وصيت نامه شهيد سيدرضا ابراهيمى
شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۱
پدرجان موقعيكه شهيد شدم و خواستند مرا دفن كنند با دست خود مرا به خاك بنهد. اگر اين كار را بكنى روح من شاد خواهد شد چون شما مرا با دست خودت بزرگ كردهاى و مرا به جايگاه ابدىام تحويل بدهيد...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهيد سيدرضا ابراهيمى در سیزدهم شهریور 1342، در شهرستان ساوه به دنیا آمد. پدرش سیدابوالفضل،
مداح بود و مادرش عذرا نام داشت. دانش آموز دوره متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه
حضور یافت. دهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به پهلو، شهید
شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصيت نامه شهيد سيدرضا ابراهيمى
بسم رب الشهدا والصديقين
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه
هركس كه مرا طلب كند خواهد يافت و هركس كه مرا بيابد خواهد شناخت و هركس كه مرا بشناسد عاشقم خواهد شد و هركس كه عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هركس كه عاشقش گردم او را خواهم كشت و هركس كه او را بكشم ديه او بر گردن من خواهد بود و هركس كه ديهاش بر عهده من باشد ديهاش را خواهم پرداخت.
با ياد و بنام خدا براى او و با اميدوارى به رحمت خدا چند كلام بعنوان وصيت نامه ذيلا معروض مىدارم.
اكنون كه فضل خدا شامل حالم شده و به سوى جبهههاى اسلام عليه كفر مىروم اميدوارم بتوانم براى اسلام مفيد واقع بشوم و بتوانم انجام وظيفه بنمايم، شما برادران و خواهران را به اطاعت از اوامر امام خمينى رهبر بزرگوارم سفارش مىكنم پدر و مادرم و خواهران و برادرانم اميدوارم كه از شهادت من راضى و از فقدانم ناراحت نباشيد چرا كه من امانتى بودم در دست شما كه بايستى به صاحب اصلى يعنى به خدايم بازگشت بنمايم.
اميدوارم كه پدر و مادر و برادران و خواهران و همه بستگانم مرا ببخشند و سلامتى همگان را از خداى بزرگ مسئلت دارم . خداوندا از درگاهت مىخواهم كه گناهان كوچك و بزرگم را ببخشى و مرا عفو فرمايى و بهترين لحظه عمر من شهادت است آن لحظهاى كه اولين قطره خونم در راه اسلام به زمين بريزد لحظه خوشحالىام خواهد بود چونكه من و ساير رزمندگان اسلام هدفى جز پيروزى اسلام و شهادت نداريم و يك عرضى با پدرم دارم و آن اين است كه موقعيكه شهيد شدم و خواستند مرا دفن كنند با دست خود مرا به خاك بنهد.
اگر اين كار را بكنى روح من شاد خواهد شد چون شما مرا با دست خودت بزرگ كردهاى و مرا به جايگاه ابدىام تحويل بدهيد.
مادر جان من براى شما فرزند خوبى نبودم و شما را خيلى اذيت كردهام از شما مىخواهم كه مرا عفو فرمايى و مرا دعا كنى در پايان سلامتى امام عزيز و نصرت و پيروزى همه رزمندگان راه اسلام را از خداوند متعال خواستارم اين را قبل از تدفين بخوانيد ضمنا مرا در امامزاده كنار مزار شهدا بخاك بسپاريد كه اولا امامزاده و ثانيا در جوار ساير شهدا و ثالثا در مقابل خودتان كه مقابل ديدگان پدر و مادر و خواهرانم باشم كه هر وقت بتوانند با من از نزديك حرف بزنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
وصيت نامه شهيد سيدرضا ابراهيمى
بسم رب الشهدا والصديقين
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه
هركس كه مرا طلب كند خواهد يافت و هركس كه مرا بيابد خواهد شناخت و هركس كه مرا بشناسد عاشقم خواهد شد و هركس كه عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هركس كه عاشقش گردم او را خواهم كشت و هركس كه او را بكشم ديه او بر گردن من خواهد بود و هركس كه ديهاش بر عهده من باشد ديهاش را خواهم پرداخت.
((آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند))
اكنون كه فضل خدا شامل حالم شده و به سوى جبهههاى اسلام عليه كفر مىروم اميدوارم بتوانم براى اسلام مفيد واقع بشوم و بتوانم انجام وظيفه بنمايم، شما برادران و خواهران را به اطاعت از اوامر امام خمينى رهبر بزرگوارم سفارش مىكنم پدر و مادرم و خواهران و برادرانم اميدوارم كه از شهادت من راضى و از فقدانم ناراحت نباشيد چرا كه من امانتى بودم در دست شما كه بايستى به صاحب اصلى يعنى به خدايم بازگشت بنمايم.
اميدوارم كه پدر و مادر و برادران و خواهران و همه بستگانم مرا ببخشند و سلامتى همگان را از خداى بزرگ مسئلت دارم . خداوندا از درگاهت مىخواهم كه گناهان كوچك و بزرگم را ببخشى و مرا عفو فرمايى و بهترين لحظه عمر من شهادت است آن لحظهاى كه اولين قطره خونم در راه اسلام به زمين بريزد لحظه خوشحالىام خواهد بود چونكه من و ساير رزمندگان اسلام هدفى جز پيروزى اسلام و شهادت نداريم و يك عرضى با پدرم دارم و آن اين است كه موقعيكه شهيد شدم و خواستند مرا دفن كنند با دست خود مرا به خاك بنهد.
اگر اين كار را بكنى روح من شاد خواهد شد چون شما مرا با دست خودت بزرگ كردهاى و مرا به جايگاه ابدىام تحويل بدهيد.
مادر جان من براى شما فرزند خوبى نبودم و شما را خيلى اذيت كردهام از شما مىخواهم كه مرا عفو فرمايى و مرا دعا كنى در پايان سلامتى امام عزيز و نصرت و پيروزى همه رزمندگان راه اسلام را از خداوند متعال خواستارم اين را قبل از تدفين بخوانيد ضمنا مرا در امامزاده كنار مزار شهدا بخاك بسپاريد كه اولا امامزاده و ثانيا در جوار ساير شهدا و ثالثا در مقابل خودتان كه مقابل ديدگان پدر و مادر و خواهرانم باشم كه هر وقت بتوانند با من از نزديك حرف بزنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما