بهترين لحظه عمر من «لحظه شهادت» است
نوید شاهد استان مرکزی،شهيد جعفر بياتاني پانزدهم شهریور 1337، در شهرستان اراک دیده به جهان گشود. پدرش علی حسین و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته برق درس خواند. معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم آذر1360، در شیاکوه بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
وصيتنامه شهيد جعفر بياتاني
بسم الله الرحمن الرحيم
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
پس بايد كارزار كنند در راه خدا آنها كه خريدند زندگاني دنيا را به آخرت و هركه كارزار كند در راه خدا پس كشته شود يا قالب آيد پس زود باشد كه بدهي اش اجری بزرگ است .
با ياد خدا و با اذن خدا و براي خدا و با اميدواري به رحمت خدا وصیتم را آغاز ميكنم. اكنون كه فضل خدا شامل اين بنده حقير شده تا به جبهههاي اسلام بيايم اميدوارم كه بتوانم براي اسلام مفيد باشم و بتوانم انجام وظيفه كنم .
شما برداران و خواهرانم را به اطلاعات از رهبر كبيرمان امام
خميني سفارش ميكنم و نصرت و پيروزي سربازان اسلام در تمامي جبههها خواستارم اميدوارم
كه از شهادت من راضي باشيد و از فقدان من ناراحت نباشيد چرا كه ما همه امانت خداييم
و همه به سوي خدا بازگشت ميكنيم.
خداوندا قلم عفو به تمام گناهان رزمندگان اسلام و خدمتگزاران
اسلام بكش و ما را خدمتگزار اسلام بدان و كارها و تمام اعمال مرا از هواي نفس خالي گردان
و هيچگاه مسلماني را به حال خودش وا نگذار و از طرز رفتار خودم با پدر و مادر و فاميل
و برادران معذرت ميخواهم اميدوارم كه مرا ببخشند.
بهترين لحظه عمر من لحظه شهادت است آن موقعي كه اولين ضربه را ميزنم و يا ميخورم ميخندم و الله اكبر ميگويم و دوباره تا آخرين قطره خونم به مبارزه ادامه ميدهم تا به لقاء الله برسم .
و ديگر اينكه تقاضا ميكنم كه حجله يا از اين چيزها براي من نگذاريد .
با اميد پيروزي خون بر شمشير
انا الله و انا اليه راجعون
والسلام عليكم و رحمه لله و بركاته
درود بر رهبرم امام امت امام خميني كبير - جعفر بياتاني
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی