهه ها بروند و آنان که نمی توانند باکمکهای خود اسلام و قرآن را یاری کنند امروز واجب است و لازم و فردا دیر خواهد بود.
هیچ عملی جز عمل خیر و صالح بدرد انسان نخواهد خورد و باید توشه این راه پرفراز و نشیب و بی پایان را در دنیا زود گذر و پوچ و بی ارزش فراهم کنیم اکنون روی سخنم باشماست این پدر عزیز و مادر مهربانم
اولاً از شما تشکر می کنم که مرا با زحمات زیاد بزرگ کرده تحویل جامعه دادید از جمله اینکه مرا ده سال به مدرسه فرستادید تا خود را شناختم
ثانیا باید مرا ببخشید که نمی توانم زحمات شما را جبرن کنم من که لیاقت و ارزش شهادت را در خود نمی بینم اما لازم است بگویم که اگر روزی خداوند مرا لطفی بخشید و بر من منت نهاد و شهادت که برای ما نعمت است نصیبم کرد نمی گویم برای من گریه نکنید چرا که گریه کردن بر شهید گذشته از صواب و شرکت در حماسه اش از افتخارات اسلام عزیز محسوب می شود.
الگوهای انسانیت امامان و پیامبران ما هم بر شهیدان خود و برای شهیدان اسلام گریه می کردند اما من وصیت می کنم زیاد ناراحت نباشید چرا که من امانتی بیشتر نزد شما نیستم و شما نباید در امانت خیانت کنید و دنیا پوچ و بی ارزش است
همه شما راه به خدای بزرگ می سپارم.
بتاریخ 63/7/17 محمد شریفی
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما