وصیت نامه شهید محمد تقی مدنی
دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۰۹
این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست که در این راه به درجه شهادت می رسیم و به جایی می رویم که انجا را ملکوتش نامیدند و زندگی ذلت بار را هیچوقت قبول نخواهم کرد و مرگ سرخ حسینی و شهادت را بر آن ترجیح می دهم که همانطور قلبم آگاه است و به آروزی خود خواهم رسید...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهید محمد تقی مدنی در سوم تیر1341، در روستای رباط مراد از توابع شهرستان
خمین به دنیا آمد. پدرش محمدرضا، کشاورز بود و مادرش حبیبه نام داشت. تا پایان دوره
متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سوم تیر 1362، با سمت
تک تیرانداز در کوشک بر اثر اصابت ترکش به سینه و پا، شهید شد. مزار او در زادگاهش
واقع است.
وصیت نامه شهید محمد تقی مدنی
بسم رب الشهداء و الصدیقین.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
پس از ستایش خداوند متعال و درود بر رسول اکرم و ائمه اطهار و حضرت مهدی و نایب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهید پرور ایران و با سلام بر پدر و مادرم
بر اساس رسالت و مسئولیتی که احساس نموده ام در راه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر که خونهای بیشتر از 160 هزار شهید و مجروح است به جنوب کشورمان آمده ام و به جنگ علیه دشمن پرداختم و من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک فریضه می دانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم و پیروزیم و اگر به ظاهر هم شکست بخوریم و کشته شویم باز هم پیروزیم بهرحال این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست که در این راه به درجه شهادت می رسیم و به جایی می رویم که انجا را ملکوتش نامیدند و زندگی ذلت بار را هیچوقت قبول نخواهم کرد و مرگ سرخ حسینی و شهادت را بر آن ترجیح می دهم که همانطور قلبم آگاه است و به آروزی خود خواهم رسید (ان شاء الله) .
آری حدود 20 سال از عمرم می گذرد و هنوز اندر خم یک کوچه ام زیرا نعمتهایی که پروردگار به من عطا فرموده سپاسگذاری نکرده ام و شرمنده ام.
توفیق نیافتم که بیشتر در گفتار امام خمینی تفکر کنم و توفیق نیافتم که بیشتر بشناسمش. ولی جای بسی خوشحالی است که با او هم عصر بودم.
پدر عزیزم درود خدا بر تو باد و چون کوه استقامت کن لحظه ای از نام و یاد خدا غافل مباش در راه خدا و دین کوشا باشی که هر چه بکوشی باز هم کم است مادر عزیزم دوست دارم شیرزنی باشی همچون حضرت زینب و کوهی سخت در برابر ناملایمات و سختی های زندگی باید مقاومت کنی دوست دارم که همیشه در فکر خدا و یاد خدا باشی و قامتت را بلند گیر و ندای الله اکبر و خمین رهبر سروده که همانا فریاد ما پیروی کردن از خدا و قرآن و خمین است پدر و مادرم و برادران و خواهران امکان دارد که اتفاق واقع شود و جنازه من بدست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی در خود را فراموش خواهید کرد و در پایان از همگی می خواهم که در هر حال پیرو ولایت فقیه باشید و هیشه روحانیت را سرمشق خود قرار دهید و با کفار و منافقین و با آمریکای خونخوار و دیگر قدرتهای شیطانی و با تمام قوا بجنگید و انتقام خون شهیدان را از آنها بگیرید و در نمازهایتان امام را دعا کنید.
و همچنین از همه می خواهم که مرا حلال کنید از دوستان و آشنایان و از همه کس بخواهید که این بنده ضعیف و حقیر را حلال کنند سلامتی امام و شما را و طول عمر پر برکت را برا امام و برایتان آرزو می کنم.
به بزرگی خودتان مرا ببخشید.
والسلام علی عبادالله الصالحین.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
وصیت نامه شهید محمد تقی مدنی
بسم رب الشهداء و الصدیقین.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
پس از ستایش خداوند متعال و درود بر رسول اکرم و ائمه اطهار و حضرت مهدی و نایب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهید پرور ایران و با سلام بر پدر و مادرم
بر اساس رسالت و مسئولیتی که احساس نموده ام در راه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر که خونهای بیشتر از 160 هزار شهید و مجروح است به جنوب کشورمان آمده ام و به جنگ علیه دشمن پرداختم و من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک فریضه می دانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم و پیروزیم و اگر به ظاهر هم شکست بخوریم و کشته شویم باز هم پیروزیم بهرحال این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست که در این راه به درجه شهادت می رسیم و به جایی می رویم که انجا را ملکوتش نامیدند و زندگی ذلت بار را هیچوقت قبول نخواهم کرد و مرگ سرخ حسینی و شهادت را بر آن ترجیح می دهم که همانطور قلبم آگاه است و به آروزی خود خواهم رسید (ان شاء الله) .
آری حدود 20 سال از عمرم می گذرد و هنوز اندر خم یک کوچه ام زیرا نعمتهایی که پروردگار به من عطا فرموده سپاسگذاری نکرده ام و شرمنده ام.
توفیق نیافتم که بیشتر در گفتار امام خمینی تفکر کنم و توفیق نیافتم که بیشتر بشناسمش. ولی جای بسی خوشحالی است که با او هم عصر بودم.
پدر عزیزم درود خدا بر تو باد و چون کوه استقامت کن لحظه ای از نام و یاد خدا غافل مباش در راه خدا و دین کوشا باشی که هر چه بکوشی باز هم کم است مادر عزیزم دوست دارم شیرزنی باشی همچون حضرت زینب و کوهی سخت در برابر ناملایمات و سختی های زندگی باید مقاومت کنی دوست دارم که همیشه در فکر خدا و یاد خدا باشی و قامتت را بلند گیر و ندای الله اکبر و خمین رهبر سروده که همانا فریاد ما پیروی کردن از خدا و قرآن و خمین است پدر و مادرم و برادران و خواهران امکان دارد که اتفاق واقع شود و جنازه من بدست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی در خود را فراموش خواهید کرد و در پایان از همگی می خواهم که در هر حال پیرو ولایت فقیه باشید و هیشه روحانیت را سرمشق خود قرار دهید و با کفار و منافقین و با آمریکای خونخوار و دیگر قدرتهای شیطانی و با تمام قوا بجنگید و انتقام خون شهیدان را از آنها بگیرید و در نمازهایتان امام را دعا کنید.
و همچنین از همه می خواهم که مرا حلال کنید از دوستان و آشنایان و از همه کس بخواهید که این بنده ضعیف و حقیر را حلال کنند سلامتی امام و شما را و طول عمر پر برکت را برا امام و برایتان آرزو می کنم.
به بزرگی خودتان مرا ببخشید.
والسلام علی عبادالله الصالحین.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
نظر شما